به گزارش امروله ،به نقل ازخبرگزاری فارس، شاخص توسعه انسانی یکی از شاخصهای اساسی در زمینه رشد و توسعهیافتگی کشورها محسوب میشود؛ بر اساس تعریف برنامه توسعه سازمان ملل، توسعه انسانی به معنی فرآیند بسط انتخابهای انسانی و افزایش سطح رفاه زندگی است و شاخص توسعه انسانی (HDI) امروزه به عنوان بارزترین نماد سطح توسعه یافتگی شناخته میشود.
این شاخص معیاری کلی از وضعیت توسعه انسانی است که دستاورد کشورها را در سه بُعد اساسی توسعه یعنی «بهداشت و سلامت»، «آموزش» و «سطح استاندارد زندگی (درآمد)» مورد توجه قرار می دهد؛ رتبه ایران در حال حاضر میان همه کشورهای جهان به از 138 به رتبه 70 رسیده است.
رشد 42 درصدی شاخص امید به زندگی در دوران پس از انقلاب
امید به زندگی که نشانگر میزان متوسط سالهایی است که انتظار میرود فرد در یک کشور عمر کند، شاخصی برای ارزیابی سطح توسعه جوامع محسوب میشود؛ این شاخص همچنین نشانگر مناسبی برای ارزیابی فراوانی و توزیع امکانات رفاهی، بهداشتی و اجتماعی در کشورهای مختلف است.
به عبارت دیگر، شاخص امید به زندگی نشان می دهد، مردم هر کشور بر اساس میزان توسعه یافتگی آن کشور چند سال امید به زنده ماندن دارند. هر چه شاخصهای بهداشتی و همچنین درمانی بهبود یابد امید به زندگی افزایش خواهد یافت و از این رو این شاخص یکی از شاخصهای سنجش پیشرفت و عقب ماندگی کشورهاست.
بر اساس آمارهای سازمان ملل، در فاصله سالهای 1950-1955 میلادی امید به زندگی در ایران حدود 40.58 سال بوده است (زنان 39.50 سال و مردان 44.2). برابر اعلام سازمان ملل متحد امید به زندگی ایرانیان در سال 1354، یعنی در سال های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ۵۴ سال بوده است. در سال 1369 این عدد به 63.8 سال بود و این میزان در طول 30 سال سیر صعودی داشته و در سال 1399 به 76.7 سال رسیده است، یعنی در 43 سال پس از انقلاب رشد 42 درصدی داشته است؛ امید به زندگی زنان در حال حاضر 77.9 و امید به زندگی مردان 75.6 است.
ایران طی چهار دهه اخیر به لحاظ رشد امید به زندگی جزو 10 کشور اول دنیا بوده است، یعنی 180 کشور از ایران عقبتر هستند. رتبه جهانی ایران در شاخص امید به زندگی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی 143 بوده که این رتبه در حال حاضر به 61 ارتقا یافته، به عبارتی ایران در این چهار دهه از ۸۲ کشور دنیا پیشی گرفته است.
رشد 244 درصدی میانگین سال های تحصیل در کشور
یکی دیگر از معیارهای سازمان ملل در زمینه توسعه سرمایه انسانی به مساله سالهای تحصیل یا امید به تحصیل بر میگردد؛ شاخص متوسط سالهای تحصیلی به عنوان یکی از مؤلفههای لازم برای محاسبه شاخص توسعه انسانی به کار رفته و جایگزین شاخص میزان باسوادی بزرگسالان شده است؛ این متغیر در زمان پهلوی حدود 4.3 سال بوده است، در سال 1990 این شاخص به 9.2 سال می رسد. این رقم در سال 2010 به 11.8 سال رسید و رشد آن همواره ادامه داشت تا اینکه در سال های 2019 میلادی به عدد میزان 14.8 سال رسیده است.
* رشد قابل توجه درآمد سرانه در چهار دهه گذشته
یکی دیگر از مهمترین معیارهای شاخص توسعه انسانی به درآمد سرانه و توزیع آن باز میگردد، از لحاظ درآمد سرانه، سال ۱۳۵۳ که قیمت نفت افزایش شدیدی پیدا کرد، با رشد حدود ۷۵ درصدی نسبت به سال ۵۲ مواجه بوده و در آن سال که جمعیت کشور حدود ۳۲ میلیون نفر بود، درآمد سرانه ما به قیمت جاری ۱۲۶۶ دلار رسید همچنین در سال ۱۳۵۴ با ۳۲ میلیون و هشتصد و هجده هزار نفر جمعیت، درآمد سرانه ۱۳۴۳ دلار بوده است.
در سال ۱۳۵۵ با ۳۳ میلیون و هفتصد و نه هزار نفر جمعیت، درآمد سرانه به قیمت جاری ۱۷۶۶ دلار و در سال ۱۳۵۶ که جمعیت ما به ۳۴ میلیون و هفتصد و بیست هزار نفر رسیده، درآمد ۱۵۱۶ دلار و در سال ۱۳۵۷ که جمعیت کشور به ۳۶ میلیون و هفتاد و هفت هزار نفر رسیده، میزان درآمد سرانه ۱۷۱۸ دلار به نرخ روز یعنی هفت تومان بوده است.
در طول سالیان پس از انقلاب اسلامی با وجود اینکه جمعیت ما 2.5 برابر شده و اکنون از 85 میلیون نفر تجاوز کرده است، درآمد سرانه ایران برحسب قدرت برابری خرید سال 2011 در سال 1990 معادل 11 هزار و 420 دلار بود که در 10 سال به رقم 13 هزار و 126 دلار رسید و 10 سال بعد با رشد چهار هزار و 820 دلار به 17 هزار و 946 دلار رسید.
براساس گزارش سال ۲۰۱۶ سازمان ملل، درآمد سرانه کشور به ۶۵۵۰ دلار رسیده است و اگر براساس برابری قدرت خرید محاسبه کنیم که خود آنها هم محاسبه کردهاند، میزان این درآمد سرانه به ۱۷۴۰۰ دلار می رسد.
بررسی آمار سازمان ملل متحد نشان می دهد که در بین سال های 2010 تا 2015 میلادی درآمد سرانه در ایران یک هزار و 409 دلار کاهش یافت؛ اما دوباره در سالهای بعد صعودی شد و در سال 2017 میلادی به 19 هزار و 130 دلار رسید. البته در چند سال گذشته و با افزایش بی سابقه تحریمها و افزایش قیمت ارز در کشور، درآمد سرانه تا حدودی افت کرده است.
* بررسی توزیع درآمد در سالای پس از انقلاب اسلامی
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، مساله توزیع درآمد در سال های پیش و پس از انقلاب است. این مساله نیز نسبت به سال های ۵۶ و ۵۷ بهتر شده است؛ ضریب جینی که یکی از شاخص های نابرابری است، 0.51 بوده است و در سالهای گذشته به حتی 36 صدم نیز رسیده است؛ بنابراین وضعیت توزیع درآمد هم در سال های بعد از انقلاب بهتر شده است گرچه هنوز هم ایده آل نیست.