پایگاه خبری تحلیلی امروله08:24 - 1392/02/30

صندوق های رای تکلیف بحران سوریه را مشخص می کند/ انتخابات ایران جایگاه این کشور را در منطقه بالا می برد

  به گزارشخبرگزاری فارس، «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه در مصاحبه با روزنامه آرژانتینی «کلارین» دیدگاه خود را درباره آخرین تحولات جاری در سوریه و همچنین منطقه تبیین و تشریح کند.

بشار اسد تاکید کرد که هرگونه راه حل سیاسی برای بحران سوریه را باید مردم این کشور از طریق رفتن پای صندوق‌های رای مشخص کنند.

 

وی از نزدیکی دیدگاه‌های آمریکایی – روسی استقبال و حمایت خود را از هر طرحی که منجر به توقف خشونت‌ها در سوریه و دستیابی به راه حل سیاسی در این کشور شود اعلام کرد.

رئیس جمهوری سوریه همچنین آمادگی نظام این کشور جهت مذاکره با هر طرف سوری که با «إسرائیل» تعامل علنی و غیر علنی نداشته باشد و تروریسم را رد کند، اعلام کرد.

وی در گفت‌وگو با روزنامه آرژانتینی «کلارین» و خبرگزاری «تیلام» این کشور اعلام کرد که «إسرائیل» از تروریسم حمایت می‌کند و تروریست‌ها را هدایت و به آنها طرح و برنامه‌ای کلی تحرکاتشان را بر اساس منافع و مصالح خود ارائه می‌دهد.‬

                   

                   ‫**آنچه در زیر می‌آید، مشروح این گفت‌وگو است کهخبرگزاری فارسآن را منتشر کرده است**

-چه چیزی موجب شد تا بحران کنونی سوریه به بحرانی طولانی مدت تبدیل شود و تا این اندازه عمق و گسترش یابد؟

اسد: اول از همه آنکه عوامل بی‌شماری در بحران داخلی و خارجی سوریه سهیم بودند که مهمترین آنها را باید دخالت خارجی ملاحظه کرد. دوم اینکه محاسبات کشورهایی که خواهان دخالت در سوریه بودند، محاسبات اشتباهی بود. آن کشورها براین باور بودند که براساس طرحی که ریخته‌اند، سرنوشت نظام سوریه ظرف چند هفته یا چند ماه مشخص خواهد شد و بحران در این کشور پایان خواهد یافت، اما چنین نشد. آنچه در سوریه روی داد، آین بود که مردم مقاومت کردند و هرگونه دخالت خارجی در کشور را رد کردند و ما هم اکنون نیز مقاومت می‌کنیم و این برای ما به عنوان دفاع از کشور است.

- شمار شهدا و کشته‌های این بحران چقدر است؟ برخی منابع از بیش از 70 هزار نفر سخن می‌گویند؟

اسد: در ابتدا و پیش از هر چیز باید از کسانی‌که این آمار و ارقام را ارائه می‌دهند، بپرسید که منابع آنها در ارائه این آمار و ارقام چیست؟ و اینکه این منابع تا چه اندازه دارای اعتبار و مصداقیت است؟ پیش از هر چیز من به شما می‌گویم که قتل و کشتار امری نکوهیده و ناپسند است. حال این تعداد می‌خواهد یک نفر باشد یا صدها نفر. آنها انسان‌هایی سوری هستند. اما آیا به نظر شما نمی‌توان گفت که بسیاری از این کشته‌ها که این آمار و ارقام‌ها از آنها سخن می‌گویند، بیگانگان و خارجی‌هایی هستند که به سوریه گسیل شدند تا مردم این کشور را بکشند. آنها سوری نیستند. از دید ما هر کشته‌ای یک زیان و خسارت است و نمی‌توانیم همچنین نادیده بگیریم که بسیاری در سوریه در شمار مفقودان هستند. براین اساس درستی این آمار و ارقام وابسته به نکاتی است که به آن اشاره شد. شمار سوری‌هایی که کشته شدند، چقدر است. در این بین چه تعداد از آنها بیگانه بوده‌اند. همچنین تعداد مفقودان چقدر است. در حال حاضر نمی‌توانیم آمار دقیقی در این خصوص ارائه دهیم، اما می‌دانیم که هزاران سوری به قتل رسیدند. بالطبع این رقم به صورت مستمر در حال تغییر است، چون تروریست‌ها مردم را می‌کشند و در مواردی آنها را در گورهای جمعی دفن می‌کنند که هنوز آنها را کشف نکرده‌ایم و این گورها تا زمانی که ارتش سوریه وارد این مناطق نشود و در این خصوص جست‌وجو نکند، کشف نخواهند شد.‬

‫- می‌خواهم در این خصوص یک سوال از شما کنم .. آیا به نظر شما نیروهای نظام از زور و قدرت بیش از حد استفاده نکرده‌اند؟

اسد: شما زور و قدرت بیش از حد را چه چیز تعریف می‌کنید. چگونه می‌توانید مشخص کنید که در فلان جا زور و قدرت بیش از حد استفاده شده یا کمتر از حد مشخص شده .. معیار چیست .. بنابراین سخن گفتن در این خصوص و از این دید موضوعیت ندارد. شما با توجه به میزان و نوع تروریسمی که با آن مواجه هستید و در معرض آن قرار دارید، اقدام می‌کنید و به آن پاسخ می‌دهید و در این میان هرچه شیوه‌های تروریستی که با آن مواجه هستید، تغییر و تحول پیدا کند، به همان ترتیب شیوه پاسخگویی به آن نیز تغییر خواهد کرد. در ابتدا اقدامات تروریستی محلی و داخلی بودند، اما بعد تروریسم خارجی نیز به آن اضافه شد وهمین موجب شد تا سلاح‌های به کار رفته توسط این تروریست‌ها تغییر و تحول یابد. آنها اقدام به عملیات‌های تروریستی گسترده‌ای کردند و این وظیفه ارتش و نیروهای امنیتی بود که به این تروریست‌ها پاسخ گوید. هر شیوه تروریستی طلب می‌کند که به همان شیوه با آن برخورد و تعامل داشت تا تضمین کننده پاکسازی مناطق از وجود تروریست‌ها باشد و در همان زمان موجب حمایت و پشتیبانی از شهروندان و غیر نظامیان و محافظت از زندگی و حیات آنها شود. به همین دلیل بحث و مناقشه در اینجا درباره میزان قدرت و زور مورد استفاده یا نوع و کیفیت سلاح نیست. معیار در اینجا و پیش از هر چیز شکل و ماهیت و میزان و اندازه تروریسمی است که ما با آن مواجه هستیم و وظیفه داریم که به آن پاسخ گوییم و دوم نتیجه‌ای است که برای حمایت و پشتیبانی و محافظت از شهروندان و کشورمان به آن برسیم.‬

‫- در ابتدای بحران سوریه برخی از افراد و شخصیت‌های خارجی وجود داشتند .. هم اکنون و پس از گذشت دو سال از این بحران آیا ممکن بود که مذاکرات و گفت‌وگوهایی وجود داشت که مانع این دخالت خارجی می‌شد و موجب ادامه یافتن بحران به این شکل و صورت نمی‌شد؟

اسد: در ابتدا درخواست‌های انجام اصلاحات بود. اگرچه این ظاهر امر بود. پوششی بود، برای اینکه نشان داده شود که قضیه، قضیه اصلاحات است. دست به اصلاحات زدیم. قانون اساسی را تغییر دادیم. قوانین را اصلاح کردیم. حالت فوق العاده را لغو کردیم و اعلام کردیم که آماده گفت‌وگو با جریان‌های و نیروهای سیاسی معارض هستیم. اما هر گامی که ما بر می‌داشتیم، در مقابل آن تروریسم بود که افزایش می‌یافت. سوال منطقی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که چه رابطه‌ای بین اصلاحات و تروریسم وجود دارد. تروریسم هیچ‌گاه نمی‌تواند، راهی برای دستیابی و تحقق اصلاحات باشد. تروریسم چچنی چه ارتباطی با اصلاحات در سوریه دارد. رابطه تروریسم عراقی یا لبنانی یا افغانی با اصلاحات در سوریه چیست؟ در این اواخر براساس آماری که گرفته شده است، مشخص شده که تروریست‌هایی از حدود 29 کشور جهان در سوریه مبارزه می‌کنند. رابطه هریک از این تروریست‌ها با اصلاحات داخلی در سوریه چیست. آیا این سخنی غیر منطقی است. درباره خود باید بگویم که ما دست به اصلاحات زدیم و هم اکنون دارای طرحی سیاسی هستیم که گفت‌وگو و مذاکره را دربر می‌گیرد. پایه و اساس در هر راه حل سیاسی آن چیزی است که مردم سوریه خواهان آن هستند و آن چیزی است که از صندوق‌های رای بیرون آید و به آن حکم کند. هیچ راه دیگری وجود ندارد. اما درباره تروریست‌ها باید بگویم که کسی با تروریست‌ها گفت‌وگو و مذاکره نمی‌کند. کدام کشور را دیده‌اید که با تروریست‌ها گفت‌وگو کرده باشد. شما باید نیروهای سیاسی مذاکره می‌کنید، نه با تروریستی که اقدام به بریدن سرها و ارتکاب قتل‌ها و کشتارها و استفاده از گازهای سمی می‌کند که سلاح شیمیایی است.‬

‫- اما این اصلاحاتی که از آن سخن گفتید، آیا تضمین کننده حضور دمکراتیک در عرصه سیاسی است و آزادی مطبوعات را درپی خواهد داشت؟

اسد: شاید در جریان باشید یا نباشید که قانون جدید مطبوعات در این اواخر به همراه برخی قوانین دیگر صادر شد. اما ما پا را از این هم فراتر نهادیم. مذاکره، مذاکره با نیروهای سیاسی است. این مذاکره موجب تدوین و تصویب اصول و مبادی کلی و قانون اساسی می‌شود. قانون اساسی بالطبع نیازمند تصویب مردم است. این قانون اساسی بر آزادی‌های بیشتر و بزرگتری تاکید می‌کند و بالطبع این در قانون اساسی کنونی هم موجود است، اما قانون اساسی جدید موارد جدیدتری را در برخواهد گرفت و بدیهی است که در آن به آزادی‌های سیاسی و آزادی‌های مطبوعاتی و به طور کلی تمام انواع آزادی‌ها پرداخته شده باشد. شما نمی‌توانید از آزادی مطبوعات سحن بگویید در حالی‌که در کشور آزادی سیاسی به طور کلی وجود نداشته باشد و این امری بدیهی است.

- شما همیشه تاکید کرده‌اید که راه حل بحراین سوریه گفت‌وگو و مذاکره است و ما هم با شما هم عقیده هستیم. کنفرانسی که قرار است اواخر این ماه در راستای توافق آمریکا و روسیه برگزار شود، را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به ویژه که شاهد دخالت‌های انگلیس و فرانسه در این امر هستید؟

اسد: ما با هر اقدامی که توقف خشونت‌ها منجر شود، موافق هستیم. ما با هر اقدامی که منجر به راه سیاسی شود، موافق هستیم، ولی راه حل سیاسی نمی‌تواند، با ادامه خشونت‌ها به دست آید. ما از نزدیکی دیدگاه‌های روسیه و آمریکا استقبال می‌کنیم و امیدواریم دیدارهای بین المللی برای کمک به سوری‌ها جهت حل بحران صورت گیرد. اما تصور نمی‌کنیم که کشورهای غربی خواهان راه حل سیاسی باشند، همچنین تصور نمی‌کنیم بسیاری از نیروهای حامی تروریسم خواهان حل بحران سوریه باشند. به همین دلیل آنها مستقیما نشست آمریکا و روسیه را رد کردند. ما از این تلاش‌ها حمایت و از آنها استقبال می‌کنیم ولی باید واقع بین باشیم، هم اکنون نیروهایی در سوریه هستند که خواهان راه حل سیاسی برای سوریه نیستند، به همین دلیل برای ناکام ساختن این گفت‌وگوها تلاش می‌کنند. و سرانجام اینکه هیچ راه حلی با حضور یک طرف به دست نمی‌آید، شما حداقل نیازمند دو طرف برای مذاکره و گفت‌وگو هستید.

- آیا شک‌وتردید‌ها مربوط به گروه‌های معارض یا برخی کشورها و قدرت‌های بزرگی است که راه‌حل بحران سوریه را نمی‌خواهند؟

اسد: عملا بله...این گروه‌های معارض که از آن سخن می‌گوئید و در خارج از سوریه هستند، گروه‌های مرتبط با کشورهای خارجی هستند و در نتیجه گروه‌های مستقل در تصمیم‌گیری نیستند و از خارج دستور می‌گیرند و از سوی کشورهای خارجی حمایت مالی می‌شوند و در سایه دستگاه‌های اطلاعاتی این کشور زندگی می‌کنند و هر آنچه که این کشورها تصمیم‌ می‌گیرند این گروه‌ها به زبان می‌آورند و لذا این گروه‌ها مستقل نیستند و مسئله مهم این است که اینها عملا جایگاه مردمی در سوریه ندارند و دلیل آن هم این است که اگر این جایگاه وجود داشت در آن صورت به سوریه می‌آمدند... ما در سوریه معارضین سیاسی موجود در داخل کشور داریم که از جایگاه نسبی مردمی برخوردارند...دولت با فشار یا تجاوز به این معارضین تشکیل نشد و در نتیجه تنها دلیلی که می‌توان برای باقی ماندن دیگر معارضین در خارج از سوریه عنوان کرد این است که آنها وابسته به کشورهای خارجی هستند... بنابراین پاسخ سوال شما که آیا به این کشورها و یا به معارضین شک دارید [در جواب می‌گویم] هر دوی اینها یکی است..مسئله مهم این است که اصلا شکی در کار نیست بلکه حقیقیت این است زیرا آنها خود به صورت علنی اعلام کردند که گفت‌وگو را نمی‌خواهند...ما شک و تردید نداریم و بر اساس شک و تردید نیز استنباط نمی‌کنیم...آنها رسما و در چندین مکان و مناسبت این را اعلام کردند که آخرین مورد نیز هفته گذشته بود و گفتند که گفت‌وگو با دولت سوریه را نمی‌خواهند.

- من نمی‌توانم بفهمم که این گفت‌وگو چگونه ممکن است حاصل شود در حالی که گروه‌های معارض آشفته هستند...شما که از گفت‌وگو صحبت می‌کنید منظور شما طرف مقابل در این گفت‌وگو کیست؟

اسد: ما بدون استثناء با هر طرفی که خواهان گفت‌وگوست، گفت‌وگو کرده و می‌کنیم...به شرط آنکه طرف مقابل برای سوریه خواهان بهترین وضعیت در سایه حاکمیت و استقلال و آزادی آن باشد و با «اسرائیل» به صورت پنهانی و آشکار تعامل نداشته باشد و در این صورت ما از همه استقبال می‌کنیم اما این مسئله شامل تروریست‌ها نمی‌شود زیرا هیچ دولتی را نمی‌توان یافت که با تروریست‌ها گفت‌وگو کند... هر وقت افراد مسلح سلاح‌های خود را بر زمین گذاشته و به گفت‌وگوی سیاسی روی آورند ما در آن صورت مشکلی برای گفت‌وگو نداریم و این امر اتفاق نیز افتاد... تعدادی از افراد که قبلا سلاح داشتند به این نتیجه رسیدند که آنچه در سوریه رخ می‌دهد به سمت‌وسوی دیگر می‌رود بر این اساس سلاح را بر زمین گذاشته و به مسیر سیاسی روی آوردند و اکنون نیز با دولت وارد گفت‌وگو شده‌اند...‌آنها خواسته‌هایی دارند و افکار و ایده‌هایی دارند و دولت نیز با آنها تعامل می‌کند اما برای اینکه راه‌حل را درک کنیم باید شفاف و رو راست باشیم...الان در جهان راه‌حل سیاسی و تروریسم با هم درآمیخته است... آنها معتقدند که یک کنفرانس سیاسی به توقف تروریسم منجر می‌شود که این سخن دور از واقعیت است.... تروریسم از کشورهای خارجی تغذیه می‌شود و از آنها پول و سلاح دریافت می‌کند و در نتیجه این کشورها هرگز دست از تروریسم برنمی‌دارند زیرا مصلحت نخست آنها، تخریب سوریه است اما راه‌حل سیاسی ضرورتا به توسعه سوریه و خروج آن از این وضعیت کنونی منجر می‌شود و این کاملا خلاف آن چیزی است که این کشورها می‌خواهند و لذا چگونه ممکن است که از راه‌حل سیاسی که نتیجه آن خلاف چیزی است که آنها برای سوریه می‌خواهند، حمایت کنند...ملت سوریه تصوراتی درباره آینده سوریه دارد...همه گروه‌ها به کنفرانس می‌آیند...با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند و آنچه را که مناسب بدانند در مورد آن تصمیم می‌گیرند از قانون اساسی گرفته تا قوانین جدید و تصمیمات مربوط به نظام سیاسی و شکل نظام در سوریه خواه پارلمانی، ریاستی و یا نظام دیگر..و بر اساس این آینده سوریه بنا می‌شود...اما تروریسم موضوعی کاملا متفاوت است...اگر ما همین امروز نشست برگزار کنیم و کنفرانس گفت‌وگو موفقیت‌آمیز باشد این به معنی توقف تروریسم نیست... تا زمانی که کشورهایی همانند قطر، ترکیه و غیره هستند مصلحت آنها در توقف خشونت‌ها در سوریه نیست و مصلحت آنها در هیچ گونه راه‌حل سیاسی نیست و بنابراین تروریسم نیز ادامه خواهد داشت... بر این اساس از دیدگاه ما موضوع اصلی که هر کنفرانس بین‌المللی می‌تواند به صورت جدی در آن سهیم باشد، توقف واردات پول و سلاح به سوریه و توقف اعزام تروریست‌هایی است که از طریق ترکیه و با حمایت مالی قطر و برخی کشورهای حوزه خلیج فارس و به عنوان مثال عربستان، وارد سوریه می‌شوند...وقتی کشورهای بزرگ برای ممانعت از این حمایت مالی و آموزش و اعزام تروریست‌ها مداخله کنند در آن صورت مبارزه با تروریسم در سوریه آسان‌تر می‌شود و راه‌حل سیاسی نیز نتیجه می‌دهد...اما اگر قانون اساسی جدید و قوانین جدید وضع شود در حالی که ملت سوریه به دلیل اقدامات تروریستی آنها در خیابان‌ها کشته می‌شود در آن صورت راه‌حل سیاسی چه ارزشی دارد. 

- بنابراین احتمال گفت‌وگو با گروه‌های خارجی وجود دارد؟

اسد: مسلما... ما از ابتدا گفتیم که ما با هر گروهی چه در داخل و چه در خارج گفت‌وگو می‌کنیم و هیچ مشکلی نیز وجود ندارد به شرط آنکه سلاح خود را بر زمین بگذارند... نمی‌توان تفنگ بر دوش گرفت و به گفت‌وگو آمد...این تنها شرط ماست... ما هیچ شرط دیگری برای گفت‌وگو قرار نداده‌ایم... حتی ممکن است گروه‌هایی باشند که از جنبه قانونی تحت تعقیب دستگاه قضایی باشند اما هیچ گونه اقدام قضایی علیه هیچ طرفی انجام ندادیم تا زمینه برای گفت‌وگو مهیا باشد و حرف‌های همه را بشنویم و قانونگذار و ملت سوریه تصمیم می‌گیرد که چه کسی ملی‌گرا و چه کسی غیر ملی‌گراست...چه کسی راست می‌گوید و چه کسی دروغ.. ما نگفتیم که راه‌حلی به شیوه خودمان به عنوان دولت می‌خواهیم...ما شکل راه‌حل را مطرح نکردیم و این را به ملت سوریه واگذار نمودیم.

- نقش اسرائیل در بحران سوریه بویژه پس از حملات علیه پایگاه‌های سوریه چیست؟

اسد: «اسرائیل» به طور مستقیم از این گروه‌های تروریستی به دو روش حمایت می‌کند... روش اول ارائه کمک‌های لجستیکی به این گروه‌هاست... حداقل این چیزی است که ما با چشمان خود می بینیم که به زخمی‌های تروریست‌ها در جبهه سوریه در جولان کمک می‌کند و شیوه دوم اینکه آنها را هدایت می‌کند که چگونه حمله کنند و به کدام پایگاه‌ها حمله کنند به عنوان مثال آنها به پایگاه‌های رادار حمله کردند و رادار طبیعتا با سیستم‌های دفاع هوایی برای شناسایی هر هواپیمایی که از خارج می‌آید، مرتبط است...آنها هدایت گروه‌ها برای حمله به این سیستم‌ها را آغاز کردند زیرا این سیستم‌ها با هر گونه جنگ بین سوریه و اسرائیل در ارتباط است بنابر این اسرائیل این گروه‌ها را هدایت می‌کند و به آنها می‌گوید که چه بکنند و از سوی دیگر از آنها حمایت لجستیکی به عمل می‌آورد.

- با این اوصاف پس شما از وجود تروریست‌های بیگانه در سوریه آگاه هستید...اما برخی‌ها معتقدند که عناصری از حزب‌الله و ایران در سوریه در کنار ارتش این کشور می‌جنگند، نظر شما در این باره چیست؟

اسد: مطرح کردن این مسئله از غرب آغاز شد و وقتی ما از بیگانگانی که در سوریه می‌جنگند سخن به میان آوردیم آنها نیز در پاسخ گفتند که حزب‌الله و ایران نیز در سوریه می‌جنگند... سوریه با جمعیتی بالغ بر 23 میلیون نفر نیازی به هیچ حمایت انسانی از هیچ کشوری ندارد... ما ارتش و گروه‌های امنیتی و سوری‌هایی داریم که از کشورشان دفاع می‌کنند در نتیجه نیاز به هیچ کس برای دفاع از سوریه نداریم خواه ایران باشد یا حزب‌الله...مسلما روابط بین ما با حزب‌الله و ایران یک روابط واقعا قدیمی و آشکار است که عمر آن به ده‌ها سال بازمی‌گردد...مبادله تجربیات در همه زمینه‌ها بین ما وجود دارد و این یک چیز شناخته شده است...اما آنچه در مورد وجود مبارزان سخن می‌گویند صحت ندارد اگر بود ملت سوریه با چشم خود آنها را می‌دیدند زیرا پنهان کردن آنها ممکن نیست...پس آنها کجا هستند... در عین حال می‌دانم که ما کاملا شفاف هستیم و اگر چنین چیزی بود و یا اینکه نیازی به این امر وجود داشت آن را اعلام می‌کردیم...ما مبارزی خارج از سوریه از هر ملیتی که باشد، نداریم و نیازی هم به حمایت از سوی هیچ کشور عربی و بیگانه در این زمینه نداریم...برخی افراد حزب‌الله و ایران در سوریه حضور دارند که از سال‌ها قبل از این بحران نیز حضور داشتند و به سوریه رفت و آمد می‌کردند.

- در صورت تحقق پیشرفت در گفت‌وگو آیا زمانی برای تسلیم سلاح‌های این گروه‌های معارض تعیین شده و توافقی در این باره هست...آیا احتمال دارد دولت شما دست به اقدام سیاسی برای حل این بحران بزند و یا ممکن است شما قدرت را ترک کنید؟

اسد: در خصوص باقی ماندن و نماندن بنده در قدرت این به ملت سوریه بستگی دارد... من به عنوان رئیس جمهور درباره باقی ماندن و رفتنم تصمیم نمی‌گیرم.. این مردم هستند که تصمیم می‌گیرند بنده بمانم یا بروم... شما نمی‌توانی حکومت کنی در حالی که مردم تمایلی به شما نداریم و این یک امر بدیهی است و نیاز به کنکاش زیاد ندارد...این به قانون اساس و صندوق رأی بستگی دارد... در انتخابات ریاست جمهوری سال 2014 مردم درباره این موضوع تصمیم می‌گیرند اما در باره گروه‌های مسلح که از آن سخن می‌گوئید باید گفت که یک طرف واحد نیست شما درباره چند گروه حرف می‌زنید...باندهای کوچک..تعداد آنها ده‌ها گروه نیست بلکه صدها گروه‌ است و یکی از دلایل استعفای «کوفی عنان» نیز این بود که نمی‌دانست با چه کسی در طرف مقابل گفت‌وگو می‌کند...یک دولت واحد وجود دارد و دولت رئیس جمهور و حکومت دارد و ساختار آن روشن است اما این تروریست‌ها عبارت از چند گروه هستند...دزد و قاچاقچی مواد مخدر و تندروها و غیره در  در میان آنها هست و به عبارت دیگر همه با هم درآمیخته و هر گروهی نیز فرمانده محلی خود را دارد و بنابر این شما درباره هزاران فرد سخن می‌گوئید ...چه کسی می‌تواند هزاران نفر را متحد سازد...سوال این است و بنابراین نمی‌توانیم درباره جدول زمانی با طرفی که نمی‌دانیم کی هست حرف بزنیم و ضرورت هم ندارد که همه این گروه‌ها برنامه‌های سیاسی داشته باشند و ضرورتا هم همه این گروه‌ها تندرو نیستند. هماهنگونه که گفتم گروه دزدان نیز در میان هست که در این بحران ثروت‌اندوزی می‌کنند و از عدالت و قانون فرار می‌کنند آنها از استمرار این وضعیت سود می‌برند و لذا این عملیات از جنبه محلی نیز پیچیده است و بر این اساس اگر این گروه‌ها یک ساختار واحد داشتند در آن صورت می‌توانستم به سوال شما پاسخ دهم اما ما با هر حالتی به صورت جداگانه تعامل داریم و هر کس که و هر گروهی که سلاح خود را تسلیم کند ما فورا وی را در گروه کسانی که به گفت‌وگو روی آورده‌اند، حساب می‌کنیم اگرچه این گفت‌وگو یک گفت‌وگوی فراگیر نباشد...ما بر اصل یا هیچ یا همه چیز تکیه نمی‌کنیم...شما می‌توانید به تدریج یک چیز را محقق کنید و این سازوکار در بسیاری از مناطق سوریه به کاهش بحران منجر شد.

- بنابر این آقای رئیس جمهور شما گفتید گه با یکی از این طرح‌ها مبنی بر پذیرش ترک قدرت مخالف هستید؟

اسد: همچنانکه گفتم موضوع ترک منصب و یا باقی ماندن در آن یک تصمیم شخصی نیست و من رئیس جمهور منتخب مردم و ملت سوریه هستم و این ملت است که تعیین می‌کند چه کسی باقی بماند و صندوق‌های رأی حرف آخر را می‌زنند و ملت سوریه است که در این باره تصمیم می‌گیرد خواه از طریق گفت‌وگو و یا انتخابات آینده... اما اینکه گفته شود رئیس جمهور سوریه بنا به گفته آمریکا باید کنار برود و یا اینکه تروریست‌ها و برخی کشورهای دیگر این امر را می‌خواهند در آن صورت ما این را نمی‌پذیریم و تنها مردم و صندوق‌ رأی در این باره تصمیم می‌گیرند.

- آمریکا از طریق اظهارات «باراک اوباما» رئیس جمهور و «جان کری» وزیر خارجه این کشور به طور تلویحی اشاره کرد که می‌خواهد در سوریه دخالت کند اما کری گفت که هر گفت‌وگویی باید این احتمال را تضمین نماید بنابراین در صورت گفت‌وگو در سطح جهانی آیا ممکن است این طرح سلاحی برای شما برای دستیابی به حل بحران باشد؟

اسد: من نمی‌دانم کری و غیره از ملت سوریه برای سخن گفتن به جای این ملت، اجازه گرفته‌اند که درباره اینکه چه کسی بماند و چه کسی برود سخن بگویند.. ما از ابتدا گفتیم که ما از ابتدا گفتیم که هر گونه تصمیمی درباره اصلاحات در سوریه و یا هر گونه اقدام سیاسی، تصمیمات داخلی سوریه است و آمریکا و هیچ کشور دیگری اجازه ندارند در آن دخالت کنند.. ما یک دولت مستقل هستیم و ملتی هستیم که به خود احترام می‌گذارد و نمی پذیریم که کسی نه آمریکا و نه غیره برای ما تعیین کند چکار بکنیم و درباره این احتمال تنها ملت سوریه تصمیم می‌گیرد...شما به انتخابات می‌روید و نامزد می‌شوید این احتمال وجود دارد که شما موفق شوید و یا بر عکس ...احتمال این نیست که ما وارد یک کنفرانسی شویم و در مورد چیزی تصمیم بگیریم که ملت هنوز درباره آن تصمیم نگرفته‌اند... این در درجه اول و دوم اینکه کشور در حال حاضر با بحران مواجه است...کشتی وقتی در قلب طوفان است ناخدا آن را رها نمی‌کند فرار کند...ناخدا و کاپیتان کشتی از طوفان فرار نمی‌کنند بلکه نخستین کار مقابله با طوفان و بازگرداندن کشتی به مکان امن است و در آن صورت است که می‌توان در مورد این موضوع تصمیم‌گیری کنی ... اگر رئیس جمهور تحت هر عنوانی در شرایط فعلی از منصب خود کناره‌گیری کند در آن صورت از مسئولیت خود فرار کرده است و من شخصا کسی نیستم که از مسئولیت فرار کنم.

- گذشته از این شرطی که قدرت‌های بزرگ از جمله فرانسه و انگلیس از ابتدا قرار داده‌اند و آن شرط کناره‌گیری شما از قدرت است، موضوع دیگری هست که آنها بر آن تاکید می‌کنند و آن استفاده دولت شما از سلاح‌های شیمیایی است و کری نیز گفت که ادله‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد در ماه مارس ارتش سوریه از گاز سارین در حلب استفاده کرده است. می‌خواهم نظر شما را درباره این موضوع بدانم و اینکه آیا این مسائلی که غرب بر آن اصرار دارد آیا زمینه را برای دخالت نظامی مستقیم در سوریه مهیا می‌سازد و آیا شما از این امر ترسی ندارید؟

اسد: اظهارات غربی‌ها درباره سوریه خواه در مورد سلاح‌های شیمیایی و یا کناره‌گیری بنده از قدرت هر روز تغییر می‌کند..امروز می‌گویند سلاح‌های شیمیای هست و ادله استفاده از آن را داریم و روز بعد می‌گویند که ادله‌ای در این باره ندارند و روز سوم دوباره می‌گویند ادله دارند...ما باید منتظر باشیم و ببینیم که غربی‌ها در یک چیز واحد ثبات نظر پیدا کنند و نباید وقت خود را برای اظهارات غربی‌ها تلف کنیم...مهم واقعیت‌هاست...سلاح‌های شیمیایی سلاح کشتار جمعی است...آنها می‌گویند که ما آن را در اماکن مسکونی استفاده کردیم...اگر به شما بگویند که یک بمب هسته‌ای را بر یک شهر و یا یک ناحیه پرتاب کرده و تعداد کشته‌ها ده یا 20 نفر است شما این حرف را باور می‌کنید...استفاده از سلاح‌های شیمایی در مناطق مسکونی یعنی کشته شدن هزاران و ده‌ها هزار نفر طی چند دقیقه آیا می‌توان چیزی با این حجم را پنهان کرد پس این هزاران کشته کجا هستند...به ریشه قضیه بازمی‌گردیم... زمانی موضوع سلاح‌های شیمیایی را مطرح کردند که گروه‌های تروریستی از دو ماه پیش آن را در حلب در خان العسل استفاده کردند و اثبات هم شد ما موشک و مواد شیمیایی استفاده شده را در اختیار داریم و این مواد مورد آزمایش قرار گرفت و با ارسال نامه رسمی به شورای امنیت اعزام یک هیئت برای تحقیق در این باره را خواستار شدیم و در همین زمان بود که کشورهای ذی‌نفع در مضیقه و تنگنا قرار گرفتند...آمریکا، فرانسه و انگلیس گفتند که می‌خواهند هیئت‌هایی برای تحقیق درباره سلاح‌هایی شیمیایی که ادعا می‌کردند در برخی مناطق استفاده شده، اعزام کنند و این شرط را قرار دادند تا مانع اعزام گروه بازرسی و حقیقت‌یاب شوند و ادعا کردند که سوریه سلاح‌های شیمیایی علیه تروریست‌ها استفاده می‌کند. در واقع «کارلا دیل بونتی» یکی از اعضای کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل هفته گذشته اعلام کرد که این تروریست‌ها هستند که سلاح شیمیایی در سوریه استفاده می‌کنند اما این کشورها و سازمان ملل به این اظهارات توجهی ندارند... اما اینکه این موضوع به عنوان مقدمه‌ای برای جنگ علیه سوریه استفاده شود این نیز یکی از احتمال‌هاست...ما اتفاقی که در عراق رخ داد فراموش نکرده‌ایم...شما به یاد دارید که «کالن پاول» وزیر خارجه وقت آمریکا در برابر جهانیان در شورای امنیت ایستاد و گفت که دلیل استفاده صدام حسین از سلاح کشتار جمعی است...سلاح کشتار جمعی کجاست...غرب دروغ می‌گوید و دروغ می‌گوید و حرفهای غرب کذب است و جنگ به راه می‌اندازد...این طبیعت غرب است...طبیعتا هر جنگی علیه سوریه هرگز ساده نخواهد بود...آنها این را به خوبی می‌دانند...وضعیت سوریه متفاوت است...اینکه بگوئیم آنها دائما در اندیشه جنگ هستند این واقعا منطقی است اما ما هیچ ادله‌ای نداریم که نشان دهد این اتفاق می‌افتد با این حال این احتمال وجود دارد و ما نمی‌توانیم آن را از ذهن خود پاک کنیم.

- در این لحظات آیا شما نمی‌ترسید که یک اقدام مستقیم صورت گیرد...نمی‌گویم تهاجمی که در عراق رخ داد در سوریه رخ دهد اما یک اقدام نظامی مستقیم علیه سوریه رخ دهد؟

اسد: آنچه «اسرائیل» هفته گذشته انجام داد یک احتمالی است که هر لحظه ممکن است رخ دهد بویژه اینکه ما موفق شدیم گروه‌های تروریستی را در مناطق زیادی در سوریه هدف قرار دهیم و میزان قدرت‌ها تا حد زیادی تغییر کرده و به همین دلیل این کشورها اسرائیل را مامور کردند تا برای بالا بردن روحیه گروه‌های تروریستی دست به این حمله بزند و این کشورها می‌خواهند جنگ و خشونت و خونریزی در سوریه برای زمان طولانی ادامه یابد زیرا این امر سوریه را تا حد زیادی تضعیف می‌کند و این یک احتمال قوی است و اصلا بعید نیست و ما فرض را بر این می‌گیریم که در هر لحظه دخالتی هر چند محدود رخ دهد.

- شما می گویید که بر اوضاع در سوریه اشراف و نظارت دارید. اما در موارد بی‌شماری صدای توپ‌ها و خمپاره اندازها به خصوص در این روزها شنیده می‌شود. تغییر و تحولات بحران نظامی در سوریه طی روزهای اخیر و نزدیک شدن افراد مسلح به دمشق را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اسد: اصطلاح تسلط و حاکمیت در برابر عدم تسلط و حاکمیت زمانی به کار می‌رود که شما با یک ارتش بیگانه و خارجی رو در رو هستید که وارد خاک کشور شما شده باشد، در آن زمان می‌گوییم که بر این منطقه تسلط پیدا کرد یا ما بر آن منطقه تسلط پیدا کردیم. اما اوضاع در سوریه کاملا متفاوت است، ما با تروریست‌ها روبرو هستیم . آنها به مناطق مختلف و متفرقه‌ای نفوذ می‌کنند. ممکن است در ساختمان رو به رو باشند. در اینجا شما نمی‌توانید از تسلط تروریست‌ها بر این مکان سخن بگویید. تروریست‌ها از مکانی به مکان دیگر فرار می‌کنند، چون آنها در معنای متداول و معروف آن ارتش نیستند. اما ارتش سوریه تاکنون نشده که تصمیم بگیرد وارد منطقه‌ای شود و این کار را انجام نداده باشد. مکانی وجود ندارد که ارتش سوریه نتواند داخل آن شود. اینجا شما می‌توانید از تسلط و حاکمیت سخن بگویید. اماکنی وجود دارد که تروریست‌ها در آنجا تحرک دارند که امکان حضور ارتش در آنجا نیست و این طبیعی است که ارتش نتواند در برخی مناطق حضور داشته باشد و این امری قابل انطباق بر تمام ارتش‌های جهان است. آنچه هم اکنون ما دست به آن می‌زنیم سرکوب تروریست‌ها و نه آزاد سازی اراضی کشور و در این خصوص نتایج بسیار خوب و بزرگی را در این اواخر محقق کردیم، به همین دلیل بخش قابل توجهی از تروریست‌ها به خارج از سوریه فرار کردند و بخشی از آنها هم تسلیم ارتش شدند. سرانجام اینکه ما نمی‌گوییم بر فلان منطقه تسلط پیدا کردیم یا پیدا نکریم. ما به جنگی علیه تروریسم دست می‌زنیم و این نبرد نبرد و مبارزه‌ای طولانی خواهد بود و ما در آن پیشروی چشمگیر و خوبی داریم.

- آیا تصور می‌کنید که سیاست خارجی «باراک اوباما»، رئیس جمهوری کنونی آمریکا با سیاست خارجی دیگر روسای جمهوری آمریکا تفاوت دارد؟

اسد: در آمریکا موسسات و نهادهایی هستند که بر سیاست این کشور حکومت می‌کنند. لابی‌هایی وجود دارد و هر مقام مسئولی که در این کشور روی کار آید، دارای نقش معین و خاصی است، به عبارت دیگر هر کس کار خاصی را انجام می‌دهد. اما در عین حال نمی‌توان تصور کرد که سیاست خارجی آمریکا بدون توجه به عوامل دیگر سیاسی در آمریکا ترسیم شود. به همین دلیل در خصوص سوریه باید بگویم که دیدگاه سوریه این است که دولت‌های آمریکا تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند و اگر تفاوتی هم مشاهده می‌شود، اندک است، چون آن موسسات و دستگاه‌ها و لابی‌ها تغییر نکرده‌اند. ما نمی‌توانیم سیاست آمریکا را با ارزیابی یک فرد مثلا رئیس جمهور یا وزیر خارجه این کشور مورد ارزیابی قرار دهیم. آنچه برای ما در سوریه مهم است، این است که اگر بخواهیم سیاست آمریکا را ارزیابی کنیم، می‌گوییم که سیاست همچنان به زیان و علیه حقوق ملل عربی و به ویژه مردم فلسطین از اسرائیل حمایت می‌کند و از بیست سال پیش تاکنون هیچ اقدامی برای پیشبرد روند صلح در منطقه برای ما انجام نداده است. آمریکا اقغانستان و عراق را اشغال کرد و همین سیاست را در قبال ما هم اتخاذ کرد. در بعد بشر دوستانه آمریکا همچنان زندان گوانتانامو را دارد. بنابراین چه چیز تغییر کرده است. سخنان .. سخنان که ارزشی ندارند، آنچه مهم است، عملکرد است. به نطر من دولت‌های آمریکا در اکثر امور شبیه یکدیگر هستند با برخی تفاوت‌های ساده و اندک.

- بوش دارای بهترین دولت اقتصادی بود و به افغانستان و عراق حمله کرد. اوباما این اقدام را در لیبی انجام داد، اما به نظر می‌رسد که خواهان دخالت در سوریه نیست. به نظر شما آیا تغییر در استراتژی آمریکا روی داده است؟ آیا می‌توان گفت که چنین تغییری موجب تغییر در تمام عرصه بین المللی خواهد شد؟ هنگامی‌که هفت سال پیش با شما دیدار داشتم، چین قدرت کمتری داشت، ایا به نظر شما ممکن است که نظامیان آمریکایی سوریه را اشغال کنند؟

اسد: به این موضوع می‌توان از دو بعد نگاه کرد. در آمریکا بحث و گفت‌وگوهایی وجود دارد، مبنی بر اینکه دولت آمریکا خواهان جنگ‌ نیست، اما چرا؟ آیا به خاطر اوضاع اقتصادی این کشور است، آیا موازنه‌ها و معادله‌های بین المللی تغییر کرده‌اند؟ آیا دلیل این امر ناکامی در عراق و افغانستان و دیگر مناطق است یا اینکه این قضیه قضیه‌ اصول و مبادی است. من شک دارم که این قضیه قضیه‌ اصول و مبادی باشد. به نظر من تغییر برخی شرایط و اوضاع آمریکا را از دست زدن به ریسک‌های جدید به ویژه ریسک‌های پر هزینه مالی باز می‌دارد، به ویژه آگر این هزینه‌ها در بردارنده نتایج سیاسی به سود و منفعت آمریکا نباشد. با این حال من جای آمریکایی‌ها نیستم که در این خصوص بخواهم ارزیابی دقیقی ارائه دهم. ما در انتظار خارج هستیم. اما بعد دیگری که می‌توان آن را به وضوح مشاهده کرد، حمایت سیاسی و لجستیکی از تروریست‌ها از سوی آمریکا و ارسال سلاح‌هایی برای تروریست‌هاست که بر آن نام سلاح‌های غیر کشنده را گذاشتند. در اینجا این سوال مطرح می‌شود که آیا حوادث 11 سپتامبر با وسایل و ابزارهای کشنده روی داد. بالعکس هیچ وسیله کشنده‌ای در این حوادث به کار برده نشد. بنابراین ضرورتا نباید شما با سلاح از تروریست‌ها حمایت کنید. صرف حمایت مالی و لجستیکی تروریسم کفایت می‌کند تا شما بر اقدامات تروریستی و کشنده بیافزایید. هرچه دولت‌‌های آمریکا روی کار آمده‌اند، تلاش کرده‌اند تا از اشغال نظامی مستقیم به نوع دیگری از جنگ‌ها روی بیاورند. جنگ فقط این نیست که شما اقدام به اشغال جایی کنید. سوال دیگر و مهمتر آن است که آیا آمریکا هم اکنون سیاست برقراری ثبات و استقرار را دنبال می‌کند. پاسخ این سوال خیر است. نه آمریکا و نه غرب هیچ کدام گامی در راه ثبات و استقرار در جهان برنداشته‌اند. اوضاع کره شمالی را هم اکنون ملاحظه کنید. در سوریه و در دیگر کشورهای عربی مانند عراق و یا در کشور افغانستان ثبات و استقراری وجود ندارد. این همان چیزی است که ما روی آن تمرکز می‌کنیم. جنگ وسیله است. ما هم اکنون از اصول و مبادی و نه از ابزار و وسایل سخن می‌گوییم. عدم اقدام امریکا به اشغال مستقیم ضرورتا به معنای عدم اقدام این کشور به اشغال مستقیم نیست و این به معنای تغییر اصول و مبادی این کشور نیست. امریکا فقط ابزارهای خود را تغییر داده، اما اصول و مبادی خود را خیر.

- هنگامی‌که می‌گویید، جنگ ابزار است، آیا منظور شما ابزارهای است تا در سوریه حکومتی وهابی یا حکومتی تندرو روی کار بیاورند یا اینکه بر منابع و ثروت‌های جدید نفت و گاز سوریه تسلط پیدا کنند یا اینکه امیزه‌ای از این دو امر است؟ آیا اعتقاد دارید که آمریکایی‌ها با قطر و عربستان سعودی همکاری می‌کنند تا در سوریه حکومت تندرویی روی کار آید؟

اسد: آنچه برای غرب مهم است، این است که حکومتی در سوریه روی کار آید که وفادار به آمریکا و غرب باشد، همچون حکومت‌هایی که هم اکنون در آمریکای لاتین شاهد آنها بودید و تمام ثروت‌های ملل را می‌مکیدند تا آن را به طور اساسی به آمریکا و پس از آن به غرب ارائه دهند. اما در خصوص حکومت‌ها و اینکه انها تندرو بودند یا خیر دو دیدگاه وجود دارد. اول آنکه برخی در غرب از حکومت‌های تندرو بیم و هراس دارند، به همین دلیل خواهان حکومت‌های میانه رو هستند، اما به شرط اینکه مزدور غرب باشند و هرآنچه غرب بخواهد را انجام دهند. دوم آنکه برخی از کشورهای غربی می‌گویند که روی کار آمدن حکومت تندرو اشکالی ندارد، هم اکنون از آن استفاده و بهره برداری می‌کنیم و بعد با آن مبارزه می‌کنیم و این دیدگاه اشتباهی است که رهاورد آن را در افغانستان و پس از ان در نیویورک دیدیم که نتیجه این افکار و سیاست‌های آمریکایی بود. آنها از طالبان حمایت کردند و در 11 سپتامبر بهای سنگینی را برای آن پرداخت کردند. تحت عنوان مبارزه با تروریسم وارد افغانستان شدند، ولی امروزه تروریسم و افراط گرایی از ده سال گذشته قدرتمندتر است، این بدین معناست که ورود آمریکا به افغانستان موجب قدرتمندتر شدن و توسعه و گسترش بیش از پیش یافتن تروریسم شد. در حالی‌که تا پیش از آن تنها به افغانستان محدود بود و هم اکنون در همه جای دنیا پراکنده شده است. به همین دلیل آنها می‌خواهند حکومت مزدوری را روی کار آورند تا هرآنچه را که بخواهند انجام دهد، حال شکل و ماهیت آن چندان مهم نیست. اما خطرناک‌تر از آن این است که کشورهای وهابی منطقه خواهان انتشار و گسترش این افکار افراط گرایانه در تمام سطوح از جمله در میان مردم و نه تنها حکومت‌ها هستند و این موضوع بسیار خطرناکی است. اسلام ما در سوریه اسلام میانه رویی است و در میان ما وهابیت و افکار وهابی مشاهده نمی‌شود. ما این شکل و گونه از افراط گرایی را که تلاش می‌کنند، آن را وارد سوریه کنند، رد می‌کنیم و با تمام وسایل و ابزار از جمله ابزار سیاسی و همچنین انتشار و اشاعه دین و آیین درست و یا همان اسلام میانه‌رو که در سوریه همه با آن آشنا هستند، با توسعه و گسترش وهابیت مقابله می‌کنیم. اما از بعد دیگر و در پاسخ بخش دوم سوال شما باید بگویم که تاکنون کسی با ما موضوع گاز در سوریه را مطرح نکرده، اما طرح‌هایی را برای منطقه در نظر داشتیم و به آن می‌اندیشیدیم و بالطبع آنها را مطرح هم کردیم که طرح‌های احداث خطوط آهن و تسهیل نقل و انتقال و به طور مشخص انتقال گاز و نفت از شمال و جنوب و شرق و غرب و همچنین طرح‌های ارتباط دریاها را در برمی‌گرفت که این به معنای تقویت و رشد اوضاع اقتصادی بود و بالطبع منافع آن به سود تمام ملل منطقه بود. کشوری همچون سوریه در برابر غرب سر فرود نخواهد آورد. سوریه کشور مستقلی است که در درجه اول تنها به منافع خود فکر می‌کند و منافع مردم سوریه هیچ‌گاه به خدمت کشورهای غربی در نخواهد آمد و این طبیعی است که غرب چنین نقشی را از سوریه نپذیرد. اما هنگامی‌که حکومت مزدوری روی کار آید این موضوع برای غرب دیگر مسئله‌ای حل شده است و این حکومت بالطبع طرح‌هایی را به اجرا خواهد گذاشت که در خدمت کشورهای غربی باشد و امتیاز آنها را کشورهای غربی خواهند گرفت. اما مهمترین عامل در این نزاع موقعیت استراتژیک و در کنار آن طرح‌های نفت و گاز سوریه است. این امری بدیهی و طبیعی است. اما تاکنون کسی در این ارتباط گفت‌وگو نکرده است.

- در انتخابات سال 2014 آیا ناظران بین المللی هم حضور خواهند داشت و آیا اجازه حضور آزاد مطبوعات بین المللی داده خواهد شد؟

- اسد: این وابسته به گفت‌وگوها و مذاکرات ملی است که هم اکنون در حال آماده کردن خود برای آن هستیم. همانطور که می‌دانید ما در داخل سوریه با نیروها و گروه‌های سوری درحال گفت‌وگو و مذاکره هستیم و رایزنی‌هایی با هم انجام داده‌ایم و خود را برای برگزاری نشستی آماده می‌کنیم. این نشست ماهیت و ساختاری را که پیش از انتخابات خواهان آن هستیم، مشخص خواهد کرد. در واقع اگر بخواهم با شما شفاف سخن بگویم، باید بگویم که درباره موضوع نظارت بر انتخابات تنها من تصمیم نخواهم گرفت و به همین دلیل من به تنهایی نمی‌توانم به آن پاسخ بگویم. چون این یک تصمیم فردی نیست، تصمیمی ملی است و در این بین گروهی از مردم سوریه اصلا نظارت و دخالت خارجی را نمی‌پذیرند و آن را نقض حق حاکمیت سوریه می‌دانند. چگونه ممکن است، طرف‌های خارجی بیایند و به مردم سوریه بگویند که شما اینجا خطا کردید و اینجا درست عمل کردید. این درحالی است که مردم سوریه اصلا به غرب اطمینان ندارد، چون تمام مسائل را از بعد سیاسی نگاه می‌کند. همچنین ممکن است، گروهی از مردم سوریه این نظارت بین المللی را بپذیرند، اما این سوال را مطرح کنند که چه کشورهایی می‌خواهند بر انتخابات نظارت داشته باشند، کشورهای دوست مانند روسیه و چین. به همین دلیل است که من می‌گویم این تصمیم، فقط به من ارتباط پیدا نمی‌کند، این تصمیم مردم است و مردم دارای دیدگاه‌های مختلفی هستند و بهتر آن است که پاسخ این سوال در نشست مذاکرات ملی در سوریه داده شود که در آن تمام نیروها و جریان‌های سیاسی مشارکت دارند.

- در خصوص انتخابات ریاست جمهوری در ایران آیا به نظر شما روی کار آمدن رئیس جمهوری جدید در ایران تغییری در نگاه و موضع ایران در قبال سوریه به وجود خواهد آورد؟

اسد: بالطبع ایران از جمله هم پیمانان قدیمی سوریه است و به همین دلیل تغییر و تحولات داخلی این کشور برای دمشق مهم است. ایران کشور مهمی در منطقه به شمار می‌آید. این کشور کشور بزرگی است که نقش سیاسی اساسی را بازی می‌کند. به همین دلیل هر رویدادی که در ایران به وقوع بپیوندد بر ثبات و استقرار تمام منطقه تاثیر مثبت یا منفی خواهد گذاشت. از این حیث ایران برای سوریه مهم است. میان ایران و سوریه هم پیمانی قدیمی و طولانی وجود دارد که عمر آن به بیش از سه دهه می‌رسد، به همین دلیل طبیعی است که دولت دوستی همچون سوریه به تغییر و تحولات داخلی ایران توجه داشته باشد، چون این تغییر و تحولات به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر نقش سوریه در منطقه نیز تاثیر خواهد گذاشت. ما براین باوریم که ایران همچون دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه دارای تحرکات سیاسی داخلی است و برخی اوضاع و احوال و امور طی چند ماه آینده احیانا شاهد تغییر و تحولاتی خواهد بود.  بی‌تردید انتخابات آینده ایران بازتاب‌هایی در این کشور خواهد داشت و تغییر و تحولاتی را در جامعه ایران به وجود خواهد آورد و بازتاب آن قدرت یافتن بیش از پیش ایران در منطقه است. ایرانی که هم اکنون ما از آن شناخت داریم، با ایران 10 سال پیش تفاوت دارد. امروز ایران مهمتر و قدرتمندتر است و بیش از گذشته به عنوان کشوری محوری و اساسی در منطقه مطرح است و بدون تردید این انتخابات، این بیانگر و بازتاب دهنده این تغییر و تحول خواهد بود. با این حال به نظر من این تغییر و تحول آنگونه نخواهد بود که آمریکا به آن چشم دارد و رئیس جمهوری در ایران روی کار بیاید که این کشور را به مترسک و عروسکی برای آمریکا تبدیل کند. آمریکایی‌ها باید این رویا را از سر بیرون کنند. بدون تردید انتخابات ریاست جمهوری در ایران موجب تغییر و تحولاتی در داخل این کشور خواهد شد، اما این تغییر و تحولات آن چیزی نخواهد بود که غرب خواهان آن است.

- به یاد می‌آورم که آخرین دیداری که در بوینس آیرس با شما داشتم، شما گفتید که هولوکاست را رد می‌کنید و یا اینکه احتمالا هولوکاست دیگری وجود داشته است، این با سخنان و خطابه‌های تاریخی ایران منافات دارد، آیا این اختلاف دیدگاه ممکن نیست که منجر به تغییر و تحولات بزرگ شود؟

اسد: می‌خواهم از شما یک سوال کنم. چرا از هولوکاست سخن می‌گوییم، اما از آنچه در فلسطین روی می‌دهد و کسانی‌که سال‌هاست در آنجا کشتار می‌شوند، سخن نمی‌گوییم؟ از یک و نیم میلیون عراقی که آمریکایی‌ها آنها را در عراق کشتند، سخن نمی‌گوییم؟ چرا از چند میلیون نفری که در کره شمالی در دهه پنجاه قرن گذشته کشته شدند، حرفی نمی‌زنیم. هولوکاست مسئله‌ای تاریخی است که نیاز به دید فراگیر و گسترده دارد. نمی‌خواهم به این موضوع صرفا و همواره از بعد سیاسی نگاه کنم، اما می‌خواهم واقع نگر باشید، من پژوهشگر و محقق تاریخ نیستم تا مشخص کنم که در این موضوع چه چیزی صحت دارد و چه چیزی فاقد اعتبار است. قضایا و مسائل تاریخی تابع و وابسته به آن چیزی است که درباره آنها نوشته شده است. ممکن است برخی تاریخ را تغییر دهند و یا آن را برخی مواقع تحریف کنند. به آن چیزی بیافزایند و یا چیزی از آن برحسب کسی که آن را می‌نویسد، بکاهند. هم اکنون اگر بخواهید درباره تاریخ سوریه سخن بگویید و با دو استاد دانشگاه در سوریه دیدار کنید، خواهید دید که دو سخن متفاوت خواهند گفت. هنگامی‌که از هولوکاست سخن می‌گویید، به موازات آن من از هولوکاست‌های بی‌شماری برای شما خواهم گفت که در حق اعراب و غیر اعراب روی می‌دهند، و کسی از آنها سخنی نمی‌گوید و مسئله اینجاست.

- در همان دیداری که در بوینس آیرس با شما داشتم، شما از اهمیت سوریه در قضایا و مسائل منطقه‌ای و به ویژه اوضاع عراق سخن گفتید و تاکید کردید که دمشق پذیرای میلیون‌ها آواره عراقی بوده است. هم اکنون اوضاع تغییر کرده است، بسیاری از مردم سوریه آواره کشورهای دیگر شده‌اند. شما به عنوان رئیس جمهوری سوریه بازتاب و تاثیر این بحران را بر امنیت خود و خانواده‌اتان چگونه ملاحظه می‌کنید؟ آیا نگران زندگی خود هستید یا اینکه با این بحران به گونه‌ای تعامل می‌کنید که جای هیچ نگرانی برای شما ندارد؟

اسد: نگرانی برای کشور است، برای وطن است. من بخشی از این کشور و وطن هستم. اگر من راحت باشم و کشور نگران و ناراحت این امری غیر منطقی است، بنابراین غیر منطقی است که شما خوب باشد و کشور شما در تنگنا و بحران باشد. من بخشی از کشور و میهنم هستم و هنگامی‌که سوریه خوب باشد و در خیر و سلامت به سر برد پس خانواده من هم در خوبی و خیر و سلامتی خواهند بود. من اینگونه فکر می‌کنم. هم اکنون نمی‌توان گفت که کشور در خوبی و سلامت به سر می‌برد. در سوریه اوضاع انسانی بسیار سختی وجود دارد. بسیاری از مردم سوریه آواره شده‌اند، برخی به داخل و برخی خارج و چه بسا تعداد آوارگان داخل بیش از آوارگان خارج از کشور باشد. باید بخشی از این جامعه باشید تا بتوانید مشکلات آن را حل کنید، نه اینکه درپی امنیت خود و خانواده‌ات باشید. مسئولیت شما پیش از هر چیز یک مسئولیت ملی است. باید اینگونه فکر کنیم. هنگامی‌که موضوع و قضیه بزرگ ملی مطرح باشد، در آن صورت هر موضوع و قضیه شخصی در موضوع ملی حل و ذوب خواهد شد و در آن صورت احساس نگرانی شخصی نخواهید کرد. در آن زمان نگرانی مردم سوریه را احساس خواهید کرد و این امری منطقی است.

- آخرین نقد و تحلیل اساسی که انجام دادید چه بود؟

اسد: نقد و تحلیل اقدامی است که باید هر روز دست به آن بزنید. اما اگر عملا بخواهید از حوادث و رویدادهایی به طور کامل سخن بگویید، این غیر منطقی است که پیش از آنکه آن رویداد برای شما یا برای دیگری اتفاق بیافتد، اقدام به نقد آن کنید. نقد و تحلیلی که در ارتباط با بحران باشد، از سوی هرکس که باشد، نمی‌تواند، نقد و تحلیلی کامل باشد، مگر اینکه بحران پایان یابد. در آن زمان است که واقعیت و حقیقت بسیاری از امور آشکار می‌شود و شما دید جامع و فراگیری خواهید داشت. در آن زمان است که می‌توانید ارزیابی کنید که چه چیز درست بوده و چه چیز نادرست و اشتباه اتفاق افتاده است. آنچه امروز دست به آن می‌زنید، ارزیابی حوادث و قضایای روزانه و یومیه است و این امری طبیعی است. بنابراین باید اندکی صبر کنیم تا بتوانیم به این موضوع پاسخ دهیم. این یک بعد قضیه از بعد دیگر به نظر من ارزیابی یک مسئول زمانی ارزیابی درستی است که خود تنهای دست به آن نزند. چون وقتی شما دست به ارزیابی می‌زنید، غیر ممکن است که بی‌طرفی را حفظ کنید و در مواردی بسیار سخت است که حتی واقع نگر باشید. ارزیابی درست را شهروندان انجام می‌دهند. آن وموقع است که می‌گویند، این رئیس یا این مسئول کار درست یا نادرست را انجام داده است.

- در آمریکای لاتین حدود 15 میلیون سوری وجود دارند که به شدت نگران اوضاع سوریه هستند و با کمال تاسف اطلاعات متفاوتی در باره سوریه به آنها می‌رسد. در اینجا دو سوال از شما دارم، یکی اینکه دوست دارید به این سوری‌ها که نگران اوضاع سوریه هستند، چه بگویید؟ دوم اینکه پس از پایان بحران جایگاه آنها در تاریخ سوریه کجاست؟

اسد: آینده جایگاه شما را در تاریخ مشخص خواهد کرد و هر انسانی ممکن است، اشتباه کند و ممکن است که کار درست انجام دهد. هنگامی‌که مسئولیتی را برعهده می‌گیرید، تنها به یک چیز فکر می‌کنید، اینکه به عنوان یک انسان دست به اقداماتی درست و در عین حال اقداماتی اشتباه و نادرست می‌زنید. اما آنچه مهم است این است که این اقدام را از عمق روح ملی‌گرایانه خود انجام دهید. مهم این است که مردم بگویند ما چه با این فرد اختلاف پیدا کردیم چه به توافق رسیدیم، او فردی بود که برای کشور کار می‌کرد. این مهم است. اما در خصوص سوری‌هایی که در آرژانتین و آمریکای لاتین به طور کلی به سر می‌برند، باید بگویم که ما به این افراد به عنوان پلی فرهنگی نگاه می‌کردیم که موجب ارتباط این دو منطقه دور از هم می‌شوند. به همین دلیل ملل آمریکای لاتین بیش از ملل اروپایی نزدیک به خاورمیانه و جهان عرب می‌فهمند که در کشور ما چه می‌گذرد. در این بحران این سوری‌ها می‌توانند نقش بزرگی را ایفا کنند، نه تنها در قبال بحران سوریه می‌توانند این نقش را ایفا کنند که در قبال تمام منطقه خاورمیانه و جهان عرب می‌توانند ایفاگر این نقش باشند. این رسالت این سوری‌هاست که تصویری درست از منطقه و به خصوص آنچه در سوریه می‌گذرد و تحولات مهمی که شاهد آن بوده به کشورهای منطقه‌ای که در آن به سرمی‌برند، ارائه دهند. تنها تفاوتی که وجود دارد این است که انقلاب‌هایی که در منطقه شما روی داده است، انقلاب‌های ملی بوده، در حالی‌که آنچه نزد ما روی می‌دهد، انقلاب‌های وارداتی است. افکار و تجهیزات و افراد مسلحی از خارج. به همین دلیل این گروه از اتباع سوریه باید حقایق و واقعیت‌های جاری در سوریه و منطقه خاورمیانه را به آرژانتین و آمریکای لاتین انتقال دهد.

- به عنوان آخرین سوال در سوریه دو خبرنگار مفقود شدند، یکی دارای تابعیت ایتالیایی است و مارس گذشته مفقود شد و دیگری شش ماه پس از ورود به سوریه مفقود شد، آیا اطلاعاتی از آنها دارید؟ همچنین درباره دو اسقفی که ربوده شدند؟

اسد: مواردی وجود داشته که خبرنگارانی که وارد سوریه شدند، بدون اطلاع و هماهنگی با دولت سوریه بوده و وارد مناطقی شدند که در آنها تروریست‌ها حضور داشتند و براساس اظهارات رسانه‌هایی که برای آنها کار می‌کردند، پس از مدتی مفقود شدند. ما به طور طبیعی طی عملیات‌های نظامی ارتش سوریه درپی یافتن افرادی که مفقود شده‌اند هم هستیم و مواردی بوده که در جریان آن نیروهای ارتش سوریه موفق شدند، خبرنگاران ربوده شده‌ای را آزاد کنند. در هر صورت هرگاه اطلاعاتی درباره این خبرنگاران به دست ما برسد آن را در اختیار کشورهای متبوعشان قرار می‌دهیم. درباره این دو خبرنگاری هم که فرمودید در حال حاضر هیچ اطلاعاتی در دست نداریم. درباره این دو اسقف نیز اطلاعات اولیه به دست آمده اظهار می‌کند که آنها در مرزهای ترکیه و سوریه هستند و ما پیگیر این موضوع هستیم و برای آزادی آنها از دست تروریست‌ها تلاش می‌کنیم.