پایگاه خبری تحلیلی امروله09:44 - 1392/03/05

از آیت ا... هاشمی انتظاری جز این نبود

«از آیت ا... هاشمی انتظاری جز این نبود»عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعی است که در آن می خوانید؛

هیچ نهاد، سازمان و ارگانی در نظام های مردم سالار نمی تواند خود را غیر قابل نقد و غیر پاسخگو بداند خصوصاً در نظام مردم سالاری دینی. بر این اساس شورای نگهبان هم با وجود جایگاه مستحکم قانونی، شرعی و عقلی همانند دیگر نهادها و سازمان ها هم قابل نقد است و هم باید پاسخگو باشد. و این دو ضرورت هیچ منافاتی با جایگاه اصیل، قانونی و مستحکم شورای نگهبان قانون اساسی ندارد و البته چنین مطالباتی اصلاً نباید با نیت تضعیف شورای نگهبان و خدای ناکرده نباید به گونه ای باشد که حتی شائبه هم صدایی با دشمنان قسم خورده این مردم امثال آقای «اوباما» و «جان کری» را داشته باشد کسانی که به بهانه مسائل هسته ای با تشدید تحریم ها حتی از صادرات داروهای حیاتی به کشورمان جلوگیری می کنند.

اما اعضای محترم شورای نگهبان حتماً قبول دارند که معصوم نیستند و ممکن است با وجود خدا ترسی، تقوا و مراتب بالای علمی و اجتهادی و تسلطی که بر مسائل حقوقی و قانون اساسی دارند در مواردی دچار اشتباه تشخیص و انشاء رأی بشوند و البته که نگارنده خود را در جایگاهی نمی بیند که خدشه ای به اجتهاد و دقت نظر اعضای محترم شورای نگهبان وارد کند اما لااقل این نکته را می توان ادعا کرد که درباره احراز صلاحیت آیت ا... هاشمی رفسنجانی دچار نادیده گرفتن مصلحت ها شده اند و یا حداقل می توان گفت که همه جانبه نگری لازم را به خرج نداده اند البته این صرفاً یک نظر شخصی است که با توجه به بازتاب احراز صلاحیت نشدن آقای هاشمی می توان گفت که عده کثیری با نگارنده هم نظرند گر چه ممکن است که این خیل کثیر و بنده حقیر به عللی از جمله کمبود اطلاعات و ضعف تحلیل و یا... در این مورد خود دچار سهو و خطا و اشتباه شده باشیم نه شورای نگهبان. اما خلاصه شورای نگهبان بداند که تصمیمش درباره آقای هاشمی علیرغم تصمیم های قاطع، منطقی و مقبولش درباره بسیاری از کسانی که صلاحیتشان احراز نشده، لااقل تاکنون برخی را اصلاً قانع نکرده و برخی را هم آن چنان که باید به حد اقناع نرسانده است. بد نیست به این نکته اشاره شود که نگارنده پیش از این با نوشتن سرمقاله ای با عنوان «تأملی بر اظهارات اخیر آیت ا... هاشمی رفسنجانی» در تاریخ 92.2.17 مواضع صریح و روشن خود را نسبت به آقای هاشمی این سرمایه و یار دیرین انقلاب و البته نسبت به برخی اظهارات بسیار تأمل برانگیز ایشان و به کار بردن کلماتی از جمله «انحطاط»، «خفقان» و «نزاع» توسط وی نوشته ام و بر اساس واقعیت ها نمی خواهم و نمی توانم ایشان یا هر بزرگ و خدمتگزار دیگری را «سفید» و یا «سیاه» بدانم چرا که هر انسان غیرمعصومی در طول زندگی کاری و سیاسی و اجتماعی خود هم خدماتی کرده و هم اشتباهات و قصورهایی که البته کارنامه خدمات آقای هاشمی بسیار روشن تر و قصورها و کاستی هایش به دلایلی از جمله ضعف حافظه تاریخی برخی از افراد جامعه، چندان پیش روی قاطبه افکار عمومی قرار ندارد اما سر جمع قصه این که این مرد هم در دوران مبارزه هم در دوران انقلاب هم در دوران دفاع مقدس و هم در دوران سازندگی اقداماتی بس شایسته و به جا انجام داده، گر چه اشتباهات و قصورهای قابل توجهی هم داشته است با این اوصاف بر این باورم از آن جا که بسیاری می دانیم و اذعان داریم که این انقلاب و کشور، هاشمی های متعددی ندارد آن هم با چنین سابقه و اثرگذاری، بر این اساس تصمیم و خصوصاً نوع اطلاع رسانی شورای نگهبان را در مورد احراز نشدن صلاحیت آقای هاشمی غیر اقناعی می دانم چرا که اگر بحث اساسی شورای محترم نگهبان کهولت سن آقای هاشمی و ناتوانی وی برای انجام کار بسیار سنگین اجرایی کشور بوده، که البته موضوعی به حق و واقعی است اما اولاً این مورد به خوبی در مناظره ها و در سوال و جواب ها برای مردم روشن می شد پس چرا این بار سنگین و گران را شورای نگهبان بر دوش خود کشید، ثانیاً شورای نگهبان می توانست خیلی صریح و روشن هم علت احراز نشدن صلاحیت آقای هاشمی را با توجه به حساسیتی که در بین بسیاری از مردم در مورد ایشان به وجود آمده را با مردم در میان بگذارد و هم این که این گفته خود آقای هاشمی را پیش از ثبت نام که اذعان داشته و به صراحت گفته است و لااقل چند آدم موثق آن را نقل کرده اند که «به دلیل شرایط جسمی و سنی ثبت نام و ورود در عرصه را بر خود حرام شرعی می دانم» برای مردم تبیین می کردند و این بار را شورای نگهبان صرفاً بر دوش خود تحمل نمی کرد تا جایی که آماج حتی نقدهای غیرمنصفانه قرار بگیرد. درباره مصلحت نیز باید به این نکته اشاره کرد درست که اگر قرار باشد پای مصلحت و مصلحت گرایی به شورای نگهبان باز شود احتمالاً آن قدر دایره این سلیقه ها فراخ خواهد شد که سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و بعضی ها بر اساس سلیقه و یا فشار گروه های سیاسی بخواهند صلاحیت کسانی تأیید شود که حتی حداقل های صلاحیت و کفایت دستگیری مسئولیت اجرایی کشور را ندارند.

اما در مورد آقای هاشمی قصه کاملاً متفاوت است و شاید واقعاً مصلحت، شأن و جایگاه آقای هاشمی این نبود که بعد از آن سابقه طولانی و روشن، امروز صلاحیتش برای ریاست جمهوری احراز نشود. البته یک بحث هم درباره کلمه صلاحیت مطرح است که شاید اگر بحث توانایی جسمی شفاف و دقیق مطرح می شد خیلی ها اقناع می شدند و شورای نگهبان با تبیین اقناعی شاید می توانست با توجه به اذعان خود آقای هاشمی و کار سنگین مدیریت اجرایی کشور بسیاری از افکار عمومی را درباره تصمیم خود قانع کند اما لااقل تاکنون این کار را انجام نداده است و البته شاید همان طور که آقای کدخدایی گفت سخن گفتن درباره احراز نشدن صلاحیت ها جز به خود افراد در زمره وظایف شورای نگهبان نیست اما به هر صورت همان طور که باید از شورای نگهبان به خاطر قاطعیت درباره احراز صلاحیت دیگران تقدیر کرد این حق را از آن خود می دانم که از احراز صلاحیت نشدن آقای هاشمی و خصوصاً نوع اطلاع رسانی و تبیین نکردن آن نقد و گلایه داشته باشم. هر چند خیل کثیری از مردم و اقشار و طبقات مختلف با انتشار طومار و بیانیه از دقت نظر و قاطعیت شورای نگهبان تقدیر کرده اند که البته نگارنده با آنان هم نظر است الّا این که بر این باور است هنوز عده ای از احراز نشدن صلاحیت آقای هاشمی و نوع اطلاع رسانی در این زمینه اقناع نشده اند البته شاید در کوتاه مدت یا دراز مدت دیگران هم از تصمیم شورای نگهبان اقناع شوند.

اما بهانه اصلی این نوشته

اما بهانه اصلی این نوشته نه اقدام و تصمیم شورای نگهبان بلکه تقدیر و تشکر از آیت ا... هاشمی رفسنجانی است. تقدیر و تشکر از مرد هوشمند و سیاست مداری که یار و سرمایه انقلاب بوده و هست و ان شاءا... خواهد بود. انسان بزرگی که هر چند در مواردی اظهارات و مواضع و گاه سکوت هایی تأمل برانگیز و ناصواب داشته است و برخی از اعضای خانواده اش، حرف هایی بس تشویش برانگیز و اقداماتی تحریک آمیز و مسئله ساز داشته اند.

اما آیت ا... هاشمی با بیانیه هایی که قبل و بعد از ثبت نام صادر کرد و همچنین بیانیه چهارمی که بعد از احراز نشدن صلاحیتش منتشر کرد تا این لحظه بسیار هوشمندانه، بخردانه، وفادارانه و سیاست مدارانه مواضعی دقیق و در خط نظام و رهبری اتخاذ کرده و نه تنها اعتراضی به تصمیم شورای نگهبان نکرد و کوچکترین اقدامی برای بر هم زدن فضای جامعه و انتخابات پیش رو انجام نداد که البته انتظاری جز این از هاشمی نبود بلکه با متانت و نجابت در برخی جلسات عمومی و خصوصی هم از شورای نگهبان بابت این که این بار سنگین را از دوش ایشان برداشته تشکر کرد و هم تأکید کرد که هم خود مثل همیشه پای صندوق رأی خواهد رفت و هم طرفداران و هوادارانش را به این امر تشویق کرد و هم به صراحت گفت تلاش کنیم تا حماسه سیاسی مدنظر رهبری ایجاد شود که این جمله آیت ا... هاشمی اثبات می کند که این مرد بزرگ از آن انقلاب و از آن مردم و در خط جمهوری اسلامی است و همان طور که با این موضع گیری خردمندانه و متین خود در مقابل تصمیم شورای نگهبان نشان داد که به قانون و نظر شورای نگهبان تمکین می کند در آینده نیز اجازه نخواهد داد که دشمن با هیچ ترفندی از مواضع و اظهارات او سوء استفاده کند و این یار دیرین انقلاب همچنان به لطف خدا در کنار مردم و یار انقلاب و رهبر خواهد بود چرا که نیک می داند همه عزت و مقبولیت گاه بالا و گاه پایین او در بین مردم، همه و همه به خاطر انقلاب اسلامی است به خاطر امام و رهبری است و او هر چه دارد از یاری و همراهی با انقلاب شکوهمند اسلامی ایران دارد خداوند همه خدمتگزاران راستین به نظام اسلامی و پاسداران خون شهدا و منافع ملی و پیروان ولایت و ولی فقیه را منصور بدارد. دغدغه اساسی امروز هر میهن دوست حق باوری پیشرفت و اعتلای هر چه بیشتر و همه جانبه کشور و حضور در پای صندوق های رأی و مشارکت حداکثری مردم برای انتخاب رئیس جمهور است انتخاب کسی که به فرموده رهبری شاید پروسه انتخاب او چند ساعت و چند روز بیشتر طول نکشد اما تصمیمات او بر آینده ده ها سال کشور می تواند تأثیر بگذارد.