حضرت امام(ره) از همان ابتدای نهضت با سلسله درسهای حکومت اسلامی، گفتمان انقلاب اسلامی را تبیین نموده بود. از همان ابتدا مشخص بود که انقلابیون صرفا به دنبال تغییر نظام سیاسی نیستند و اهداف بالاتری را دنبال می کنند اما تمدن غرب، تصور واضحی از این تحول بزرگ نداشت و حتی وقتی اصل ولایت فقیه در قانون اساسی به تصویب میرسید، نهایت ارزیابی آنها این بود که این نوع از حکومت، چیزی شبیه به سیستمهای دیکتاتوری دینی موجود در کشورهای حاشیه خلیج فارس است و به راحتی میتوان با جمهوری اسلامی نیز بر سر منافع ملیاش معامله کرد. آن روزها، انقلاب اسلامی صرفا یک سری ادعا بود که روی کاغذ نوشته شده بود و یا در دروس بزرگان انقلاب تدریس و بحث شده بود. این گفتهها و نوشتهها از قبیل ولایت فقیه، انقلاب اسلامی، صدور انقلاب، انقلاب همه مستضعفان عالم، تقابل اسلام امریکایی و اسلام ناب محمدی(ص) و... تنها مدعیاتی نظری جلوه میکرد که عدهای انقلابیِ داغکرده، به زبان میآورند. بر اساس همین تحلیل بود که در روزهای آغازین پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تمدن غرب و شرق آن زمان به سرکردگی امریکا و شوروی، جمهوری اسلامی را صرفا یک مزاحم تلقی میکردند.
نامهای که حضرت امام(ره) به گورباچف نوشت و خبر از شنیده شدن صدای خردشدن کمونیسم و پیوستن این مکتب به زباله دان تاریخ داد، شوک بزرگی بود که غرب و شرق در آن برهه از زمان دریافت کردند. تا آن روز فقط دو گفتمان رقیب یعنی نظام سوسیالیستی به رهبری شوروی و نظام لیبرال به رهبری امریکا به رسمیت شناخته میشدند ولی پس از فروپاشی شوروی، این نتیجه در ذهن سیاستمداران و استراتژیستهای دنیا نقش بست که پس از این باید انقلاب اسلامی ایران را به عنوان گفتمان اصلی رقیب به رسمیت بشناسند.
امروز جمهوری اسلامی ایران صرفا یک کشور مزاحم از جنس «اقتصاد روبه رشد چین» و «قدرت اتمی غیرقابل مهاری مثل کره شمالی» نیست، بلکه انقلاب اسلامی به عنوان گفتمان رقیب نظام سرمایهداری مطرح است و تقابل تقابل گفتمانی و یا با کمی مسامحه تمدنی است.
رویارویی جمهوری اسلامی با ایالات متحده امریکا صرفا اختلافی بین دو کشور عضو سازمان ملل متحد نیست بلکه اختلاف بین دو گفتمان است که هر کدام مدعیاتی دارند. انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) و ادامه آن توسط مقام معظم رهبری(مدظله العالی) تفکری نو را به جهان و به ویژه مسلمانان جهان عرضه کرده است و این تفکر همان چیزی است که در کلام امام به عنوان اسلام ناب محمدی(ص) در برابر اسلام امریکایی مطرح میشود.
اگر در ابتدای انقلاب، این مفاهیم صرفا یک ادعای تئوریک بود، امروز این مفاهیم به عنوان یک تجربه ثابت شده در دنیا عرضه می شود. جمهوری اسلامی ایران، نمونه قابل ارائهای از دخالت دین در عرصههای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و نمونه تمام عیار مقاومت دربرابر کشورهایی است که از آنها تحت عنوان ابرقدرت یاد میشد.
دنیا امروز به انقلابی مینگرد که قریب به سی و پنج سال در برابر قدرتهای مختلف ایستادگی کرده و در عین حال به پیشرفت رسیده است. دنیا به انقلابی نگاه میکند که در برابر همه تحریمها ایستاده است و اندکی از مواضع انقلابی خود کوتاه نیامده است. دنیا به انقلابی مینگرد که زمانی که اعراب کراوات بسته، سرزمین فلسطین را معامله میکردند، گفتمان مقاومت را مطرح کرد و امروز توانسته است با گسترش این گفتمان در فلسطین و لبنان و سوریه و عراق چندین شکست سخت را به رژیم صهیونیستی بچشاند. دنیا به انقلابی مینگرد که سردمدار اندیشهای است که مردم کشورهای مسلمان را بیدار کرده است و امروز در تظاهراتهایی که در کشورهای بیداری اسلامی برگزار میشود شعاری را سر میدهند که از انقلاب اسلامی ایران الهام گرفتهاند و این یعنی صدور انقلاب اسلامی و به تعبیری صدور گفتمان مقاومت در برابر گفتمان سازش.
امروز همچنان دنیا به انتخابات یازدهم ریاست جمهوری مینگرد تا ببیند مردم ما چه انتخابی را رقم خواهند زد. گفتمان انقلاب اسلامی را انتخاب خواهند کرد و یا گفتمان سازش و سیاستبازی را.
امروز کشورهای بیداری اسلامی، آینده خود را در آینده انقلاب اسلامی میبینند. انتخاب گفتمان سازش در ایران یعنی آینده انقلابهای منطقه پس از سی و پنج سال. و هیچ مسلمانی حاضر نیست به انقلابی دست بزند و پس از سی و پنج سال محترمانه بگوید که اشتباه کرده است چرا که نمیتوان در برابر زیادهخواهیهای غرب ایستاد.
گفتمان انقلاب اسلامی توانسته است با مقاومتی که از خود نشان داده است پیشرفت را رقم بزند. این تجربه، همان چیزی است که مسلمانان کشورهای بیداری اسلامی را به این نتیجه رسانده است که میتوان از ارزشهای اسلامی سخن گفت، در برابر غرب ایستاد و پیشرفت کرد. ظرفیتهای انقلابی ملت ایران میتواند همه موانع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را از پیش پای کشور بردارد. اگر جایی هم به مشکل برخوردهایم در نتیجه دوری از همین گفتمان بوده است.
انتخابات ریاست جمهوری در ایران تبدیل به یک مسئله بینالمللی شده است و گزینهای که از این انتخابات بیرون میآید، برای دنیا پیامهای زیادی دارد. فریب سازشکارها و قیافههای حق به جانب و ادعای ناجیبودنشان را نخوریم. مقاومت رمز پیروزی است... .
نامهای که حضرت امام(ره) به گورباچف نوشت و خبر از شنیده شدن صدای خردشدن کمونیسم و پیوستن این مکتب به زباله دان تاریخ داد، شوک بزرگی بود که غرب و شرق در آن برهه از زمان دریافت کردند. تا آن روز فقط دو گفتمان رقیب یعنی نظام سوسیالیستی به رهبری شوروی و نظام لیبرال به رهبری امریکا به رسمیت شناخته میشدند ولی پس از فروپاشی شوروی، این نتیجه در ذهن سیاستمداران و استراتژیستهای دنیا نقش بست که پس از این باید انقلاب اسلامی ایران را به عنوان گفتمان اصلی رقیب به رسمیت بشناسند.
امروز جمهوری اسلامی ایران صرفا یک کشور مزاحم از جنس «اقتصاد روبه رشد چین» و «قدرت اتمی غیرقابل مهاری مثل کره شمالی» نیست، بلکه انقلاب اسلامی به عنوان گفتمان رقیب نظام سرمایهداری مطرح است و تقابل تقابل گفتمانی و یا با کمی مسامحه تمدنی است.
رویارویی جمهوری اسلامی با ایالات متحده امریکا صرفا اختلافی بین دو کشور عضو سازمان ملل متحد نیست بلکه اختلاف بین دو گفتمان است که هر کدام مدعیاتی دارند. انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) و ادامه آن توسط مقام معظم رهبری(مدظله العالی) تفکری نو را به جهان و به ویژه مسلمانان جهان عرضه کرده است و این تفکر همان چیزی است که در کلام امام به عنوان اسلام ناب محمدی(ص) در برابر اسلام امریکایی مطرح میشود.
اگر در ابتدای انقلاب، این مفاهیم صرفا یک ادعای تئوریک بود، امروز این مفاهیم به عنوان یک تجربه ثابت شده در دنیا عرضه می شود. جمهوری اسلامی ایران، نمونه قابل ارائهای از دخالت دین در عرصههای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و نمونه تمام عیار مقاومت دربرابر کشورهایی است که از آنها تحت عنوان ابرقدرت یاد میشد.
دنیا امروز به انقلابی مینگرد که قریب به سی و پنج سال در برابر قدرتهای مختلف ایستادگی کرده و در عین حال به پیشرفت رسیده است. دنیا به انقلابی نگاه میکند که در برابر همه تحریمها ایستاده است و اندکی از مواضع انقلابی خود کوتاه نیامده است. دنیا به انقلابی مینگرد که زمانی که اعراب کراوات بسته، سرزمین فلسطین را معامله میکردند، گفتمان مقاومت را مطرح کرد و امروز توانسته است با گسترش این گفتمان در فلسطین و لبنان و سوریه و عراق چندین شکست سخت را به رژیم صهیونیستی بچشاند. دنیا به انقلابی مینگرد که سردمدار اندیشهای است که مردم کشورهای مسلمان را بیدار کرده است و امروز در تظاهراتهایی که در کشورهای بیداری اسلامی برگزار میشود شعاری را سر میدهند که از انقلاب اسلامی ایران الهام گرفتهاند و این یعنی صدور انقلاب اسلامی و به تعبیری صدور گفتمان مقاومت در برابر گفتمان سازش.
امروز همچنان دنیا به انتخابات یازدهم ریاست جمهوری مینگرد تا ببیند مردم ما چه انتخابی را رقم خواهند زد. گفتمان انقلاب اسلامی را انتخاب خواهند کرد و یا گفتمان سازش و سیاستبازی را.
امروز کشورهای بیداری اسلامی، آینده خود را در آینده انقلاب اسلامی میبینند. انتخاب گفتمان سازش در ایران یعنی آینده انقلابهای منطقه پس از سی و پنج سال. و هیچ مسلمانی حاضر نیست به انقلابی دست بزند و پس از سی و پنج سال محترمانه بگوید که اشتباه کرده است چرا که نمیتوان در برابر زیادهخواهیهای غرب ایستاد.
گفتمان انقلاب اسلامی توانسته است با مقاومتی که از خود نشان داده است پیشرفت را رقم بزند. این تجربه، همان چیزی است که مسلمانان کشورهای بیداری اسلامی را به این نتیجه رسانده است که میتوان از ارزشهای اسلامی سخن گفت، در برابر غرب ایستاد و پیشرفت کرد. ظرفیتهای انقلابی ملت ایران میتواند همه موانع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را از پیش پای کشور بردارد. اگر جایی هم به مشکل برخوردهایم در نتیجه دوری از همین گفتمان بوده است.
انتخابات ریاست جمهوری در ایران تبدیل به یک مسئله بینالمللی شده است و گزینهای که از این انتخابات بیرون میآید، برای دنیا پیامهای زیادی دارد. فریب سازشکارها و قیافههای حق به جانب و ادعای ناجیبودنشان را نخوریم. مقاومت رمز پیروزی است... .