خبرگزاری فارس- سعید موذنی: پس از اجرای قانون هدفمندی یارانهها و نوسانات اخیر ارزی، هزینه شرکتهای تعاونی مسافری جادهای و شرکتهای حمل و نقلی بار در بخش جاده رشد قابل توجهی داشت.
در این میان میتوان به رشد قیمت لاستیک و روغن به عنوان مقدماتیترین مواد مصرفی این ناوگان اشاره کرد.
طبق گفته اغلب رانندگان این صنف، پس از نوسانات اخیر ارزی قیمت لاستیک به ناگاه از حدود هر جفت 2 میلیون تومان به هر جفت 5.5 میلیون افزایش یافت؛ همچنین هزینه تعویض روغن موتور به همراه دستمزد، نیز در این مدت رشد حدود 3 برابری داشته است.
هزینه شرکتها و مالکان اتوبوس و کامیون طی این مدت افزایش سرسامآوری داشت بطوری که طبق ادعای اغلب رانندگان، قیمت یک دستگاه اتوبوس و یا کامیون که برند خارجی داشته اما در داخل کشور و توسط خودروسازان داخلی مونتاژ میشود از متوسط حدود 150 الی 200 میلیون تومان به ناگاه به 600 الی 700 میلیون تومان افزایش یافت و قطعاً این رشد قیمتی در خودرو، متأثر از رشد قیمت قطعات یدکی است بنابراین تأمین قطعه هم برای مالکان در این شرایط اقتصادی مشکل شده بود.
بنابراین لازم بود برای حفظ کیفیت خدمات انواع ناوگان مسافری بینشهری و جبران زیان ناوگان حمل بار جادهای، حداقل افزایشی در نرخهای بلیت و کرایه حمل بار اعمال شود.
بالأخره با پیگیریهای اصناف و تشکلهای حمل و نقلی و همکاری دولت، اردیبهشتماه امسال نرخ بلیت اتوبوس، مینیبوس و سواری کرایه متوسط حدود 20 درصد و نرخ کرایه حمل کامیونهای برونشهری متوسط تا 25 درصد افزایش یافت.
در این راستا به یکی از پایانههای حمل بار در خیابان شوش رفتیم تا از رانندگان کامیون در اینباره بیشتر جویا شویم، درد دلشان را بشنویم و خواستههایشان را گوش کنیم.
سر در ورودی «پایانه بار تهرانسعادت» تا به قول رانندهها همان «گاراژ تهرانسعادت» چند راننده با کیف مدارک خودرو زیر بغلشان ایستاده و منتظر بودند بار کامیونهایشان تکمیل شود، بارنامه گرفته و راهی جاده شوند.
ظاهرشان خیلی معمولی و ساده بود سعی کرده بودند به همان ظاهر ساده هم آب و لعابی دهند، انگاری زیاد وقت برای صحبت داشتند؛ از درد دلشان که گفتم صحبتهایشان شکفت.
همان اول یکی از قدیمیترها بینشان لب به سخن گشود و بقیه به احترامش حرفی نزدند و فقط تأیید کردند.
این راننده کامیون در این زمینه به خبرنگار فارس گفت: تا همین 1.5 سال پیش لاستیک جلو کامیون خود را (ایرانی) هر جفت 600 الی 700 هزار تومان خریداری میکردم اما هماکنون همین لاستیک ایرانی هر جفت 2 میلیون تومان قیمت دارد؛ اگر تولید داخل است پس چرا باید تحت تأثیر نوسانات ارزی باشد و یا اصلاً اینکه اگر تحت تأثیر ارز هم باشد چرا باید قیمت آن در طول یک سال 3.5 برابر شود؟
سید محمد که بین همکارانش به خوشخلقی معروف بود، میگفت: این شغل ما است و آن را دوست داریم؛ من در جادهها آرامش دیگری دارم؛ به خنده میگفت: «اصلاً کامیون که توی جادهها نباشد ارزش و اعتبار جاده کم میشود، اعتبار جاده به ماشینهای سنگینش هست» اما سعی میکنیم تا آنجا که قانون راهنمایی و رانندگی اجازه دهد به سواریها احترام بگذاریم، به آنها راه عبور میدهیم و به قول معروف «رو سر ما جا دارن».
سید اما درد و دلهایی هم داشت، میگفت: این روزها با این تورم جبران این هزینهها و متناسب کردن درآمدهزینهها برای ما رانندگان مشکل شده است؛ از طرفی باید هزینه خورد و خوراک خانواده را فراهم کنم؛ هزینه تحصیل بچهها نیز افزایش یافته است، اما مهمتر از همه هزینه خورد و خوراک همین کامیون است که از همه هزینهها سنگینتر شده است.
وی که یک کامیون بنز قدیمی داشت، میگفت: همین چند روز پیش برای تعمیر موتور کامیونم حدود 11میلیون و 300 هزار تومان به همراه دستمزد، به تعمیرگاه پرداخت کردهام در حالی که درآمد این کامیون با این وضع نامناسب بار به نسبت هزینهها بسیار پایینتر از این ارقام است.
سید محمد ادامه داد: درست است که دولت از چند روز پیش نرخ کرایه حمل کالا را حدود 25 درصد افزایش داده است اما باور کنید همین افزایش هم هنوز زیانها و هزینهها را سر به سر نمیکند چه برسد به اینکه سود داشته باشد.
یکی دیگر از رانندهها که جوانتر از همه بود و همکارانشان سید هادی صدایش میکردند میگفت: من خودم هم راننده اتوبوس بودهام هم راننده کامیون هستم؛ همین قبل عید موتور اتوبوسی که رانندهاش بودم دچار مشکل شد؛ این خودرو تا از تعمیرگاه درآمد برای مالک اتوبوس 26 میلیون تومان آب خورد؛ حالا شما حساب کنید یک مالک اتوبوس با این نرخهای پایین حمل و نقل،تعداد مسافر کم، قیمت بالای گازوئیل (نفتگاز)، 3 راننده و یک مهماندار (به قول خودشان شاگرد) هم دارد که حقوقشان را میدهد، چقدر باید درآمد داشته باشد تا بتواند این هزینهها را جبران کند؟
سید هادی میگفت: در حال حاضر قیمت یک جفت لاستیک اتوبوس ویژه و VIP از 1.5 الی 2 میلیون تومان سالهای قبل به 5.5 الی 6 میلیون تومان رسیده است؛ دولت هم لاستیک یارانهای (دولتی) که به مالکان کامیون و اتوبوس نمیدهد، حال ببینید هزینهها چه سرسامآور و درآمدهای حمل چه پایین است.
در همین میان یکی دیگر از رانندهها به ناگاه انگار موضوع مهمی یادش آمده است، سیگارش را زیر پا خاموش کرد و وارد بحث شد؛ میگفت: یک بوق که در سیستم ماشین هیچ تأثیری ندارد و تولید داخل است و جزئیترین قطعه یک خودرو محسوب میشود پارسال 15هزار تومان بود الأن خریدم 47 هزار تومان!
احسان که ظاهراً راننده اتوبوس هست و با یکی از همکاران خود به اینجا آمده است، میگفت: من و شریکم اتوبوس VIP داریم، سیستم برق اتوبوس چند ماه پیش دچار مشکل فنی شده بود که پس از عید برای تعمیر به تهران آوردهام؛ سیستم برق اتوبوسهای VIP و اتوبوسهای ویژه هر دو مثل هم هستند؛ الان در یک کارخانه وقتی وارد میشوی اگر اتوبوس ویژه باشد تعمیر سیستم برقی یک قیمت دارد اما اگر VIP باشد چون اسمش VIP هست هزینه تعمیر سیستم برق را دو برابر حساب میکنند؛ جالب اینکه وقتی اعتراض میکنی با خنده میگویند درآمد شماها از اتوبوسهای ویژه بیشتر است.
یکی از نبود بار میگفت، معتقد بود دولت باید کاری کند بارها در کل کشور توزیع شود، میگفتند در برخی از مسیرها تردد یکسر خالی داریم که فقط مصرف سوخت را بالا میبرد ضمن آنکه استهلاک زیادی برای کامیون دارد.
سید محمد در این میان دوباره وارد بحث شد و گفت: تا همین یکی دو سال پیش زمانی که چند قطعه یا وسایل تزئینی برای کامیون خریداری میکردیم، فروشنده یک زنجیر چرخ به عنوان هدیه یا «اشانتیون« به همراه دیگر اجناس به ما میداد اما الأن زنجیر چرخی که سالانه یک بار مصرف دارد، 350 هزار تومان قیمت دارد.
درد دلهایشان شنیدنی بود و تأمل برانگیز؛ راست میگفتند که مردم این هزینهها را نمیدانند، یکیشان میگفت: گاز کولر خیلی گران شده و ما توانایی تعمیر کولر خود را نداشتیم؛ هفته پیش در یکی از این مسیرها هر یک ساعت 20 دقیقه کولر را خاموش میکردم تا هم خدمات داده باشیم هم تا مسیر برگشت کولر دوام بیاورد و در مقصد برگشت تعمیرش کنم؛ همین مسأله موجب شد اغلب مسافران اعتراضهای شدیدی به ما داشته باشند طوری که یکی از مسافران در پایانه از ما شکایت کرد.
شهرام که هیکلی درشت و ورزشکاری داشت، میگفت: مردم حق دارند خدمات با کیفیت دریافت کنند و این حق آنها است تا در آرامش سفر کنند اما کاش دولت هم کمی بیشتر به فکر ما بود که در این شرایط افزایش هزینهها حداقل تسهیلاتی، یارانهای چیزی به رانندهها اختصاص میداد؛ یه کلمه بهتون بگم: «دولت حمایت کند ما رانندهها غربیلک فرمان را سفت چسبیدهایم؛ فقط حمایت دولت را میخواهیم»
خواستهشان زیاد نبود، میگفتند احمدینژاد از ما خواست در اجرای هدفمندی یارانهها دوستانه پایش بیستیم که ایستادیم، منتی هم نداریم، اما کاش الأن هم در این شرایط سخت اقتصادی دولت پشت ما میایستاد و بیشتر به قشر راننده کمک میکرد.
دیدم راست میگوید مردم خود دردهای دیگری دارند و فقط میخواهند گلیم خود را از آب بیرون بیاورند، نمیشناسند مشکلات پیشروی این قشر را؛ البته مردم هم حق دارند و انتظار دارند در یک سفر، خدمات با کیفیتی دریافت کنند.
آنچه در این بین حلقه مفقوده است را میتـوان دو مورد عنوان کرد؛ اولین مورد افزایش خدمات با حذف نرخهای تکلیفی و آزادسازی نرخها و یا پرداخت یارانه در قبال افزایش هزینه شرکتهای خصوصی.
قطعاً در شرایط شناورسازی قیمتها و حذف نرخهای تکلیفی، شرایط رقابتی برای شرکتها فراهم میشود و هر شرکت سعی میکند در قبال افزایش قیمتی بیشتر خدمات مطلوبتری را ارائه کند، مردم خود بر اساس توانایی مالی قدرت انتخاب دارند که در قبال میزان پرداخت چه بهایی چه کیفیتی را دریافت کنند ضمن آنکه در مراحل بعدی قطعأ هر شرکتی در راستای جذب بیشتر مسافران و صاحبان کالا، با متناسب کردن درآمد و هزینه، حتی میتوانند نرخها را هم بشکنند.
در سناریوی دوم دولت میتواند در قالب ارائه تسهیلات ارزانقیمت نوسازی ناوگان، ارائه لاستیک، روغن و قطعات یدکی با نرخ یارانهای از شرکتها حمایت کنند.
رانندگان حمل و نقل عمومی دو بار امتحان خود را در این نظام پس دادهاند؛ زمان جنگ به فرمان امام راحل (ره) برای جابهجایی بارها با جنوب رفتند و در جریان اجرای قانون هدفمندی یارانهها نیز همکاری مطلوبی با دولت داشتند؛ نوروز امسال و هر سال ناوگان عمومی بینشهری خدمات مطلوبی به مسافران ارائه داد که باید از همکاری انواع ناوگان مسافری برونشهری (اتوبوسی، مینیبوسی و سواری کرایه) در جابهجایی مسافران نوروزی قدردانی کرد.
به هر حال با پیگیریهای اصناف و تشکلهای حمل و نقلی و همکاری دولت، به دلیل شرایط اقتصادی موجود، تورم سالیانه، رشد قیمت قطعات فنی ناوگان و برخی مشکلات پیشروی انواع ناوگان برونشهری، سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای، جلساتی را با کانونها و انجمنهای شرکتهای حمل و نقلی برگزار کرد و از حدود 15 اردیبهشتماه امسال نرخ بلیت اتوبوس، مینیبوس و سواری کرایه متوسط حدود 20 درصد و نرخ کرایه حمل کامیونهای برونشهری متوسط تا 25 درصد افزایش یافت.
امید است با حمایت دولت و کاهش قیمت دلار که این روزها شاهد شکسته شدن نرخ آن هستیم، هزینه شرکتهای تعاونی بار و مسافر نیز کاهش یابد و این افزایش نرخ بلیت و کرایه هم تا حدی هزینههای آنها را تأمین کند تا شاهد رشد روز افزون صنعت حمل و نقل عمومی جادهای باشیم.
البته نباید در این میان پیگیریهای دولت برای بیمه رانندگان و بیمه تکمیلی خانواده آنها فراموش کرد؛ امری که برای آنها بسیار ضروری بود و اغلب رانندگان از این بابت از دولت قدردانی میکنند.
توسعه و بهسازی راهها، ساخت مجتمعهای خدماتیرفاهی برای مسافران و رانندگان، توسعه پایانههای ترانزیتی مرزی و هوشمند شدن جادهها برخی از فعالیتهایی است که همه و همه در راستای حفظ جان مسافران جادهای و آرامش سفر در نظر گرفته شده است که نباید این موارد را نادیده گرفت.
به هر حال حمل و نقل اساس توسعه است و ایران کشوری است که به دلیل جاذبههای مهم و زیبای گردشگری، مردم آن تمایل زیادی به سفر دارند ضمن آنکه در بخش کامیونی نیز حدود 90 درصد کالای کشور از طریق این سیستم حمل و نقل جادهای جابهجا میشود که این امر حمایت بیشتر دولت را از این صنف میطلبد.