به گزارشامروله، سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران به سوریه، دیدار با وزیر دفاع و رییس جمهور این کشور و امضای توافقنامه جامع همکاری نظامی و امنیتی میان دو کشور گامی بزرگ و راهبردی و همچنین نقطه عطف مهمی در تاریخ روابط دو جانبه به شمار میآید.
این توافقنامه در شرایطی به سرانجام رسید که دور جدید و سنگین فشارهای سیاسی-نظامی و اقتصادی محور غربی-عربی با محوریت قانون تحریمی سزار علیه محور مقاومت و به ویژه سوریه به راه افتاده است.
در ادامه خواهیم کوشید بخشی از ویژگیها و اهمیت این توافقنامه همکاری را بررسی کرده و ابعاد آن را روشن سازیم.
ارتقا سطح همکاریهای دوجانبه
توافقنامه نظامی و امنیتی اخیر اولین توافقنامه در نوع خود نیست و تا پیش از این هم به ویژه پس از آغاز بحران داخلی در سوریه تفاهمنامهها و توافقهای گوناگونی در موضوعات سیاسی، امنیتی، نظامی و همچنین اقتصادی و تجاری میان دو کشور امضا شده است.
آنچه توافقنامه تازه را از گذشتگان خود متمایز میکند، جامعیت، گستردگی و راهبردی بودن آن است. در واقع تا پیش از توافق جدید ایران و سوریه، چشمانداز کامل و روشنی از روابط دو کشور و تعاریف همهجانبهای از همکاریها وجود نداشت. ایران و سوریه، تا قبل از این، توافقاتی میان یکدیگر داشتند اما هر کدام از آنها، برد خاص و محدوده زمانی مشخص داشت که اکنون به یاری این توافق، همکاریها کاملتر و سمت و سوی آنها روشنتر میشود.
توافق جدید ایران و سوریه به مانند امضای یک پیمان میان دو کشور بوده و از این پس، هر کسی که در سوریه حاکم باشد، چه بشار اسد و چه غیر از او، ارزش این توافق بر سر جای خود ماندگار خواهد بود. در واقع، این توافق همکاریها را از سطح تاکتیکی و مستشاری به سطح راهبردی ارتقا داده و همسان با تحولات سوریه یعنی رویارویی با تروریسم تکفیری و اشغالگری خارجی تعریف و پیریزی شده است.
ناگفته نماند که برای تهیه این سند، دو سال زمان صرف شده است و بدین ترتیب سطوح، ظرفیتها و سقف زمانی همکاریها مشخص شده و نکته مهم دیگر آن است که موضوع نادیده انگاشتهشدهای باقی نمانده است که سبب ناهماهنگی شود. هرچند امکان دارد متممهایی به این توافق افزوده گردد.
همچنین از یک سو سفر سرلشکر باقری به سوریه به این معناست که با وجود فشار و پروپاگاندای اسرائیل تا زمانی که دمشق تمایل داشته باشد ایران در کنار دولت و ملت سوریه باقی خواهد ماند. از سوی دیگرانجام این سفر نشانه آن است که ایران نه تنها درباره مساله هسته ای و موشکی حاضر به گفتگوی نابرابر و کوتاه آمدن از حقوق مسلم خود نیست بلکه پیرامون حضور و نقشآفرینی منطقهای و گسترش روابط با دوستان و متحدانش نیز نیازمند به رایزنی و کوتاه آمدن از منافع راهبردی و امنیت ملیاش نیست.
افزایش توانمندی محور مقاومت
با اجرایی شدن قانون تحریم آمریکایی سزار در روز هفدهم ماه گذشته میلادی آمریکا ورژیم صهیونیستی بر این باور بودند که میان ملت و دولت سوریه از یک سو و دولت سوریه با همپیمانان راهبردیاش از دیگر سو شکافی اساسی ایجاد خواهند کرد.
در این راستا تلاش فراوانی به کار گرفته شد تا ضمن به راه انداختن دوباره آشوبهای خیابانی در سوریه، با افزایش حملههای هوایی گاهوبیگاه اسراییل، اوضاع در سوریه و به دنبال آن دیگر کشورهای محور مقاومت آشفته و نابسامان شود. توطئه بازداشت چندساعته شماری از نیروها و فرماندهان مقاومت در عراق، تضعیف ارزش پول ملی لبنان و بههمریختن اوضاع اقتصادی این کشور هم بخشی از تصویر کلی بحران آفرینی محور غربی-عربی به شمار میآید.
در چنین شرایطی سفر اردیبهشت ماه وزیر امور خارجه کشورمان به سوریه و سفر اخیر سرلشگر باقری به این کشور و امضای توافق یادشده نشان از گسترش همکاریها میان اعضای محور مقاومت و تلاش برای همافزایی بیشتر جهت رویارویی با تهدیدات نوین و بهروز دشمن است. یکی از همین نشانهها امکان استقرار سامانههای پیشرفته پدافندی ایرانی از جمله باور ۳۷۳ در سوریه است که میتواند نقش مهمی در مقابله با حملههای هوایی صهیونیستها به عهده گیرد.
سفر سرلشگر باقری به سوریه درشرایط کنونی دربردارنده این پیام است که ایران شریک منطقه ای و عضو موثر محور مقاومت را درهیچ شرایطی تنها نخواهد گذاشت.
نتیجهگیری
منطقه غرب آسیا در شرایط حساس و پیچیدهای به سر میبرد. از یک سو انتخابات در آمریکا در پیش است و ترامپ کمترین توفیقی در سیاست خارجیاش پیرامون این منطقه دست نیافته است و برنامههایش ناکام مانده چراکه در واقع نه تروریسم و نه اشغالگری نتوانسته در عزم و اراده مقاومت خللی پدید آورد. بنابراین در ماههای آینده ممکن است دست به کارهای پیشبینی نشدهای بزند.
از دیگر سو نتانیاهو نیز در برابر انتقادات احزاب مخالف و از دست دادن مشروعیت سیاسی و حیثیتی خود در اسراییل ناتوان شده و نتوانسته هیچ دستاورد روشنی در باب عقب راندن یا تضعیف مقاومت فلسطین به چنگ آورد. در حقیقت آنان به دلیل شکستهای پیاپی نظامی و سیاسی در دور باطل بحرانآفرینی افتادهاند و میکوشند با طرحهای گوناگون محور مقاومت را دچار خطای محاسباتی و اقدامی اشتباه کنند.
بنابراین باید گفت پایداری محور مقاومت در چند ماه آینده و هوشیاری بیش از پیش آن میتواند ضمن پیشگیری از گسترش بحران، اثرات ماندگاری بر سرنوشت چندین ساله منطقه برجای گذاشته و سبب ورق خوردن برگ جدیدی در تحولات آینده غرب آسیا به سود مقاومت شود.