پایگاه خبری تحلیلی امروله08:21 - 1394/05/04
گفتگو با برادر شهید رسول حمیدی

شهیدی که بعد از 9 روز از پایان عملیات شناسایی شد

پایگاه خبری امروله : برادر شهید رسول حمیدی گفت: یکی از تفریحات و کارهای روزمره این شهید بزرگوار به نشستن در محل ثبت نام رزمندگان و مکان اعزام آنان تبدیل شده بود زمانی که اتوبوس رزمندگان برای جهبه ها آماده می شدند رسول ساعت ها قبل به آنجا می رفت و برای موفقیت آنان در جنگ دعا و قران می خواند.

" رحمان حمیدی " برادر شهید رسول حمیدی در گفتگو با خبرنگارامروله،  در رابطه با زندگی نامه این شهید بزرگوار عنوان کرد : برادرم در سال1350 در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود و تحصیلات خود را در دوران ابتدایی و راهنمایی در صحنه به پایان رساند.

 

وی ادامه داد:  با شروع جنگ تحمیلی برادرم با وجود اینکه سن بسیار کمی داشت میخواست به جبهه برود ولی با مخالفت خانواده ام مواجه شد بطوریکه که چند بار بدون اطلاع به محل ثبت نام خط مقدم میرفت ولی به دلیل نداشتن رضایت نامه و سن پایین نمی توانست ثبت نام کند.

 

حمیدی با اشاره به اینکه یکی از تفریحات و کارهای روز مره این شهید بزرگوار به نشستن در محل ثبت نام رزمندگان و مکان اعزام آنان تبدیل شده بود تصریح کرد : زمانی که اتوبوس رزمندگان برای جهبه ها آماده می شدند رسول ساعت ها قبل به آنجا می رفت و برای موفقیت آنان در جنگ دعا و قران می خواند.

 

برادر شهید رسول حمیدی خاطر نشان کرد: ایشان فردی منظم ، خانواده دوست بود و همیشه تمام اعضاء خانواده را نصیحت می کرد حتی چند بار منکه برادر بزرگتر او بودم را مورد انجام کار نیک دعوت می نمود و می گفت خداوند در همه حال از ما با خبر است و ما باید با کارهای خودمان آن را خوشحال کنیم .

 

رحمان حمیدی با بیان اینکه برادرم به صورت خودجوش تمرینات نظامی و امادگی جسمانی را انجام می داد تصریح کرد: برادرم می گفت من باید خودم را برای آماده با عراقی ها آماده کنم که در زمان اعزام به جبهه ورزیده باشم به همین دلیل در تپه های پشت خانه ساعت ها تمرینات نظامی را انجام می داد و ورزش می کرد.

 

وی در پایان گفت : بعد از مدت ها خواهش و صحبت با خانواده ام در نهایت مادرم با جبهه رفتن برادرم موافقت کرد چون تمام دنیای آن به جبهه و حضور در خط مقدم تبدیل شده بود و ایشان با اعزام به جبهه به ارزوی قلبی خود رسید. این شهید بزرگوار یکی از شهدای گردان لیله القدر بود که در تاریخ  12مرداد 1367 به شهادت رسید ، پیکر برادرم بر اثر عبور تانک دشمن از روی ایشان بعد از 9 روز از عملیات آماده سازی مرصاد توسط همرزمانش شناسایی شد و در قطعه شهدای شهر صحنه آرام گرفت.