به گزارشخبرگزاری فارس، تقریبا شهره آفاق است که دشمنترین نهاد در ایالات متحده با جمهوری اسلامی ایران، کنگره این کشور است. این نهاد قانونگذاری در آمریکا، تقریبا تمام طرحهای ضدایرانی خود را «به اتفاق آرا» تصویب میکند، تندترین مواضع را علیه کشورمان ایراد مینماید و تحت تاثیر نفوذ بیچونوچرای لابیهای یهودی است که پس از جنگ جهانی دوم، نفوذی شگرف در ایالات متحده بهدست آوردهاند.
کمیته فرعی خاورمیانه و شمال آفریقای کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در تاریخ 22 ماه مه سال جاری میلادی، جلسهای را برگزار کرده است که موضوع اصلی آن «بودجه این کمیته فرعی» بوده است اما در آن اظهاراتی در خصوص ایران و بالاخص انتخابات کشورمان مطرح شده که بسیار تاملبرنگیز است.
«تد دویچ»، یکی از اعضای دموکرات مجلس نمایندگان با اشاره به اینکه آمریکا باید با مردم ایران در زمینه انتخابات همکاری کند(!)، در اظهار نظری عجیب ابراز داشت که «با رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی، دچار دلسردی شده است.»
دویچ این سوال را مطرح کرده است که ایالات متحده جهت آمادگی برای تقابل با نتایج انتخابات ایران، چه فکری کرده است، بالاخص در خصوص اختلافات داخلی بین مقامات جمهوری اسلامی که ممکن است به وقایعی نظیر وقایع پس از انتخابات 2009 منجر شود؟
در این جلسه یکی از مقامات وزارت امور خارجه ایالات متحده به نام «بث جونز» نیز حضور داشته و گفته است که کاهش نفوذ ایران در منطقه و الزام ایران به انجام آنچه وظایف بینالمللی خوانده میشود، از اهداف وزارتخانه متبوع اوست. درگزارشیکه از این جلسه منتشر شده است، جونز اشارهای مستقیم به مساله انتخابات ایران داشته است اما «کاهش نفوذ ایران در منطقه» میتواند به بحران سوریه اشاره داشته باشد که حوزه نفوذ ایران مطرح شده و در واقع یکی از اهداف پشت پرده بحران سوریه را افشا میکند.
البته آنچه در این گزارش بیشتر مدنظر است، اظهارنظرهای نماینده آمریکایی در قبال انتخابات ریاستجمهوری کشورمان است که با توجه به نزدیک بودن این رویداد سیاسی در کشور، از اهمیت زیادی برخوردار است. قبل از هرچیز، سخنان این نماینده در جلسه کمیته فرعی مزبور، ثابت میکند که کنگره آمریکا بهدقت مسائل انتخابات ایران را دنبال کرده و نسبت به آن حساس است. طبعا این نماینده صرفا یک نظر شخصی را بیان نکرده است بلکه این نظر، برآمد یکسری مباحثات است که به این شکل مورد تصریح واقع شده است.
اما آنچه از این ابراز نظر در کل برمیآید را میتوان چنین خلاصه کرد:
1- آمریکاییها در انتخابات ریاستجمهوری اسلامی ایران بیطرف نیستند و به برد یکی از جناحها تمایل دارند؛
2- آمریکاییها انتظار دارند که در این انتخابات نیز ایران شاهد فتنهای دیگر باشد؛
3- اقدام شورای نگهبان در رد صلاحیت یکی از کاندیداها، به مذاق آمریکاییها خوش نیامده است.
مقامات آمریکایی قطعا میدانند که از زمان بنیانگذاری حقوق بینالملل توسط «گروسیوس» تاکنون، کشورها همواره بهعنوان موجودیتهای واحد دارای حاکمیت بیقیدوشرط سرزمینی شناخته شدهاند و جمهوری اسلامی ایران نیز بر اساس همین حقوق بینالملل، در محدوده سرزمینی خود در اعمال قوانین خود مختار و مخیر است و اینگونه اظهارنظرهای مقامات آمریکایی از دیدگاه بسیاری از حقوقدانان بینالمللی، دخالت در امور داخلی کشورمان محسوب میشود. با این حال باید سخنان این نماینده کنگره آمریکا که ظاهرا مواضع این نهاد قانونگذاری است را از مناظر سیاسی مختلف مورد مداقه قرار داد.
* دلسرد شدن از رد صلاحیت آیتالله هاشمی رفسنجانی
آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و یکی از قدیمیترین چهرههای انقلاب اسلامی که صلاحیتش بهخاطر کهولت سن در این انتخابات احراز نشد و خود با سکوت قانونمند در برابر رای شورای نگهبان، نشان داد که تا چه حد هوش سیاسی دارد؛ همچنان در اردوگاه انقلاب اسلامی و از نیروهای سرشناس وفادار به جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود و اینگونه سخنان مقامات آمریکایی موجب نخواهد شد تا خدمات بزرگ ایشان فراموش شود.
با این حال، جای این سوال وجود دارد که کدام رویکرد یا رویکردهای ایشان و متحدان سیاسی ایشان منجر شده است تا آمریکاییها رد صلاحیت وی را موضوعی دلسرد کننده برای خود بینگارند؟ قطعا برای آیتالله هاشمی و دوستداران وفادار به انقلاب ایشان، بهتر است که حضور ایشان موجب دلسردی دشمنان انقلاب گردد و نه عدم حضور مشارالیه در انتخابات ریاستجمهوری.
هوشمندی سیاسی شناخته شده آقای هاشمی اقتضا میکند که ایشان در برابر اینگونه موضعگیریها سکوت نکرده و تاکید کنند که دشمنیهای ایالات متحده با ملت ایران و بیصداقتیهای این رژیم، هرگز فراموش نمیشوند.
این موضعگیری مجلس نمایندگان آمریکا بدان معناست که ایالات متحده انتظار دارد، خروجی انتخابات ایران در مواضع جمهوری اسلامی نرمش ایجاد کند. احتمالا مساله هستهای و بحران سوریه، دو موضوع مهمی هستند که واشنگتن انتظار دارد در آنها نرمش از ایران ببیند.
این در حالی است که حتی اگر نماینده کنگره آمریکا بهجای دلسرد، دلگرم هم شده بود، این دو موضوع مسائلی نیستند که نتیجه انتخابات تاثیر مهمی بر آنها بگذارد. مساله هستهای ایران یک مساله ملی است و برگزیده ملت ایران نیز طبعا وظیفه دارد عزم ملی ایرانیان را محقق کند. از دیگرسو، مساله سوریه نیز با امنیت ملی ایران در ارتباط است ولذا موضع ایران در قبال آن با عوض شدن دولت تغییر نمیکند.
آمریکاییها تنها در دو صورت در این دو مساله روی خوش ایران را مشاهده خواهند کرد: «بهرسمیت شناختن حقوق هستهای ملت ایران از جمله حق غنیسازی اورانیوم بر اساس انپیتی» و «تن دادن به راهحل دیپلماتیک سوری – سوری در بحران سوریه».
* انتظار فتنه انحرافی
بدیهی است که فتنه 88 موجبات مسرت سران آمریکایی را فراهم کرد و مقامات آمریکایی علنا از آن حمایت کرده و در حمایتهای خود از سران فتنه نام بردند، حتی شبکه اجتماعی توئیتر را که قرار بود مدتی برای اقدامات بهبودساز تعطیل شود را سرپا نگه داشتند تا اصحاب فتنه راه ارتباطی خود را از کف ندهند.
البته فتنهای که این بار ظاهرا آمریکاییها انتظار آن را میکشند بیشتر به جریان موسوم به «انحرافی» باز میگردد و این مساله در سخنان «تد دویچ» به صراحت مورد اشاره قرار گرفته است که فارس با توجه به مصالح ملی، مصلحت نمیبیند که عین جملات وی را درج کند.
این یقینا بدان معناست که عملکرد و تبلیغات حلقه انحرافی طی ماههای منتهی به انتخابات بهگونهای بوده است که مقامات آمریکایی را به ایجاد یک فتنه شبیه به ناآرامیهای پس از انتخابات 88 امیدوار کرده است وگرنه لزومی نداشت که دویچ به صراحت به آن اشاره کند.
این اظهار نظر دویچ در شرایطی است که رد صلاحیت شخصی که از سوی این جریان برای ریاستجمهوری در نظر گرفته شده بود، تقریبا هیچ بازتابی در جامعه ایران نداشت. بمبهای خبری حضور و عدم احراز صلاحیت آیتالله هاشمی بهگونهای بود که نام «اسفندیار رحیممشایی»، از خاطرها رفت.
* حمله به شورای نگهبان
ظاهرا این روزها نهاد شورای نگهبان نهتنها در رسانههای آمریکایی، بلکه در کنگره آمریکا نیز تحت حمله قرار دارد. «بث جونز» در همین جلسه از شورای نگهبان قانون اساسی بهعنوان نهادی یاد کرده که در برابر مردم پاسخگو نیست و کاندیداهایی را انتخاب کرده است که بیانگر منافع این شوراست!
چنین حملاتی به شورای نگهبان، دقیقا بیانگر آن است که عملکرد این شورا منافع ایالات متحده را بهخطر انداخته و سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه را به دردسر انداخته است، وگرنه چه معنی دارد که کمیته امور خارجی ایالات متحده در مورد آن بحث کند؟ اصولا در سیاست خارجی آمریکا دو چیز مطرح است: «منافع ملی» و «اشاعه ارزشهای آمریکایی».
بنابراین، عملکرد شورای نگهبان قانون اساسی ایران یا با منافع ملی آمریکا، یا با ارزشهای آمریکایی و یا با هر دوی اینها در تعارض قرار گرفته که مساله به کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا کشیده است.
* فرجام
طبعا دشمنیهای کنگره آمریکا با ایران قبل و پس از انتخابات ریاستجمهوری ادامه یافته و خواهد یافت و حقیقتا نتیجه انتخابات هیچ تاثیری در رویکرد کنگره آمریکا و لابیهای پشت پرده آن نخواهد گذارد. از سوی دیگر، مواضع کنگره آمریکا اعم از مجلس نمایندگان یا مجلس سنا و همچنین مواضع دولت آمریکا نیز تاثیری بر رای مردم ایران ندارد.
ایرانیان تاریخ شکوهمندی دارند و اگرچه از نظر علم و فنآوری و اقتصاد در جایگاهی ضعیفتر از ایالات متحده قرار دارند، از منظر فرهنگ و تمدن هزاران سال از ایالات متحده پیش هستند بنابراین دلیلی ندارد تصمیمسازی را به آنها واگذار کنند. از سوی دیگر، هم جریان فتنه پس از 9 دی 88 بهسختی تضعیف گردیده و هم حلقه انحرافی ناتوانتر از آن است که بتواند فتنهای از پس این انتخابات به ارمغان آورد، حلقهای که رد صلاحیت مشهورترین شخصیتش در افکار عمومی به هیچ گرفته شد.
مواضع کنگره آمریکا از دیگر سو بیانگر عملکرد هوشمندانه شورای نگهبان است که ظاهرا هم با ارزشهای آمریکا و هم با منافع ایالات متحده در تعارض جدی قرار گرفته است؛ عملکردی که بهواقع دستمریزاد دارد.
به هر حال، شورای نگهبان قانون اساسی هشت کاندیدا با سلایق متفاوت را تایید کرده است تا آنجا که بعضی از این کاندیداها که از اردوگاه اصولگرایان برخاستهاند، جدا با یکدیگر تفاوت نظر دارند چه رسد با کاندیداهای اصلاحطلب تایید صلاحیت شده.
شورای نگهبان توانسته است در عین وارد کردن تمام سلایق به انتخابات، ارزشها و منافع آمریکایی را به چالش بکشد و این بدان معناست که موفق عمل کرده است.