پایگاه خبری تحلیلی امروله09:58 - 1394/04/06
نهادهای نطارتی و ضرورت عمل به سیره امام (ره)؛

واکاوی هویت مضحک "لیبرال دموکرات های مسلمان"/ چرا باید منتسبین به کارگزاران در انتخاباتها رد صلاحیت شوند؟

بررسی و اثبات اعتقاد کارگزاران به لیبرالیسم و قرارداشتن آنها در نقطه مقابل اسلام، موضوعی است که یک مطالبه بزرگ از مراجع نظارتی را شکل می دهد تا مانع از ورود این عناصر به عرصه انتخابات ها و حتی نشستن بر مصادر مدیریتی در جمهوری اسلامی شوند.

به گزارشامروله، به نقل از سرویس سیاسیشبکه اطلاع رسانی مرصاد، کارگزاران نام آشنای حزبی است که در ماه های پایانی دولت هاشمی رفسنجانی  از دل کابینه و با عضویت سرمایه داران کرمانی زاده شد و همواره نام این گروه با سرمایه داری، اشرافیت، فردگرایی و البته لیبرالیسم گره خورده است.

 

واژه های که مردم به همان دلایل در چندین دوره از انتخابات ها، از مجلس گرفته تا ریاست جمهوری به سینه پدر معنوی این حزب یعنی هاشمی رفسنجانی دست رد زدند.

 

با تمام این تفاسیر حزب کارگزاران سازندگی در صدد معرفی کاندیدا برای انتخابات مجلس دهم و در برخی حوزه های انتخابیه حتی برای مجلس خبرگان رهبری است.

 

در استان کرمانشاه نیز چندی پیش این حزب با معرفی چند کاندیدا برای انتخابات مجلس دهم نیم خیز شده است. کاندیداهایی که چند روز بعد از رو نمایی، در مجالس دولتی با استفاده از امکانات دولتی سخنرانی کردند. اما این سوال مطرح می شود... آیا کاندیدایی که با تابلوی حزب کارگزاران وارد انتخابات ها می شود شانسی برای تأیید صلاحیت و ورود به کارزار انتخاباتی خواهد داشت؟ حزبی که بارها و بارها خود را لیبرال خوانده است؟

 

ابتدا با مرور نگاه امام (ره) به جریان  لیبرال ها و عزل قائم مقام رهبری به همین دلیل که اورا وابسته به لیبرالیسم می دانست گوشه ای از قبح ورود این عناصر به سیاست را واکاوی کرده و سپس به اثبات لیبرال بودن کارگزارانی ها و قرارداشتن آنها در نقطه مقابل اسلام و حکومت دینی خواهیم پرداخت.

 

الف) قبح ورود عناصر کارگزاران به سیاست

 

امام خمینی (ره) در نامه عزل منتظری می نویسند:  "از آنجا كه روشن شده است كه شما اين كشور و انقلاب اسلامي عزيز مردم مسلمان ايران را پس از من به دست ليبرال‌ها و از كانال آنها به منافقين مي‌سپاريد، صلاحيت و مشروعيت رهبري آينده نظام را از دست داده‌ايد. شما در اكثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضعگيري‌هايتان نشان داديد كه معتقديد ليبرال‌ها و منافقين بايد بر كشور حكومت كنند. به قدري مطالبي كه مي‌گفتيد ديكته شده منافقين بود كه من فايده‌اي براي جواب به آنها نمي‌ديدم".

 

حال باید این سوال را پرسید که آیا عناصر لیبرال کارگزاران که خود را صریحا ذوب در لیبرالیسم می دانند صلاحیت دارند که به عنوان مثال نماینده ای در مجلس داشته باشند؟

 

با این وجود کارگزاران در کرمانشاه (مستقیم یا غیر مستقیم)  اقدام به رونمایی از برخی کاندیداهای خود کرده است. کاندیداهایی که چند روز بعد با رانت دولتی در 27 خرداد ماه در همایشی دولت ساخته وقت سخنرانی گرفتند. این موضوع به دلیل سوء استفاده از امکانات دولتی با هدف های انتخاباتی حتی مورد انتقاد برخی از اصلاح طلبها هم قرار گرفت.

 

اما آیا این کاندیداها که برخی از آنها نیز از اعضای مستقیم کارگزاران هستند به دلیل اعتقاد وابستگی به کارگزارن لیبرال تأیید صلاحیت خواهند شد؟

 

بررسی و اثبات اعتقاد کارگزاران به لیبرالیسم و قرارداشتن آنها در نقطه مقابل اسلام، موضوعی است که یک مطالبه بزرگ از مراجع نظارتی را شکل می دهد تا مانع از ورود این عناصر به عرصه انتخابات ها و حتی نشستن بر مصادر مدیریتی در جمهوری اسلامی شوند. موضوعی که بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حتی قائم مقام رهبری را نیز با  استناد  به آن نا لایق و ناشایست می دانستند.

 

ب) اثبات لیبرال بودن کارگزارانی ها و قرارداشتن آنها در نقطه مقابل اسلام و حکومت دینی

 

"ما لیبرال دموکرات مسلمانیم"؛ جمله مشهوری که چند سالی است از سوی برخی افراد منتسب به حزب کارگزاران شنیده شده است.

 

جمله‌ای که حتی شاید استعفای محمد هاشمی عضو و رییس هیات موسس «حزب کارگزاران» را به دنبال داشت و البته در جای خود یکی از موضوعات داغ محافل سیاسی و رسانه‌ها شد چراکه پس از چند روز از استعفای، وی در توضیح چرایی استعفای خود جمله‌ای را گفت که ذهن را متوا‌تر به بیان چنین دیگاه‌هایی می‌کند و آن جمله این بود که «افراد دیدگاه‌های مختلفی را مطرح کردند که ترجیح دادم در شورای مرکزی نباشم.

 

هاشمی حتی در مصاحبه‌های خود در این زمینه نیز به اظهارات حسین مرعشی سخنگوی حزب که بار‌ها گفته است «ما لیبرال دموکرات مسلمان هستیم و بر این اساس عمل می‌کنیم» نیز واکنش نشان می‌دهد و ضمن اظهار اینکه اسلام ناب با لیبرالیسم در تقابل است می‌گوید: «مقطعی از زمان که انقلاب پیروز شد جهان دو قطبی بود. انقلاب اسلامی این معادله را به هم زد و جهان دیگر آن دو قطبی نیست. سرنوشت شوروی را که همه دیدیدم چه شد. امام (ره) هم این سرنوشت را پیش بینی کرده بود. فقط یک طرف مانده. کاپیتالیسم یاسرمایه‌داری یا لیبرالیسم. این لیبرالیسم در نقطه مقابل اسلام قرار دارد. البته اسلامی که در جمهوری اسلامی ایران قرار دارد وگرنه لیبرالیسم هیچ مخالفتی با اسلامی که در عربستان اجرا می‌شود ندارد! با اسلام بحرین و قطر که موافقند اما با اسلامی که جمهوری اسلامی ایران معرفی کرده بود و امام (ره) آن را پیاده کرده بود مخالفت می‌کنند.

 

و جالب‌تر آنکه محمد هاشمی در بخش دیگری از اظهاراتش ترس از همانند شدن کارگزاران به مشارکت را اصلیترین دلیل استعفایش دانسته و می‌گوید: «بیشترین نگرانی من این بود که کارگزاران به سرنوشت احزاب دیگر مثل مشارکت دچار شود

 

 عبدالکریم سروش در منزل عبدالله نوری که از نقاط مشترک کارگزاران با دیگر اصلاح طلبان است گفت:  بالاخره روشنفکری باید تکلیف خودش را با یکسری مسائل روشن کند، دوستان ما هنوز ذهنشان نسبت به سکولاریزم روشن نیست... هنوز راجع به لیبرالیسم و غرب ذهن‌ها روشن نیست... برچسب غرب زده برای این است که من و شما را بترسانند، از چه می‌ترسیم؟ من خیلی خشنود شدم وقتی شنیدم پاره‌ای از کارگزاران صریحا اعلام کردند ما لیبرال هستیم، بسیار خوب ش‌تر سواری که دولا دولا نمی‌شود.

 

حتی محمد قوچانی عضو جدید کارگزاران که سردبیری ماهنامه مهرنامه و هفته‌نامه صدا و همچنین سردبیری ارگان کارگزاران (عصرجدید) را برعهده دارد، بار‌ها در مقالات خود بر این نکته تاکید کرده است که مدل مطلوب حزب متبوعش را لیبرالیسم سیاسی می‌داند.

 

اما باید گفت اولین بار این جمله از سوی سیدحسین مرعشی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۸ در جمع دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان مطرح شد که گفت: اگر رای را در جمهوری اسلامی مبنا قرار دهیم و حکومت دموکراسی را بپذیریم پس دموکرات هستیم که البته این جمهوری اسلامی هم قواعدی دارد که باید با احکام اسلام سازگار باشد. بسته‌های سوسیالیستی و بسته‌های فردگرایی لیبرالیسم آزادی فرد را مبنا قرار می‌دهد و ما در حزب کارگزاران به افراد و انسان‌ها اصالت می‌دهیم و مشی ما لیبرالیستی است نه سوسیالیستی.

 

مرعشی در آن جمع حاضرگفت: در جمهوری اسلامی آزادی است و رای مردم مبنای مشروعیت حکومت اسلامی است و ما نیز لیبرال دموکرات مسلمان هستیم و بر این اساس عمل می‌کنیم.

 

حتی مرعشی، اخباری را که درباره اختلافات درونی این حزب در محافل سیاسی منتشر شده بود، تکذیب کرد. اخباری که حکایت از آن داشت در پی مطرح شدن بحث لیبرال دموکرات بودن این حزب توسط مرعشی، اختلافاتی در میان اعضا شکل گرفته و حتی به مشاجراتی در جلسه شورای مرکزی انجامیده است.

 

این در حالیست که در آذر ماه ۸۹ «حجت‌الاسلام‌ والمسلمین سیداحمد علم‌الهدی»، در سخنرانی خود با موضوع» دانشگاه اسلامی - دانشگاه سکولار «که در قالب سلسله نشست‌های نهضت تولید علم از سوی بسیج دانشجویی دانشکده حقوق، علوم سیاسی و زبان‌های خارجی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد برگزار شد، با بیان اینکه مکتب» لیبرال دموکراسی «از پدیده‌های فکری» مدرنیسم «است، آن را بر سه اصل» اومانیسم «،» راسیونالیسم «و» سکولاریسم «استوار دانست و گفت: بر اساس اندیشه اومانیسم، انسان نقطه نهایی عرصه وجود هستی است و بالا‌تر از او وجود ندارد، بنابراین تمام موجودات و تمام خصایص طبیعت در استخدام انسان هستند.

 

وی با تاکید بر اینکه اگر کسی خود را لیبرال دموکرات معرفی کرد، یعنی کافر مسلمان است، نسبت به اظهارات مرعشی واکنش نشان داد و خاطرنشان کرد: دو سال قبل کارگزاران رسما چنین مساله‌ای را مطرح کردند و بیان چنین مساله‌ای یعنی آن‌ها خود را کافر مسلمان معرفی کردند چرا که در اندیشه دموکرات، ماورای انسان وجود ندارد و تکیه تنها بر خرد مادی و عقلانیت بشر است و مبنای اندیشه لیبرال دموکراسی نیز سکولاریسم یعنی حذف دین است.

 

عضو مجلس خبرگان رهبری با طرح این سوال که آیا» یک مسلمان می‌تواند دین را از زندگی خود حذف کند؟ «، اضافه کرد: چنین شخصی یا معنای اسلام را خوب درک نکرده است یا معنای لیبرال دموکرات را؛ و اگر شخصی این دو رکن را در کنار یکدیگر قرار دهد، یک عنصر التقاطی خواهد بود که مشابه آن را در اوایل انقلاب یعنی تلفیق کنندگان مارکسیسم و اسلام داشتیم که امام خمینی (ره)، آن‌ها را منافق خواند و اندیشه التقاطی، هم شرک و هم نفاق است.

 

البته حجت‌الاسلام نبویان از اساتید حقوق و فلسفه درباره این اظهارات می‌گوید: لیبرالیسم در هیچ بعدی با اسلام سازگار نیست و اجتماع نقیضین است کسی بگوید من لیبرال‌ام و ارزش‌های اسلامی را هم قبول دارم؛ مثلاً در آموزه‌های لیبرالیسم هیچ فرد و مکتبی غیرقابل نقد نیست؛ اصلا معصوم معنا ندارد و در لیبرالیسم می‌شود خدا، پیامبر و ائمه را به چالش کشید و این در حالی است که اساس اسلام با خطاناپذیری قرآن، پیامبر و ائمه شکل گرفته است و با توصیف لیبرالیسم اساس اسلام زیر سؤال است و منتج به انکار، نبوت و ولایت می‌شود.

 

حتی در اسفندماه ۹۱ مناظره‌ای جالب توجه میان اسدالله بادامچیان و مرعشی در اینباره برگزار شد.

 

در این مناظره بادامچیان خطاب به مرعشی گفت: مسلمانی که آزادمنشی است را بالا‌تر از لیبرالیسم می‌دانم و مرعشی می‌گوید: هنوز هم می‌گویم مسلمان لیبرال دموکرات هست.

 

در قسمتی دیگر بادامچیان عقیده داشته که با دیدگاه عرف غربی نمی‌تواند کشور اسلامی را اداره کردو مرعشی در پاسخ می‌گوید» دولت عراق ولی فقیه ندارد ولی اسلامی است.

 

وی در سخنان می‌گوید: در عراق آیت الله سیستانی دولت عراق را اسلامی می‌داند ولی دولت ولی فقیه ندارد و پذیرفته اگر مقررات اسلامی را رعایت کند دولت اسلامی است و در جمهوری اسلامی بر اساس دیدگاه امام خمینی پذیرفتیم جمهوری اسلامی با ولایت فقیه مشروعیت پیدا می‌کند و این موضوع تمام شده است و الان باید مسائل جاری نظام را بررسی کنیم.

 

در این مناظره دو ساعت و نیمه مرعشی و بادامچیان قسمتی جال توجه دارد که بادامچیان بیان می‌کند: من می‌گویم نظام نیاز به مسئول اسلامی دارد نه لیبرال. چون لیبرال‌ها نظام را....

 

و مرعشی در این میان می‌گوید: به باد می‌دهد؟!

 

بادامچیان پاسخ داده است: نه. بحث من این است که نباید کسی بیاید سرکار که لیبرال باشد.

 

و مرعشی می‌گوید: لیبرال مسلمان چی؟

 

و بادامچیان در جواب گفته است: کسی باید بیاید سرکار که به اصل ولایت فقه باور دینی داشته باشد. غیر مسلمانان هم که به قانون اساسی ما هم التزام دارند. من مسلمانیم که آزادمنشی را بالا‌تر از لیبرالی می‌دانم.

 

و در ‌‌نهایت مرعشی گفت: ولی در مسالمان‌ها دیکتاتور هم زیاد است!

 

 اما آنچه که جای تعجب دارد این است که در دوران جدید به نظر می‌رسد حزب کارگزاران تلاش دارد به نحوی عمل کند که سردمداری جریان اصلاحات را در دست گیرد زیرا آن‌ها به خوبی می‌دانند که احزاب و جریانات رادیکال و موثر در جریان اصلاحات نظیر مشارکت و مجاهدین انقلاب به دلایل قانونی امکان فعالیت تشکیلاتی ندارند و از طرفی دیگر موانعی که پس از انتخابات سال ۸۸ در مقابل فعالیت بعضی از جریانات اصولگرا هنوز پا برجاست و بنابراین کارگزاران تلاش می‌کنند از این فرصت بهره بگیرند و با استفاده از واژگان عجیبی همچون لیبرال دموکراسی اسلامی فرصتی را برای احیاء مجدد خودشان بهره بگیرند.

 

هرچند که حزب کارگزاران با بیان چنین تعابیری شاید با احزاب منحلهٔ مشارکت و مجاهدین انقلاب هیچ تفاوت اصولی نداشته باشند و تنها روش آن‌ها در مقاطع زمانی مختلف تفاوت پیدا کند اما کارگزاران به دلیل ماهیت خود یک روحیهٔ محافظه کاری شدیدی دارد و برخلاف مجاهدین و مشارکت که تلاش می‌کردند از فرصت بهره گیرند و حداکثر تغییرات را در حداقل زمان ایجاد کنند، حزب کارگزاران به نوعی حزبی عافیت طلب است و سعی می‌کند رفتار‌های سیاسی را به نحوی انجام دهد که کمترین هزینه را صرف کند.