به گزارشامروله، درباره کتاب، شاید جملهای مهمتر از این جمله رهبر انقلاب وجود نداشته باشد که میفرمایند: «هیچ چیز، جای کتاب را نمیگیرد.»
در نوروز ۱۳۹۶ هم مانند سال گذشته، طرحهایی برای اهدای کتاب به عنوان عیدی کلید خورد و اجرایی شد. یکی از این طرحها، طرح «عیدانه کتاب» است که از پانزدهم اسفندماه آغاز شد و تا پانزدهم فروردین ماه ادامه دارد.
این طرح با شعار «امسال هم کتاب عیدی بدهیم» تاکنون با مشارکت بیش از ۷۵۰ کتابفروشی از سراسر کشور در حال اجراست که در آن کتابهای حوزه سنی بزرگسالان با ۲۰ و کتابهای حوزه سنی کودک و نوجوان با ۲۵ درصد تخفیف عرضه میشود و امید میرود که علاوه بر استانهایی مانند تهران، قم و اصفهان به عنوان پیشتازان استقبال از این طرح، سایر استانها هم در استقبال از آن بکوشند.
طرح دیگر، پویش «کتابِ عیدی» به همت انتشارات سوره مهر است. در این طرح از مدیران نهادها، موسسات و شرکتها دعوت شد تا با پیوستن به این پویش و به جای چاپ سررسیدهای تبلیغاتی، کتابهایی از این انتشارات را انتخاب کنند تا ضمن بهره مندی از تخفیف ۲۵ درصدی، لوگو و آرم خود را هم بر کتابها نقش ببندند.
شاید نیازی به توضیح نباشد که سررسیدهای تبلیغاتی، با این فرض که مورد استفاده مخاطبان خود قرار گیرد، حداکثر برای یک نفر و تنها در طول یک سال قابل استفاده است؛ در حالی که یک کتاب می تواند بیش از یک مخاطب و گاهی تا دهها مخاطب را هدف قرار دهد و این در حالی است که کتابها، به نوعی تاریخ انقضاء هم ندارند.
بنابراین انتقال سرمایهگذاری نهادها و شرکتها از سررسیدهای تبلیغاتی به کتابهای تبلیغاتی، قطعا هزینههای کمتر و البته اثرگذاری بیشتر را در پی خواهد داشت و مخاطبان این کتابها پس از استفاده خود و خانواده و دوستان، می توانند با اهدای همان کتاب به کتابخانههای عمومی، آن را در معرض استفاده مخاطبان میلیونی هم قرار دهند.
همزمان با اجرای این طرحها شاید لازم باشد باردیگر همگان و بویژه مدیران و مسئولان نهادها و موسسات را به تأمل در این پرسش مهم و حیاتی دعوت کنیم که ضرورت گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی چیست و چرا باید کتاب بخوانیم و چرا باید کتاب را ترویج کنیم؟
این پرسش راهبردی، البته پاسخهای گوناگونی میتواند داشته باشد؛
یک. کتاب سنگر مهمی در دفاع از بودنِ ما و هویت فرهنگی ماست؛ چراکه کتاب، پدیدهای است که در فرهنگ ما بوده، هست و البته میتوان امیدوار بود که در آینده هم باشد. بنابراین چون بودنِ ما به کتاب و فرهنگ و ادبیات ما گره خورده است، نباید فراموش کرد که کتاب، ستون ساختمان فرهنگی ماست و باید آن را پاس داشت تا ستون این ساختمان، به عنوان پایه و اساس آن، دستخوش حادثه نشود.
دو. کتاب، جهان وسیعتری از واقعیت را برای ما به ارمغان میآورد؛ به بیان دیگر زیباییهای حقیقی موجود در تعابیر و کلمات، بسیار بیشتر از زیباییهای ظاهری و واقعی است. پس از آنجا که بر اساس خاصیت این دنیا، شنیدنها همیشه زیباتر از دیدنهاست، پس می توان با کتاب و با گسترش و تعمیق فرهنگ کتابخوانی، به جهانی وسیعتر از واقعیات دست یافت و زندگی را زیباتر دید.
سه. نیاز به کتاب، نیاز قطعی زندگی ماست؛ حتی اگر این نیاز را در خود احساس نکنیم. ما برای تمرین چگونه زندگی کردن، به کتاب و کتابخوانی نیاز داریم. باید دانست که مرز زبان فارسی، اگر مهمتر از مرزهای جغرافیایی نباشد، کم اهمیت تر از آن نیست و به تعبیر آن شاعر تاجیکستانی، «شاهنامه، وطن است» و این زبان فارسی، همیشه با کتاب گره خورده است و این پیوستگی زلف زبان فارسی با کتاب، همیشه تداوم خواهد داشت.