ظهر یک روز بهاری به آزمایشگاه آنتن رفتیم تا از یک استاد دانشگاه، نقاط قوت و ضعف همکار دیگرش(احمدینژاد) را که پیشتر محل کارش در دانشکده مهندسی عمران، طبقه سوم - اطاق 397 بود، بپرسیم؛ همکاری که از پای صندلیهای همین دانشگاه به کرسی استادی رسید و پس از آن بهشت و پاستور را در نوردید تا در کارنامهاش شهرداری تهران و ریاستجمهوری اسلامی ایران را نیز ثبت کند.
اگرچه این روزها تیغ نقد تیز است و با نزدیک شدن به روزهای انتخابات تیغهایی هست که روزی چندبار تیز میشوند ولی محمد سلیمانی که 4 سال با احمدینژاد همراه بوده، همواره سعی کرده است در نقد دولت جانب انصاف و عدالت را حفظ کند. همین ویژگی باعث شد تا به سراغش برویم و با او به گفتوگو بنشینیم.
استاد در این گفتوگو بر خلاف خیلی از مسئولین، بر روی صندلی معمولی و نه پشت میزش نشست و به سوالات ما پاسخ داد.
متن زیر ماحصل گفتوگوی خبرنگاران تسنیم با وزیر سابق دولت احمدینژاد است:
*تسنیم: رهبر معظم انقلاب در سخنرانی ابتدای سال جدید فرمودند که رئیس جمهور بعدی باید آنچه اکنون برای رئیسجمهور فعلی نقاط مثبت شناخته میشود را داشته باشد و آنچه نقاط منفی و ضعف یاد میشود را نداشته باشد. ابتدا بفرمایید زمانی که آقای احمدینژاد در سال 84 به ریاستجمهوری انتخاب شدند، دارای چه ویژگیهای مثبتی بودند که موجب شد مردم رأی خود را متوجه وی کنند؟
-سلیمانی: برای پاسخ به این سوال ابتدا بایستی دو طرف ماجرا را ببینیم. یکی سوال شماست که آقای احمدینژاد چه ویژگیهایی داشت و دیگری اینکه اصلاحطلبان و کارگزارانیها چه کرده بودند که مردم خواهان تحول در سیاستها و حرکت در راستای گفتمان امام و رهبری شدند. این جنبه هم مهم است.
اگر شما به گذشته بازگردید، مشاهده خواهید کرد که در دوران سازندگی و اصلاحات یکسری انحرافات از مسیر انقلاب، آرمانهای امام و رهنمودهای رهبری صورت گرفته بود. به عنوان مثال در بحث هستهای، فضا طوری شده بود که فناوری هستهای قفل شده بود و با بیانیه سعدآباد همه چیز را تعطیل کردند.
در بحث اقتصاد کشور، دولت اصلاحات به طور کل اقتصاد، عمران، آبادی و سازندگی را رها کرد و فقط به مسائل سیاسی و بحثهایی مثل آزادی فردی و جامعه مدنی میپرداخت.
در آن دو دوره، متاسفانه عدهای از مدیرانی که در انقلاب بودند، به خودشان پرداختند و به چرب و شیرین دنیا مشغول شدند. این مدیران شروع به جمع کردن مال و منال و ثروت برای خودشان کردند. این مشغولیت مدیران به چرب و شیرین دنیا، رفتهرفته به فرهنگ تبدیل شد و مردم این موضوع را لمس کردند.
در کنار این نیز عدهای هم دنبال کسب قدرت رفتند و گفتند باید قانون اساسی اصلاح شود. اصلاحاتی که این افراد میخواستند، در قانون اساسی بیاید، به ضرر مردم و به نفع یک گروه خاص بود. به عنوان مثال به جد به دنبال افزایش اختیارات رئیسجمهور بودند. حتی لایحه و طرح دادند.
این افراد هیچگاه نیامدند و بگویند این بند قانون اساسی که میگوید "زمانی که فردی به تصدی وزارت میرسد، علاوه بر خودش، بستگان درجه یکشان (همسر و فرزندان) اموال و املاک و داراییهایشان را به قوهقضائیه ارائه کنند و قوه هر ساله وضعیت مالی آنان را چک بکند" را اصلاح کنیم و بررسی وضع مالی نمایندگان مجلس را نیز شامل این قانون کنیم. این افراد چنین چیزی بیان نکردند. مجموعه این مسائل شرایطی را بوجود آورد که مردم احساس کردند کشور هم چماق را میخورد و هم هویج را، یعنی هم این آقایان که آمدند، به خودشان میپردازند و به فکر مردم نیستند و هم اینکه از گفتمان انقلاب انحراف جدی صورت گرفت و تبعیض حکمفرما شد.
***حاکمیت 100 نفر بر کشور در دولت هاشمی و خاتمی***
شما اگر به فضای سالهای 75 تا 83 بازگردید، میبینید که تبعیض در حلقه مدیریتی غوغا میکند. در این دوران 100 نفر بر کشور حاکم بودند و به هیچوجه اجازه نمیدادند فرد دیگری وارد این حلقه مدیریتی شود. مردم میدیدند که یک فرد 16 سال وزیر است و اگر همینطور ادامه پیدا کند، تا پایان عمرش وزیر میماند. اینها بخشی از ضعفهای اساسی بود.
به نظرم آقای احمدینژاد توانست از این ضعفها و فرصتها به خوبی استفاده کند. او آمد و گفت که "مردم من میخواهم عدالت را بیاورم، تبعیض را بردارم، شما را در امور مشارکت بدهم، حلقه مدیریتی را بشکنم، دست غارتگران بیتالمال را از بیتالمال کوتاه کنم، آرمانهای امام را زنده کنم، انقلاب اسلامی را به ریل اصلی خودش برگردانم، در برابر مستکبرین محکم بایستم، پیشرفت و عزت و سربلندی را به ارمغان بیاورم".
سردادن این تیپ شعارهای انقلاب، نظام و رهبری در شرایطی که این ضعفها و نواقص بود و مردم هم جای خالی این شعارها را حس کرده بودند، مورد توجه مردم قرار گرفت و مردم از این شعارها استقبال کردند و به ایشان روی آوردند و حماسه سوم تیر را خلق کردند.
*تسنیم: شما آشنایی 20 ساله با آقای احمدینژاد در دانشگاه علموصنعت داشتید. احمدینژاد آن روزها چه ویژگیهایی داشت؟
- سلیمانی: آقای احمدینژاد سالها قبل از اینکه رئیسجمهور شود، دانشجوی دانشگاه علم وصنعت بود و بعد استاد همین دانشگاه شد. ایشان در آن دوران یک استاد بسیجی درجه یک بود که در راهاندازی بسیج اساتید نقش محوری داشت.
تفکر احمدینژاد کاملاً بسیجی بود. او کسی بود که اندیشه، فکر و عمل داشت. از نظر ویژگیهای فردی هم، شخصیتی سادهزیست، مردمدار، هوشیار و توانمند بود.
*تسنیم: در دوران شهرداری هم آقای احمدینژاد این ویژگیها را حفظ کردند؟
-سلیمانی: حقیقتاً من زیاد در جریان اقدامات آقای احمدینژاد در شهرداری نبودم و اطلاع زیادی در این زمینه ندارم ولی از دور که آشنا بودم، میدانم این ویژگیها را حفظ کرده بود.
***انحلال سازمان مدیریت اقدامی انقلابی بود***
*تسنیم: در دولت نهم و دهم آقای احمدینژاد چه ویژگیهایی داشتند. آیا آن ویژگیها حفظ شده بود؟
- سلیمانی: در دولت نهم آقای احمدینژاد همان روحیات را داشت؛ خودش را وقف مردم کرد، کار اقتصادی برای خودش انجام نداد، فرزندانش مانند فرزندان دیگران زندگی و کار و ازدواج کردند.
احمدینژاد در دولت نهم حلقه مدیریتی را شکاند، با مافیاهای قدرت و ثروت واقعاً در افتاد و تلاش کرد اصلاحاتی را در نظام کشور ایجاد بکند و تا حدی هم موفق شد.
یکی از عرصههایی که احمدینژاد برای اصلاح آن ورود پیدا کرد سازمان مدیریت و برنامه ریزی بود که رئیسجمهور آن را منحل کرد. به نظرم این یک اقدام انقلابی و شجاعانه بود ولی ایرادش ادامه ندادن و عدم جایگزین برای آن بود.
دولت با انحلال سازمان برنامه و عدم جایگزین برای آن، سازمان را به حالت نیمهجان رها کرد. همین نیمه جان رهاکردن باعث ضرر کشور و دولت شد. در دولت دهم هم کشور از این ناحیه ضربه خورد و بعد مجبور شد همان سازمان را احیا کند تا وضعیت سابق مجدداً حاکم شود. دولت کار بزرگی را شروع کرد ولی رهایش کرد و نتوانست تمامش کند. ای داد و بیداد...
***اصلاحات مثبت بانکی که تداوم نیافت***
مثال دیگری بزنم. دولت نهم در رابطه با اصلاحات بانکی قدمهایی را برداشت ولی ساختار را نتوانست درست کند، یعنی پیش نرفت و یک مرتبه رهایش کرد. این رها کردن مانند فنری شد که تحت فشار قرار گرفته و یک مرتبه رها میشود و به جای سابقش بازمیگردد. در دو- سه سال اخیر دولت دهم میبینیم که باز بانکها همان نقش تسلط کامل بر نقدینگی کشور را پیدا کرده و نقش محوری را در اقتصاد کشور بازی کردند. آقای احمدینژاد هم دیگر نتوانست کار را جمع بکند و این مساله هم به ضرر کشور تمام شد.
***مسکن مهر از ویژگیهای مثبت دولت دهم است***
البته دولت دهم هم ویژگیهای خاص خودش را دارد. به عنوان مثال در دولت نهم احمدینژاد در مسکن کاری نکرد البته به نظر من وزیری که برای مسکن منصوب کرده بود، ضعیف بود، اما در دولت دهم این کمکاری جبران میشود. برجستگی دولت دهم نسبت به دولت نهم، مسکن مهر است. علتش هم این است که آقای احمدینژاد برای مسکن مهر، جوانان را به کار گرفت. این هم به سابقه دولت نهم بازمیگردد که احمدینژاد جوانان را خوب به کار گرفت؛ جوانهایی به میدان آمدند و حلقههای مدیریتی شکسته شد. این جوانان که در دانشگاه علم و صنعت یک مرکز تحقیقات کوچک درست کرده بودند، ایده مسکن مهر را دادند.
*** احمدینژاد از پیروی دولت اصلاحات یا به کارگیری مهرههای آنان ضربه خورد***
در دولت نهم فضا و بستر این ایده فراهم نشد ولی در دولت دهم این انجام گرفت البته این را هم باید بگویم که آقای احمدینژاد هرجا ضربه خورده، جایی است که یا از دولتهای اصلاحات و سازندگی پیروی کرده یا از مهرههای دولت سازندگی و اصلاحات استفاده کرده است.
***نیروهای گفتمانی سوم تیر باعث موفقیت دولت شدند***
*تسنیم: مثال میزنید؟
- سلیمانی: یکی از مثالها همان بخش مسکن است. وزیر دولت نهم کسی بود که در دولت قبلی وزیر بوده است. در راهسازی هم وزیر دولت اصلاحات که وزیر راه خاتمی هم بود، در 2 سال اول کار چندانی نکرد. در 2 سال آخر دولت نهم است که درخشندگی در ساخت و ساز راه و ترابری داریم. آقای بهبهانی پس از تصدی وزارت یکسری نیروی جوان را به کار میگیرد و از آنجا حرکت پرشتاب آغاز میشود.
مثال دیگر در بانک مرکزی است. آقای احمدینژاد رئیس کل بانک مرکزی را عوض نکرد. بعد وزیر دولت خاتمی رئیس بانک مرکزی میشود. به همین دلیل هم میبینید در بخش بانکها اقدام خیلی مهمی صورت نمیگیرد. اگر خوب دقت کنیم، متوجه میشویم هرجایی که آقای احمدینژاد از حلقههای مدیریتی گذشته استفاده کرده، ضربه خورده است ولی هر کجا نیروهای جدید با فکر جدید و همراستا با گفتمان سوم تیر را به میدان آورده، موفق شده است.
ببینید در حوزه ارتباطات چه اتفاقاتی افتاد؟ همه میگویند انقلابی در این حوزه اتفاق افتاده است. در حوزه بهداشت و درمان واقعاً انقلاب صورت گرفت و مردم خیلی استفاده کردند و رضایت داشتند.
در حوزه وزارت بازرگانی تحول ایجاد شد. وزارت بازرگانی بسیار مراقب بود که در شب عید چیزی گران نشود. شما اگر 4 سال دولت نهم را زیر ذرهبین بگذارید و بررسی بکنید، متوجه میشوید که کنترل و تنظیم بازار در دولت نهم بسیار خوب انجام گرفت ولی در دولت دهم در این زمینه ضعف داریم.
در دولت نهم در حوزه آموزش و پرورش خیلی اقدامی صورت نگرفت زیرا وزرا تغییر کردند و آقای احمدینژاد یا نتوانست افراد توانمندی جذب کند یا افراد جذب شده، به جریانات سیاسی خاص وابسته بودند، بنابراین نتوانستند کاری بکنند لذا در دولت نهم در این زمینه خیلی حرکتی انجام نشد ولی دولت دهم در حوزه آموزش و پرورش کارهای خوبی انجام داد و رضایت نسبی را بوجود آورد.
***کابینه دولت نهم قویتر از دولت دهم***
*تسنیم: آیا احمدینژاد 92 با احمدینژاد 84 تفاوتی در حوزه عملکرد کرده است؟
- سلیمانی: در این روند 2 بحث مطرح است. یکی عملکرد دولت و دیگری گفتمانمحوری آن. در حوزه عملکرد و کار و تلاش و... دولت تغییری نداشت و حتی دولت دهم نقاط برجسته خیلی خیلی زیادی دارد ولی دولت دهم از دولت نهم از منظر کابینه و ساختار خیلی ضعیفتر است. آمار و ارقام میگوید که فعالیتهای دولت نهم خیلی گستردهتر بود.
***دولت دهم 10 سر و گردن بالاتر از دولت اصلاحات و سازندگی***
ما در دولت دهم یک اُفت کاملاً مشهود را نسبت به دولت نهم میبینیم ولی همین دولت دهم را اگر یک انسان منصف با دولت سازندگی و اصلاحات مقایسه کند، خواهد فهمید که دولت دهم 10 سر و گردن از آن دولتها بالاتر است و دستاوردهایش نیز خیلی خیلی بیشتر است.
***دولت دهم برای خودش خیلی حاشیه درست کرد***
*تسنیم: چه عواملی باعث شد که حجم انتقادات به دولت بالا رفت. به نظر شما دولت در حوزههایی وارد شد که تنشزا بود؟
-سلیمانی: من از نظر عملکردی گفتم. از نظر گفتمانی دولت دهم یک اُفت بسیار بسیار شدید محسوس در حوزههای مختلف دارد ولی همین اُفت گفتمان هم به پیادهسازی و عمل نرسیده است.
وزرای دولت دهم افرادی ولایتمدار هستند که کارشان را انجام میدهند ولی متأسفانه دولت دهم برای خودش خیلی حاشیه درست کرد. یکسری از این حاشیهها را خود دولت برای خودش درست کرد و یکسری هم دیگران برایش درست کردند.
***خیلیها تلاش کردند برای دولت نهم حاشیه درست کنند ولی نتوانستند***
در دولت نهم خیلیها تلاش کردند برای دولت حاشیه درست کنند ولی نتوانستند. در عوض در دولت دهم به نظرم مخالفین به خوبی توانستند برای آقای احمدینژاد حاشیه درست کنند البته آقای احمدینژاد هم آمادگی خودش را نشان داد و در حاشیهها به خواست مخالفین خودش بازی کرد و متاسفانه این اتفاقات افتاد.
***طرح «مکتب ایرانی» حاشیهای خودساخته بود***
یکی از حاشیههای خودساخته دولت طرح مکتب ایرانی بود. این مساله چه نفعی به کسی دارد؟ این مکتب نه گفتمان مردمپسندی و نه نخبهپسندی است. اصلاً کسی آن را مطالبه نمیکند. این مساله را جز دشمن چه کسی مطالبه میکند؟ هر چند که این طرح مکتب ایرانی در حد حرف است و هیچ جایی هم مطرح نیست ولی کار دست دولت داد.
*تسنیم: این یکی از حاشیههای خودساخته دولت بود؟
- سلیمانی: از این دست حاشیهسازیها زیاد دادند. حاشیههای اینگونه زیاد دور و بر خودشان درست کردند.
***سوال از رئیسجمهور از حاشیه هایی بود که برای دولت درست کردند***
* تسنیم: جریانات سیاسی و مخالفین آقای احمدینژاد چه حاشیههایی توانستند برای دولت ایجاد کنند؟
- سلیمانی: یکی از حاشیههایی که ایجاد کردند، طرح سوال از رئیسجمهور در مجلس هشتم بود. وقتی این اتفاق میافتد، کنار آن شروع به حاشیهسازی میکنند.
همین چند ماه پیش دوباره سوال از رئیسجمهور مطرح شد. این سوال چه نفعی برای کشور داشت؟ شروع این حاشیهسازیها از برخی نمایندگان مجلس آغاز شد و بعد آقای احمدینژاد در آن بازی کرد. یا در یکشنبه سیاه مجلس و عزل وزیر کار، آقای رئیسجمهور به عنوان یک طرف بازی عمل کرد. این حاشیهها برای کسی نفعی ندارد ولی آقای احمدینژاد متأسفانه خوب بازی کرد.
***پرکاری دولت دهم اُفت پیدا کرد***
*تسنیم: مقام معظم رهبری مردمیبودن، سفرهای استانی، پرکاری، شجاعت، استکبارستیزی و عدالتطلبی را جزو ویژگیهای مثبت دولت برشمردند. آیا این ویژگیها در تمام عمر دو دولت احمدینژاد یکسان بوده است؟
-سلیمانی: به عنوان مثال پرکاری و پر تلاشی دولت نهم خیلی بود که در دولت دهم هم ادامه داشت ولی در سال گذشته سفرهای استانی چند ماه قطع شد. پس پرکاری دولت اُفت پیدا کرده است، یعنی آن پرکاری و پرتلاشی در سال آخر دولت اُفت چشمیگری و قابل توجهی پیدا میکند؛ برای اینکه دولت درگیر آن حاشیهها و جمع کردن آنهاست.
***در تابستان و پائیز 91، اقتصاد کشور رها بود***
* تسنیم: در استکبارستیزی و عدالتطلبی دولت تغییری رخ داد؟
- سلیمانی: در عدالتطلبی دولت، همه برنامهها به نفع عموم مردم بوده است. به عنوان مثال در دولت نهم یا دو سال اول دولت دهم آقای رئیسجمهور حواسش جمع است که در اقتصاد مردم مشکلی پیش نیاید. همین که میخواهد مشکلی پیش بیاید، بسیج میشود و مشکل را جمع میکند ولی در سال 90 و 91 این پیج و مهره شل میشود و دیگر دولت در برخی از زمینهها به موقع عمل نمیکند و حتی در زمینههایی خودش باعث یکسری به همریختگی در اقتصاد میشود. این مسائل نشان از اُفت دولت دارد.
در تابستان سال 91 تا پائیز وضعیت اقتصاد کشور یله و رها بود و دولت راجع به همه مسائل اقتصادی سکوت کرد، یعنی نه عمل میکند و نه کنترل میکند و نه محکم وارد میدان میشود تا این بحرانی را مهار کند. دولت و عدالتطلبی در اینجا ضربه خورد. وقتی در سال 91 این مشکلات در اقتصاد ایجاد شد، عدهای از آن سود و بهره بردند و خودشان را چاق کردند و اثرات تبعیض و بیعدالتی را داخل میدان آوردند.
*تسنیم: آقای احمدینژاد بارها تاکید داشت که تحریمها هیچ تاثیری ندارد و جمله معروفی هم داشتند که آنقدر قطعنامه بدهید که قطعنامهدانتان پاره شود اما در سال 90 و 91 خیلی تاکید داشت که تحریمها ما را از پا درآورده و اثرگذاری آن بسیار زیاد است...
- سلیمانی: نه! به نظرم ایشان هیچکدام از این دو حرف را به این صورت نگفت. الان هم ملت ایران به آمریکا میگوید که هر چقدر میخواهید قطعنامه دهید. این زبان ملت ایران است. ما از تحریم نمیترسیم.
اینکه تحریم در اقتصاد ما اثرگذاشته را هیچ کس نفی نمیکند. آقای احمدینژاد اینگونه نگفته که شما میگویئد، بلکه گفته است که "الان شرایط، شرایط سختی است". درست هم میگوید. الان خود غربیها میگویند تحریمها فلج کننده است. هر کدام از تحریمهای علیه ایران علیه کشورهای دیگر انجام شده بود، مطمئن باشید تسلیم میشد.
***مجلس مخالف دولت است/ هیئت رئیسه مجلس بیش از حد در امور اجرایی دخالت میکند***
*تسنیم: آقای احمدینژاد در ابتدای حضورش در دولت تاکید زیادی بر ارتباط مجلس و دولت داشت. به عنوان مثال پس از عدم رای مجلس به چند وزیر دولت، رئیسجمهور گفت بررسی مجلس موشکافانه بود اما رفته رفته این ارتباط تیره شد تا جائی که دولت در سال 86 گفت مجلس با وضع قوانین نمیتواند تصمیمات دولت را وتو کند. نهایتا در سال 89 نیز گفت که مجلس در راس امور نیست. چرا رئیسجمهور با مجلس زاویه پیدا کرد؟ آیا این مسئله را میتوان به عنوان یکی از نقاط ضعف رئیس جمهور برشمرد؟
- سلیمانی: برای اینکه مجلس مخالف دولت است. مجلس جناحی و سیاسی عمل میکند. عدم همکاری مجلس با دولت یکی از نقاط نشان دهنده مظلومیت آقای احمدینژاد است. به نظر من مجلس بیش از حد در امور اجرایی دخالت میکند. مدیریت و هیئترئیسه مجلس واقعاً خیلی بیش از آنچیزی که انتظار است، پا در کفش دولت میکند. البته من کار احمدینژاد را تائید نمیکنم. اینکه آقای احمدینژاد میگوید قانون را اجرا نمیکنم یا قانون را ابلاغ نمیکند، خطا و مزخرف است ولی اینها معلولند.
***مصوبات اقتصادی مجلس در سال 91، بستن دست دولت است***
شما نگاه کنید که در سال 91 عمده مصوبات مجلس در حوزه اقتصاد، بستن دست دولت است. به نظرم ما باید منصفانه صحبت کنیم.
***آغاز سراشیبی احمدینژاد، داستان خرید نمایندگان بود***
معتقدم داستان تلاش برای خرید نمایندگان با 5 میلیون تومان نقطه و سر آغاز سراشیبی احمدی نژاد است.
*تسنیم: در ماجرای معرفی وزیر ورزش و جوانان، برخی نمایندگان در مجلس هنگام سخنرانی رئیسجمهور "دو دو" کردند. مقام معظم رهبری درباره این اقدام به مجلس تذکر دادند اما باز هم با رئیسجمهور برخورد بدی شد.
- سلیمانی: ما نباید بگوئیم مجلس. متاسفانه اینها یک عده هستند. کلیت مجلس اینگونه نیست ولی یک شرایطی بر مجلس حاکم میشود و یک هیئت رئیسه خاصی حاکم میشود، که آدمهای پرخاشگر محور میشوند و این اتفاقات میافتد. به نظر من این یک گیر در ساختار مجلس است. باید ساختار مجلس اصلاح شود و اگر نشود، باز هم این اتفاقات میافتد.
***احمدینژاد چوب بازی کردن در حاشیهها را خورده***
البته این را بگویم که معتقدم که آقای احمدینژاد هم نباید عکسالعملی برخورد میکرد. مجلس در خیلی اوقات آقای احمدینژاد را به حاشیه برده و برای وی حاشیه درست کرده است و آقای احمدینژاد هم خوشش آمده و در آن حاشیهها بازی کرده و چوبش را خورده است.
***الان سیستم مبارزه با فساد رهاست***
* تسنیم: برخورد دولت با پدیده فساد با توجه به اینکه آقای احمدینژاد از ابتدای دولتش گفت که دست رانتخواران را از اقتصاد کشور کوتاه میکند و اولتیماتومهایی که به مفسدین میداد و میگفت اجازه نمیدهیم خودروهای 500 میلیونی وارد کشور شود، چگونه بود؟
- سلیمانی: به نظرم آقای احمدینژاد در مقابله با فساد در دولت نهم و یکی دو سال اول دولت دهم، خیلی نقش داشت و خیلی مبارزه کرد ولی بعد رها کرد یعنی الان هم سیستم رهاست. تفاوتش این است که آقای احمدینژاد خوب شروع کرد و تا یک حدی هم جلو رفت ولی ناگهانی مبارزه را رها کرد و به حرف و شعار بسنده کرد. و دیگر روی اصلاح سیستم و اصلاح ساختار و گلوگاهها خیلی کار نکرد و بیشتر به معلولها پرداخته است.
***خانهنشینی خطای بزرگی بود که احمدینژاد نتوانست جبرانش کند***
*تسنیم: به نظر شما عملکرد آقای احمدینژاد در سال 90 و ماجرای خانهنشینیاش چقدر در مشکلات دولت اثر داشت؟
-سلیمانی: قبل از خانهنشینی حتماً مشکلاتی بوده که این خانهنشینی اتفاق افتاده است. این اقدام جزو خبطها و اشتباهات بزرگ احمدینژاد که نفر دوم کشور است، به حساب میآید. این خطای بسیار بسیار بزرگی بود که آقای احمدینژاد نتوانست جبرانش کند. باید این خطا و اشتباه بزرگ را جبران میکرد ولی نکرد. اگر جبران کرده بود، خیلی به نفعش بود.
***پایگاه اجتماعی دولت خیلی تغییر کرد***
*تسنیم: سال 88 پس از معرفی آقای مشایی به سمت معاون اولی، مقام معظم رهبری طی نامهای به رئیسجمهور پیشبینی کردند که تصدی پست معاون اولی آقای مشایی باعث ریزش هواداران دولت میشود. آیا اصرار بر ماندن مشایی پایگاه اجتماعی دولت را تغییر داد؟
-سلیمانی: پایگاه اجتماعی دولت خیلی تغییر کرد. خیلی تغییر کرد.
***احمدینژاد امروز در بین دانشجویان هیچ پایگاهی ندارد***
*تسنیم: الان پایگاه اجتماعی آقای احمدینژاد چقدر است؟
- سلیمانی: نمیدانم. ارزیابیای ندارم ولی به نظرم در محیط دانشگاهی که تقریباً هیچ پایگاهی ندارد. من به دلیل ارتباطم با جوانان میدانم در بدنه دانشجویی طرفداری ندارد، البته عدهای هم هستند که آقای احمدینژاد را دوست دارند ولی پیرواش نیستند و اصطلاحا برایش سینه نمیزنند. من اطلاعی ندارم که در جامعه هم اینگونه هست یا نیست.
*تسنیم: شما از وزرای دولت نهم بودید که رئیسجمهور تمایل به همراهی شما در دولت دهم را داشتند. علت کنارهگیری شما از دولت آقای احمدینژاد چه بود؟
-سلیمانی: اول اینکه من خودم معتقدم 4 سال برای وزارت کافی است. در کار اجرایی کلان کشور و نظارت 4 سال کافی است و تجربه 400-500 ساله حکومتداری دنیا نشان میدهد که این شیوه درست است.
دوم اینکه هر نفری، چه وزیر و چه رئیس جمهور، در دور دوم اُفت دارد و سوم اینکه عقل نیز میگوید که انسان باید یک جا نباشد و انسان وقتی در اوج قدرت است، اگر تعویض شود، به نظر من بهتر است تا اینکه به نقطه حضیض برسد و سپس تعویض شود.
وزرایی که از دولت نهم در دولت دهم باقی ماندند، یا با اصرار خودشان و یا با اصرار دولت، در دولت ماندند، عاقبت به خیر نشدند.
*تسنیم: دولت نهم خیلی بر روی تغییر ساختار دانشگاه آزاد تاکید داشت؛ خیلی شجاعانه هم به آن ورود کرد و در نهایت بعد از 40 ماه اساسنامه این دانشگاه عوض شد و آقای جاسبی هم عوض شدند ولی در چند وقت اخیر دیدیم که برخی میگویند آقای احمدینژاد، به سمت آقای جاسبی گرایش پیدا کرده است. به نظر شما این تغییر و چرخش در آقای احمدینژاد نشانه چیست؟
-سلیمانی: نمیدانم. واقعاً نمیدانم. البته دلیل را نمیدانم.
*تسنیم: آیا در مورد موضع آقای احمدینژاد این تغییر موضع را قبول دارید؟
-سلیمانی: نمیدانم و اطلاعی در این حوزه ندارم ولی به نظرم تغییر مدیریت دانشگاه آزاد کار بزرگی بود.
***غرور، عامل عدم محبوبیت روسای جمهور و وزرا میشود***
*تسنیم: یکی از مباحثی که شاید در کشور به آن زیاد توجه نشده است، عدم محبوبیت روسای جمهور از سال 68 به بعد در نگاه متدینین است. علت این مساله چیست؟
-سلیمانی: برای اینکه چه وزرا و چه روسای جمهور در دور دوم خیلی مغرور میشوند و اتفاق درونی در آنها صورت میگیرد.
*تسنیم: آقای احمدینژاد در ماههای آخر عمر دولت گفتند که از کجا میدانید که سال پایانی دولت است. از سوی دیگر میگویند برگزاری میتینگهایی مانند استادیوم آزادی، این شائبه را تقویت کرده که آقای رئیسجمهور شخص دیگری را برای کاندیداتوری در انتخابات درنظر گرفته است. چقدر این حرفها صحت دارد؟
-سلیمانی: منظور شما از این سئوال چیست؟
*تسنیم: ما در حال حاضر در روزهای پایانی دولت قرار داریم. چند روز پیش آقای احمدینژاد گفتند که ما تازه اول راه هستیم و اگر گوشه پروندههایتان را بالا بدهیم, فلان و فلان میشود. این مسائل را میگویند که شائبه انتخاباتی بودن اقدامات دولت را تقویت میکند...
-سلیمانی: اینها مهم نیست. هر کس رئیس جمهور بوده به این صورت صحبت کرده است. در سالهای پایانی دولت سازندگی نیز میخواستند قانون اساسی را عوض کنند که رئیس جمهور دوره سوم هم بتواند رئیسجمهور شود.
***ویژگیهای دولت احمدینژاد***
*تسنیم: دولت آقای احمدینژاد چه ویژگیهایی را داشتند که در دولتهای قبلی آن ویژگیها وجود نداشت؟
-سلیمانی: احمدینژاد حلقه مدیریت باندی و جناحی را شکست البته الان ممکن است این حلقه دوباره شکل گرفته باشد ولی احمدینژاد در این 5-6 سال اول انقلابی به پا کرد.
علاوه بر این احمدینژاد کشور را هستهای کرد. واقعاً دولتهای قبلی به سمت نزول رفتند. دولت نهم کشور را فضایی کرد. اینها جزو افتخارات و نکات مثبت است.
سفرهای استانی از دیگر نقاط مثبت دولت بود. در آن زمان دیدار و ملاقات با مدیرکل هم امکانپذیر نبود و یا به سختی فراهم میشد.
حدود 20 سال پیش رفتم تا رئیس بنیاد مستضعفان را ببینم. در طبقه هفتم ما را پیاده کردند و گفتند باید سه طبقه هم پیاده بروید ولی در دولت نهم و دهم وزیر خودش به مغازه میرفت و خرید میکرد.
یک بار من برای خرید به مغازهای رفتم. طرف من را شناخت و به من گفت شما تنها آمدید؟ گفتم بله! مغازهدار از مغازه بیرون آمد و دید من تنها آمدم. دقیقاً با این اصطلاح که " مگر میشود؟" تعجب خودش را نشان داد.
در دولت احمدی نژاد رابطه بین مردم و دولت کاملاً در راستای آرمانهای انقلاب و همان چیزی که امام و رهبری میخواستند اتفاق افتاد و مردم دیدند که فردی از جنس خودشان در دولت است.
***وزاری دولت جاهایی رفتند که مدیرکلها نرفتند***
جاهایی از این کشور وجود دارد که وزیر دولت نهم به آنجا رفته ولی حتی مدیرکل هم به آنجا نرفته است. مردم به ما میگفتند اگر کاری هم برای ما نکردید، همین که آمدید قدمتان بر روی چشم ما. مردم ما خیلی خاضع، بزرگ و فهمیده هستند. به نظرم در دولت نهم و دهم این کارها اتفاق افتاد.
شما اگر در مسیر روستایی بروید، کاملاً مشخص است که خانههای روستایی اکثراً تازهساز شدند.
سفر به مناطق محروم و رسیدگی به نقاط محروم و کمتر توسعهیافته تنها در دولت نهم و دهم اتفاق افتاد ولی در دولتهای قبلی مسئولین فقط در تهران بودند و همه حرفشان این بود که شهردار تهران هم عضو هیئت دولت شود.
در هر صورت دولت نهم و دهم مزیتهایی دارد که باید در دولت یازدهم نیز ادامه پیدا کند. ویژگیها و امتیازهای دولت نهم و دهم باید در دولت یازدهم استمرار داشته باشد.
***کسی که به عدالت اعتقاد ندارد، نباید رئیسجمهور شود***
کسی که به عدالت اعتقاد ندارد و کسی که فقط به فکر اطرافیان خودش است، نباید مدیریت کشور را بر عهده بگیرد.
این افراد اصلاً در دولت نهم وجود نداشتند ولی در آخر دولت یک مقداری این مساله ایراد پیدا کرده است. در دولتهای قبلی این مسائل اصلاً اهمیت نداشت و اگر کسی مدیر میشد، با ماشینش به مردم خاک میداد.
به نظر من در دولت احمدینژاد خیلی خدمت شد و مردم این خدمات را لمس کردند. به عنوان مثال مسکن مهر و سهام عدالت کارهای بسیار بزرگی بود؛ همچنین طرحها و پروژههایی که در دولت نهم و دهم انجام شد، عموماً طرحهای مردمی بود، یعنی چندین میلیون نفر را تحت پوشش خدمات و امکانات قرار میداد.
شما از هر بازنشستهای که بپرسید، متوجه میشوید که وضع آنها در دولت نهم بهتر شد البته این مسائل نسبی است ولی در دورهای بعضیها میگفتند که فقیر فقرا باید بمیرند و آنها را به دریا بیندازیم.
در این دولت مطرح شد که امکانات کشور متعلق به همه است و این مسائل و گفتمان برجسته سوم تیر است، البته گفتمان سوم تیر همان گفتمان امامخمینی(ره) بود. این گفتمان به دلیل اینکه در دو دولت قبل خراب شده بود، در دولت نهم پیادهسازی و اجرا شد که این نکات مثبت است.
***نکات منفی دولت در 2 سال اخیر اتفاق افتاده/10 درصد وزرایی که مرتبط با بدنه قدرتند، بر دولت مسلطند***
*تسنیم: نکات منفی دولت احمدینژاد که نباید در دولت بعدی باشد، چیست؟
- سلیمانی: نکات منفی دولت آقای احمدینژاد چند قلمی است که در همین یکی دو سال آخر اتفاق افتاده است و در تعداد محدودی از افراد است. این مسئله فراگیر نیست و حتی در هیئت دولت تقریباً 90 درصد انسانهای پاک، کاری، مردمی و... هستند ولی در یکی دو سال اخیر آن ده درصد به دلیل ارتباطی که با بدنه قدرت پیدا کرده است، به بقیه مسلط شده است. به نظرم این مسئله اشکال ایجاد کرد، وگرنه نقاط قوت دولت زیاد است.
***کنار گذاشتن دوستان، اشتباه بزرگ دولت بود/کسانی آمدند که دشمن دولت بودند***
دولت اشتباه بزرگی که کرد این بود که دوستان خود را کنار گذاشت؛ به همین دلیل ضربه خورد و مشاهده شد احمدی نژاد به کسانی که در رده مخالفان و دشمنان دولت بودند، میدان داد ولی کسانی که پای کار گفتمان سوم تیر بودند، یکییکی کنار گذاشت که این اشتباه بزرگی بود و ضربه آن را هم خورد.
***ریشه مشکلات کشور از عملکرد دولت سازندگی است***
*تسنیم: شما به سه دولت هاشمی، خاتمی و احمدینژاد چه نمرهای میدهید؟
- سلیمانی: شرایط دولت آقای هاشمی رفسنجانی به گونهای بود که هنوز نیروهای انقلابی، به خصوص در دوره اول، حضور داشتند ولی به هر حال نمره ناپلئونی قبولی میگیرد. همین الان اگر مشکلات کشور را رصد کنید، ریشه آن در دوره سازندگی است. بیعدالتی، تبعیض، خودخواهی، خلاف قانونها، پیگیری تغییر قانون اساسی به نفع یک گروه خاص، اقدامات ضد فرهنگی، غیر سیاسی کردن دانشگاهها و ... از دولت سازندگی شروع میشود.
***نمره دولت اصلاحات "رد" است***
این مسائل در دولت سازندگی اوایل کار است ولی به دلیل اینکه در دولت اصلاحات میوهچینی میشود، نمرهشان "رد" است، زیرا خودشان گفتند ما کاری به اقتصاد و ... نداریم و فقط به فکر توسعه سیاسی هستیم.
افراد زیادی که در دولت اصلاحات مسئول بودند، در حال حاضر لندننشین و آمریکانشین هستند، یعنی خرابکاریهایشان را کردند و حالا در آنجا به ملت فحش میدهند. به عنوان مثال شما کسی را دارید که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در مسئولیتهای بزرگی همچون معاون نخست وزیر، وزیر، معاون رئیس جمهور، نماینده مجلس و ... بوده و 25-26 سال در صدر قدرت حضور داشته است؛ الان هم این افراد در رسانههای ضد انقلاب علیه ملت ایران صحبت میکنند.
بر این اساس شما چگونه به دولت اصلاحات نمره مثبت میدهید؟ هیچ کس نمیتواند نمره مثبتی بدهد.
به عنوان مثال مشاور امور زنان رئیسجمهور به آمریکا میرود و در آنجا کشف حجاب میکند و میگوید من 30 سال مخالف حجاب بودم.
***به دولت نهم 20 و به دولت دهم 15 میدهم***
*تسنیم: خب! به دولت آقای احمدینژاد چه نمرهای میدهید؟
- سلیمانی: عملکرد دولت نهم آقای احمدینژاد واقعاً نمره 20 دارد، شاید در تاریخ بینظیر باشد. دولت دهم نیز خوب است ولی چند مورد دارد که خدا را شکر فرصت پیادهسازی آن را پیدا نکردند و فقط به عنوان ترمز بودند که رکود ایجاد کردند که میتوان به آن 15 داد. دولت دهم در دو سال اول خوب بود ولی در دو سال آخر ضعیف شد.
رجا نیوز