به گزارشامروله، ه نقل ازآسپرس، طی چند روز اخیر شاهد وقوع یک سونامی بزرگ در فیفا بودیم. شدت این سونامی به حدی بود که حداقل 10 نفر از کارمندان عالی رتبه این نهاد را گرفتار خود کرد.
هفته گذشته خبری مبنی بر دستگیری چندین نفر از روسای بخشهای مختلف این نهاد بینالمللی فوتبال رسانهای شد، اخبار مرتبط با فسادهای مالی این نهاد با سرعت بیشتری انتشار یافت و کار را به جایی رساند که بلاتر که در انتخابات اخیر فیفا توانسته بود صندلی ریاست را همچنان در دست داشته باشد، قید این سمت را بزند و خودش استعفا دهد، استعفایی که بی تردید باعث تغییرات اساسی در فیفا خواهد شد و فوتبال جهان را دستخوش تغییراتی خواهد کرد.
هنوز از خبر استعفای بلاتر زمان زیادی نگذشته بود که رسانههای اسپانیایی از فسادهای اخلاقی این پیرمرد پرده برداشتند. به نظر میرسد فیفا این روزها حال و روز خوبی ندارد و به یک تغییر و تحول اساسی نیاز دارد. از گوشه و کنار هم خبر می رسد که پلاتینی یا شاهزاده علی بن حسین اردنی عزم خود را برای رسیدن به جایگاه بلاتر جزم کردهاند و در این روزها در حال رای جمع کردن هستند.
در این مقال قصد نداریم خیلی به اتفاقاتی که در مقر فیفا روی داد یا خواهد داد، بپردازیم، بلکه میخواهیم عملکرد فدراسیون ایران را در این راستا مورد ارزیابی فرار دهیم. رئیس همیشه خندان فدراسیون ما در حالی که اکثر روسای فوتبالی رای خود را مخفی میکنند، پس از رای دادن به بلاتر، با خوشحالی از رای خود رونمایی کرد و اعلام داشت که ایران در انتخابات اخیر به بلاتری رای داد که از همان موقع نیز زمزمههایی مبنی بر اینکه در مفساد اخیر دست داشته است، بر سر زبانها بود! این رای نه تنها مخفی نماند، بلکه مرد اول فدراسیون ایران با سربلندی رای خود را اعلام کرد و از قدرت آسیا در تعیین رئیس فیفا سخن گفت! حالا با توجه به اتفاقاتی که در مقر فیفا اففتاده است، خیلیها شرایط را برای فوتبال ما خوب توصیف نمیکنند.
اکنون این سوال مهم مطرح است که با اعلام رای ایران در انتخابات اخیر فیفا آیا دنیا انگشت اتهام را به سوی فدراسیون ما نشانه گرفته نمیشود؟! کفاشیان به تازگی در آسیا سمت گرفت و خیلیها نقش لابی بلاتر را در گرفتن این سمت محرز میدانند و معتقدند که حمایت از بلاتر و فیفا این سمت را به او داده است. این نوع رفتار می تواند عواقبی سنگینی برای فوتبال ایران در آینده داشته باشد.
پیش از انتخابات این دوره، کفاشیان که تصور می کرد جایگاه بلاتر هیچگاه متزلزل نخواهد شد، رسما حمایت خودش از او را تائید کرد. کفاشیان بعد از انتخابات فیفا با همان خنده همیشگی که گویا این بار ذوقزدگی هم ضمیمهاش شده بود، گفت: «ما هم از بلاتر حمایت کردیم...» اما دیری نپائید که سرنوشت بلاتر هم مثل بنهمام شد. پیش از این نیز بنهمام حمایت کفاشیان را پشت خود میدید اما به سرعت و به دلیل دریافت رشوه از صحنه فوتبال محو شد.
هرچه که بود، تنها 4 روز پس از انتخبات فیفا، افشاگری بعضی از نزدیکان بلاتر باعث شد تا از ریاست فیفا استعفا دهد و حالا کسی نمی داند چه سرنوشتی در انتظار او خواهد بود. ای کاش میشد کفاشیان در انتخابات بینالمللی اصلا به کسی رای ندهد، زیرا هر وقت او به کسی رای داده، نه تنها برای ما مفید واقع نشده، بلکه در ادامه همین رای برای فوتبال ایران دردسرهایی هم به همراه داشته است! البته رای ندادن کفاشیان که فقط یک آرزو است، اما شاید این انتظار بسیار بجا باشد که مرد همیشه خندان فوتبال ما از کیاست لازم برخوردار شود و لااقل رای خود را اعلام نکند!
رئیس فدراسیون فوتبال ایران به صراحت نشان داده است که نماینده خوبی برای ایران و فوتبال آن در عرصه های بینالمللی محسوب نمیشود و از قدرت تصمیمگیری خوبی برخوردار نیست. کفاشیان میتوانست هوشیار باشد و حداقل رای خود را مخفی نگه دارد، چراکه نیاز و اصراری مبنی بر اینکه اعلام کنیم ما به چه کسی رای دادهایم، نبود!
به هرحال به نظر میرسد که کیاست و هوشیاری لازم در فدراسیون فوتبال ایران دیده نمیشود و به اصطلاح نمیتوان خوشبین بود که با «ناخدا کفاشیان» کشتی فوتبال ایران به سلامت به ساحل برسد. هرچند کفاشیان زحمات زیادی برای فوتبال ایران در این مدت کشیده است اما باید از ذوقزدگیها و کارهای نسنجیده دست بردارد تا فوتبال ما بیشتر از این از اقدامات سادهلوحانه آسیب نبیند.
انتظار میرود حداقل از همین حالا مسئولین و مدیران ورزش ایران برای «توجیه» این رفتار رئیس فدراسیون فوتبال در زمان انتخاب بلاتر، تدابیر لازم را بیندیشند، چراکه مناسب نیست فوتبال ایران به علت سیاست های اشتباه رئیس آن در آینده نه چندان دور ضربه بخورد. خلاصه این که اجازه ندهیم بازخوردها و پسلرزههای سونامی فیفا، فوتبال ایران را منهدم کند.