پایگاه خبری تحلیلی امروله12:08 - 1396/01/26
وبلاگ " هنرمند باش "

آدمها را نمیشود شناخت

به ما گفته بودند ولی ته قصه را همیشه آنقدر خوب تمام کردند که به فکرمان نرسید شاید آخرش بد باشد ، نگفتند یک روزی میشود که لباس زیبای آدمیت تن میکنند و ادای آدمها را درمیاورند و ما لبخندشان را میبینیم و باورمان میشود ، مهربانیشان را...

به گزارشامروله، آدمها را نمیشود شناخت ، تا زخمی نزنند یا زهری نریزند ، وقتی که میشود و میتوانند ، یا مرهمی نگذارند و دستی نگیرند ، وقتی که رفتن و ماندنشان فرقی به حالشان ندارد ، آدمها را نمیشود شناخت...
این را هزار بار به ما گوشزد کرده بودند ، وقتی هر شب کنار گوشمان میگفتند که گرگ دستش را توی آرد میزند تا سفید شود ، شیرینی میخورد تا صدایش نازک و ملایم شود ، تا درِ بستهء خانهء بره ها باز شود و ...
به ما گفته بودند ولی ته قصه را همیشه آنقدر خوب تمام کردند که به فکرمان نرسید شاید آخرش بد باشد ، نگفتند یک روزی میشود که لباس زیبای آدمیت تن میکنند و ادای آدمها را درمیاورند و ما لبخندشان را میبینیم و باورمان میشود ، مهربانیشان را...
نگفتند که آدم خوبها یک روز افسانه میشوند ، کیمیا میشوند ، نگفتند هرچقدر مهربانتر باشیم زخم ها عمیق تر و دردناک تر میشود ، ما را بزرگ کردند اما بچه ماندیم ، خیال کردیم که آخرش لابد خوب است ، و هیچ آدم بزرگی کنار گوشمان نگفت که تهِ تهش تنهائیست ، نگفت و ما آدمها را نشناختیم جز وقتی که میشد ، جز وقتی که میتوانستند...