به گزارشامروله، نعیمه موحد:یکی از بحثهای جدی و چالشبرانگیز در تمام جلسات خواستگاری بحث تعیین مهریه است؛ یعنی ممکن است زوجین در همه موارد حیاتی دیگر که زندگی زناشویی روی آن بنا میشود به توافق کامل رسیده باشند، اما قصه مهریه همهچیز را به هم بزند. این وسط جملهای هم هست که پای ثابت تمام این جلسات است «مهریه را کی داده؟ و کی گرفته؟» جملهای که قادر است کلام خانواده عروس را به عددی غیرمعقول بچرخاند و دستهای داماد را هم ترغیب کند که پای برگه عقدنامه را امضا کند؛ اما بند جرائم غیر عمد در زندانهای کشور نشان میدهد که مهریه را خیلیها میگیرند و خیلیها هم میدهند.
قصهٔ مهریههای بالا، این روزها با بالا رفتن بیرویه قیمت طلا سکه پرغصه تر هم شده است. طوری که در همین روزهای گرانی حدود هزار نفر به آمار مردان زندانی مهریه اضافه شده است. حالا سوالی که در این بین مطرح میشود این است که مقصر اصلی این وضعیت کیست؟ زنانی که از نظر خودشان حق طبیعیشان را مطالبه میکنند، مردانی که به همسران خود اعتماد میکنند و مهریه ای بالاتر از توانشان را قبول میکنند یا حاکمیت و قانونی که برای این اوضاع آشفته راهکار درست و درمانی ندارد؟
چهار هزار و پانصد مرد زندانی مهریه
طبق آمار رئیس ستاد دیه کشور تا امروز چهار هزار و پانصد مرد به خاطر عدم پرداخت مهریه در زندان هستند. آمار کشوری هم میگوید که زندانیان مهریه بعد از زندانیان چک برگشتی، رتبه دوم زندانیان غیر عمد در کشور رادارند.
سال ۱۳۹۱ قانونی تصویب شد که بسیاری از مردان گرفتار بدهی مهریه را خوشحال کرد. طبق این قانون اگر مردی مهریه بالای ۱۱۰ سکه را پذیرفته باشد و توانایی مالی پرداخت آن را نداشته باشد، به زندان نمیرود و فقط میزان ۱۱۰ سکه جهت بازپرداخت برای او قسط بندی خواهد شد.
این قانون در سال ۱۳۹۱ موجب نجات خیلی از آقایان از افتادن به زندان شد؛ اما خیلیها معتقدند این میزان تعیینشده هم برای خیلیها زیاد است و قسط بندی آن به مرد فشار مالی میآورد. از آنطرف با بالا رفتن قیمت سکه در ماههای اخیر اگر برفرض مردی موظف بود ماهی یک سکه بهعنوان مهریه به همسرش پرداخت کند، این رقم برای او یکمیلیون تومان خرج داشت، اما حالا قیمت سکه ۵ برابر شده و او هم باید ۵ میلیون تومان پرداخت کند. همین وضعیت باعث شده تا این روزها دادگاهها پر از پروندههای «درخواست تعدیل» باشند. درخواستی که مرد طی آن از دادگاه میخواهد تا با بررسی مجدد وضعیت مالیاش تأیید کند که توانایی پرداخت مقدار مشخصشده از مهریه را در ماه ندارد و رقم آن را برایش کمتر کند
مهریه را خیلیها دادند و خیلیها گرفتند
سید اسدالله جولایی؛ مدیرعامل ستاد دیه کشور درباره مسئله مهریههای بالا به رسانهها میگوید: «تعجب میکنم که چرا ما سبک زندگی ائمه را مدنظر خود قرار نمیدهیم. مثلاً مطالعه کنیم که با چه شرایطی عقد حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) برقرارشده است. متأسفانه خانوادهها هنوز هم به این جمله غلط «مهریه را کی داده کی گرفته» استناد میکنند و پسر را میفرستند جلو میگویند امضا کن. بعد در زندان میگوییم چه کسی گفته بود این تعداد سکه را بهعنوان مهریه قبول کنی؟ میگوید پدر و مادرم. میپرسیم حالا آمدهاند ملاقات؟ میگوید نه!»
اسدالله جولایی ادامه میدهد: «باید بیشتر برای بزرگترها فرهنگسازی بشود. من مواردی را میبینم که مثلاً کارگر فصلی که اگر اوضاعش خوب باشد نهایت یکمیلیون درآمد دارد، مهریه بالای یک میلیارد قبول کرده است. میگویم آخر چه کسی گفت مهریه هزار سکهای قبول کنی؟ میگوید بزرگترها گفتند مهریه را کی داده و کی گرفته! آن دسته از خانمهایی هم که به طمع گرفتن مهریه، کاشانهشان را به هم میریزند، خیلیهایشان تحت تأثیر اطرافیان قرار میگیرند. مثلاً خانم میآید به آنیکی میگوید تو مهریه چقدر گرفتی؟ میدانی این تعداد الآن چقدر پول میشود؟ بعد این خانم را به وسوسه میاندازند که این پول حق توست و برو بگیر. درحالیکه آن خانم دارد با دست خودش کاشانهاش را ویران میکند.»
فتوایی که اجرا نمیشود
نکته قابلتوجه در بحث مهریه این است که بسیاری از مراجع تقلید معتقدند مرد را به خاطر عدم تمکن مالی در پرداخت مهریه نمیتوان به زندان انداخت.
بهعنوانمثال آیتالله صافی گلپایگانی میگویند «اگر مرد جهت پرداخت مهریه در معسر باشد، زوجه حق مطالبه ندارد.» آیتالله مکارم شیرازی هم در پاسخ به این استفتاء میگویند «هیچکس را به خاطر مهریه نمیتوان زندانی کرد، مگر اینکه توانایی او بر ادای مهر ثابت شود و عمداً خودداری کند.»
با توجه به این فتاوا به نظر میرسد راه برای بازنگری در قانونی که مردان را به جهت عدم تمکن مالی برای پرداخت مهریه به زندان میاندازد، باز باشد اما اینکه چرا این مسئله با توجه به شرایط فعلی بهصورت اضطراری بررسی، قانونگذاری و اجرا نمیشود جای سؤال است.
چرا سکه؟
طبق گفته مهین دخت داوودی معاون قضایی رئیسکل دادگستری تهران، نمایندگان در حال تصویب مادهواحدهای هستند که در آن دفاتر ازدواج از ثبت مهریه بالای بدون پشتوانه منع میشوند. یعنی دفتر ازدواج اول باید از تمکن مالی داماد مطمئن بشود و بعد اقدام به ثبت عقد کند.
جدای از اینکه این قانون چقدر کاربردی است، چقدر از طرف دفاتر ثبت ازدواج قابلیت اجرا دارد و چقدر قرار است جلوی زندانی شدن مردان و ازهمپاشیده شدن زندگیها بگیرد به نظر میرسد مشکل مهریههای بالا بیشتر از آنکه مالی باشد، مربوط به فقر فرهنگی است. جایی که خانوادهها مهریه بالا را ضامن استحکام زندگی میدادند و از خود نمیپرسند زندگی که از ترس اجرای مهریه بخواهد ادامه پیدا کند چه ارزشی خواهد داشت؟
یا جایی که مهریه را بهعنوان یک ارزش و فخرفروشی حساب میکنند و با جمله بیاعتبار «مهریه را کی داده و کی گرفته» عروس و داماد را به قبول این ارزش ساختگی مجبور میکنند. اگر بخواهیم در این زمینه فرهنگسازی کنیم اولین سؤالی که باید به آن جواب داده بشود این است که اصلاً چرا سکه؟ چه کسی اولین بار میزان مهریه را با تعداد سکهٔ طلا سنجید و این رسم غلط بدون پشتوانه دینی و عقلی چرا هنوز ادامهدار و پابرجاست؟