آرمان نوشت: در میان واژگان مرسوم در ادبیات فارسی به هر دولتی میتوان القاب و عناوینی را اختصاص داد که آن را به نوعی از دیگر دولتها متمایز نشان دهد. حال برداشت درباره درست یا غلط بودن این عنوانها تنها بر عهده مردم و تاریخ است که بهترین قضاوت کنندگان هستند. در مورد دولتهای نهم و دهم که سکان هدایت آنها در اختیار محمود احمدینژاد بوده است نیز عناوینی مانند پاکترین دولت تاریخ مورد استفاده قرار گرفته است که باید به رسم دیرین مورد قضاوت قرار بگیرد. او 94 ماه است کلید پاستور را در اختیار گرفته و در آماری قابل توجه کابینههای او تا به امروز 46 وزیر را بر صندلیهای هیات دولت به خود دیده است؛ آماری چشمگیر که جستوجوی واژهها را برای یافتن عنوانی مناسب سخت کرده است. اما در کنار این حجم بالای جابهجاییها یک ویژگی دیگر در مدیریت احمدینژاد به چشم میخورد. برخی از وزرایی که جدا شدهاند بعد از رخت بربستن از پاستور تبدیل به منتقدان رئیس دولت شدهاند؛ اتفاقی که با این حجم در دولتهای پیشین مشاهده نشده بود.
وزرای دیروز، منتقدان امروز
برخی از وزرای خارج شده از پاستور انتقاداتی را به سبک و سیاق مختلف مطرح کردهاند که در اینجا تنها قسمتی از این انتقادات بیان خواهد شد. پرویز کاظمی نخستین وزیری بود که از سوی محمود احمدینژاد در مهرماه 85 برکنار شد. همین چند روز پیش هنگام ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری به مشکلات مدیریتی دولت اشاره کرده و گفته بود: «متاسفانه به دلیل عدم توجه به مدیریت در برخی نقاط دچار مشکلاتی شدیم.» علیرضا طهماسبی وزیر صنایع مستعفی نیز از جمله دلایل استعفایش را «اصرار به بعضی تغییرات» در زیر مجموعههایش عنوان کرده بود. محمود فرشیدی هم 6 سال پس از استعفا این نکته را بیان کرده بود که دولت توجهی به تصمیمات جمعی ندارد. کاظم وزیری دیگر عضو کابینه که در سمت وزارت نفت حضور داشت نیز برخی مسائل به وجود آمده را بدون دخالت برخی نزدیکان دولت غیر ممکن دانسته بود. در بین وزرای جدا شده اما انتقاد داوود دانش جعفری وزیر اقتصاد دولت نهم بعد از استعفا از دولت نکات جالبی داشت؛ او از مدیریتها و تصمیمات عجیب سخن گفته و با ذکر مثالی در این باره گفته بود: «معاون اقتصادي بازرسي يك دامپزشك بود که قاعدتا اشراف او به مسائل اقتصادي نميتواند بالا باشد. اين افراد با دسترسي محدودي كه داشتند، به خود اجازه ميدادند در مسائل پيچيده گزارش تهيه و با دسترسي آساني كه به مقام بالا داشتند، ذهنيت كارشناسي نشده خود را منتقل كنند.» اما شاید عجیبترین حرفها را باید از زبان مصطفی پورمحمدی شنید که مدعی تخلف 450 میلیون یورویی نزدیکان دولت شد که این موضوع واکنشهایی را هم از سوی حمید بقایی به دنبال داشت. غلامحسین محسنی اژهای نیز پس از کنار رفتن از دولت جزو منتقدین شد و به انتقاد از نوع عملکرد دولت و برخی وزارتخانههای حساس ـ برای مثال در مورد مبارزه با مواد مخدرـ پرداخت. در کنار این افراد برخی دیگر هم که در قطار دولت دهم جایی نداشتند در مقام انتقاد برآمدند، برای نمونه کامران باقری لنکرانی پس از حضور در دولت وارد جبهه پایداری شد که یکی از شعارهایش مقابله با برخی نزدیکان دولت بود. اما در بین دولت دهمیها منوچهر متکی که کنار گذاشتهشدنش از دولت اتفاقی نادر در نوع خود بود قول حرفهایی از جنس دیگر داده که در زمان مناسب آنها را خواهد زد. یکی دیگر از وزرایی که حرفهای او میتواند شنیدنی باشد مرضیه وحید دستجردی است. وزیر بهداشت دولت دهم که گفته میشود برکناریاش به علت نامه رد و بدل شده بین وی و باقر لاریجانی بوده است نیز تا به امروز حرف تازهای نزده است. نوع برکناری وزیر بهداشت انتقاد صفار هرندی وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد برکنار شده دولت نهم را هم به همراه داشت به گونهای که او این نوع عزل و نصب را مناسب شأن وی نمیدانست.
ذکر خاطره و واکنش به آن
در رقابتهای انتخاباتی اینبار نوبت به علی احمدی وزیر سابق آموزش و پرورش رسید که با ذکر خاطرهای واکنش دولت را برانگیزد. او چهار روز پیش در خاطرهای از دوران وزارتش گفته بود که محمدرضا رحیمی معاون حقوقی و مجلس وقت رئیس دولت طی یک جلسه از او خواسته بود تا برای همراهی مجلس با این وزارتخانه به او پول بدهد که به دنبال مخالفت وزیر آموزش و پرورش با این درخواست حاجی بابایی به عنوان رقیب او برای نشستن بر صندلی این وزارتخانه مطرح میشود. ذکر این خاطره واکنش محمدرضا رحیمی را به دنبال داشته و دفتر او در بیانیهای اظهار کرده است: «در پی مصاحبه وزیر سابق آموزش و پرورش و انتساب سخنانی غیر واقع به معاون اول محترم رئیسجمهور و انتشار گسترده این اظهارات در رسانهها، ضمن تکذیب ادعاهای ایشان، لازم میداند به اطلاع ملت شریف ایران برساند؛ اینکه وزیر سابق آموزش و پرورش بعد از سالها عزل از وزارت آموزش و پرورش آنچنان دلتنگ است که در صدر خاطراتش مطالبی غیر واقع در این باره گفته است پاسخی ندارد اما لازم است به این نکته مهم اشاره شود که در آن مقطع رئیسجمهور محترم و دولت نگاهشان پیشرفت کشور بود و لذا فرد قویتری را برای وزارت بسیار مهم آموزش و پرورش انتخاب کردند، بهترین دلیل هم برای درستی عزل ایشان و انتخاب وزیر فعلی، توفیقات این وزارتخانه در دولت دهم است. وانگهی بعد از وزیر سابق ابتدا خانم دکتر کشاورز به مجلس محترم معرفی شدند که متأسفانه رأی نیاوردند اما در باب مطالب خلاف دیگری که ایشان مطرح کردهاند به نظر میرسد باید در محکمه صالحه بتوانند پاسخگوی سخنان کذب خود باشند.»