به گزارشافکارنیوز، وضعيت اصلاحطلبان حتي در نهادهاي اجتماعي هم وضعيت متزلزلتري است.»
اين مطلب را عليرضا نامور حقيقي از مخالفان مقيم کانادا در مصاحبه با راديو فردا عنوان کرد. وي درباره آشفتگي جبهه اصلاحطلبان ميگويد: اصلاحطلبان بايد در اين مورد دورانديشي ميکردند. بايد از تير و خرداد شروع ميکردند به برگزيدن جريان دوم به عنوان کانديدايي که (به جاي آقاي هاشمي و آقاي خاتمي) به عنوان نفر دوم اصلاحطلب ميخواهد بيايد. اين ضعف به آقاي خاتمي هم برميگردد. يعني اگر آقاي خاتمي در دوران رياستجمهوري خودش يک معاون اول قدرتمند برگزيده بود، او ميتوانست براي انتخابات رياستجمهوري کانديداي مناسبي باشد.
از سوي ديگر، مهمترين نقشي که هاشمي ميتواند داشته باشد اين است که تعادل قوا بدهد، بازيسازي کند؛ بدون اينکه خودش مستقيما درگير شود و بخواهد بازي با ريسک بالا بکند. آقاي هاشمي در بازي با ريسک بالا ممکن است آسيب ببيند و اين آسيب به جريانهاي بوروکرات هوادار خودش هم صدمه خواهد زد.
اما در مقابل تقي رحماني عضو گروهک ملي مذهبي و مقيم پاريس ميگويد: الان لااقل آقاي خاتمي و آقاي هاشمي بايد کانديدا شوند تا اگر صلاحيتشان را رد کردند اصلاحطلبان بتوانند بگويند که کانديداي اصلي، يا بازيکن اصلي ما، روي نيمکت نشست. با کارت قرمزي که ناحق داور به اين بازيکن داد. اگر اينها وارد نشوند سه تا اصلاحطلب ضعيف ميمانند.
وي در عين حال با تاکيد بر سرمايهگذاري روي وجه سلبي هل دادن هاشمي و خاتمي به وسط ميدان ميگويد: از نظر من نه آقاي خاتمي نه آقاي رفسنجاني و هيچ دولتمرد ديگري نميتواند در کوتاهمدت دموکراسي بياورد. حتي اصلاحطلبان هم نميتوانند چنين کاري کنند. لازم است در درون حاکميت ايران فضايي باز شود که بتوان نفس کشيد تا جامعه مدني ايران خفه نشود. به نظر من چارهاي جز ورود خاتمي و هاشمي نيست. اگر رد صلاحيت شدند آن بحث ديگري است.
در همين حال وب سايت ضدانقلاب «راديو کوچه»، در تحليلي با عنوان «هاشمي روزنه اميد» نوشت: هاشمي به درستي در ميان اپوزيسيون جمهوري اسلامي به عنوان يکي از بانيان اين نظام شناخته ميشود... اپوزيسيون در شرايطي که توان و آلترناتيو ديگري براي تغيير نظام ندارد، بد نميبيند تا حداقل در برابر حضور هاشمي سنگاندازي نکند و نظارهگر جنگي باشد که بدون شک در آن پيروزي هر کدام از طرفين دعوا به تضعيف جمهوري اسلامي خواهد انجاميد(!)
اين مطلب را عليرضا نامور حقيقي از مخالفان مقيم کانادا در مصاحبه با راديو فردا عنوان کرد. وي درباره آشفتگي جبهه اصلاحطلبان ميگويد: اصلاحطلبان بايد در اين مورد دورانديشي ميکردند. بايد از تير و خرداد شروع ميکردند به برگزيدن جريان دوم به عنوان کانديدايي که (به جاي آقاي هاشمي و آقاي خاتمي) به عنوان نفر دوم اصلاحطلب ميخواهد بيايد. اين ضعف به آقاي خاتمي هم برميگردد. يعني اگر آقاي خاتمي در دوران رياستجمهوري خودش يک معاون اول قدرتمند برگزيده بود، او ميتوانست براي انتخابات رياستجمهوري کانديداي مناسبي باشد.
از سوي ديگر، مهمترين نقشي که هاشمي ميتواند داشته باشد اين است که تعادل قوا بدهد، بازيسازي کند؛ بدون اينکه خودش مستقيما درگير شود و بخواهد بازي با ريسک بالا بکند. آقاي هاشمي در بازي با ريسک بالا ممکن است آسيب ببيند و اين آسيب به جريانهاي بوروکرات هوادار خودش هم صدمه خواهد زد.
اما در مقابل تقي رحماني عضو گروهک ملي مذهبي و مقيم پاريس ميگويد: الان لااقل آقاي خاتمي و آقاي هاشمي بايد کانديدا شوند تا اگر صلاحيتشان را رد کردند اصلاحطلبان بتوانند بگويند که کانديداي اصلي، يا بازيکن اصلي ما، روي نيمکت نشست. با کارت قرمزي که ناحق داور به اين بازيکن داد. اگر اينها وارد نشوند سه تا اصلاحطلب ضعيف ميمانند.
وي در عين حال با تاکيد بر سرمايهگذاري روي وجه سلبي هل دادن هاشمي و خاتمي به وسط ميدان ميگويد: از نظر من نه آقاي خاتمي نه آقاي رفسنجاني و هيچ دولتمرد ديگري نميتواند در کوتاهمدت دموکراسي بياورد. حتي اصلاحطلبان هم نميتوانند چنين کاري کنند. لازم است در درون حاکميت ايران فضايي باز شود که بتوان نفس کشيد تا جامعه مدني ايران خفه نشود. به نظر من چارهاي جز ورود خاتمي و هاشمي نيست. اگر رد صلاحيت شدند آن بحث ديگري است.
در همين حال وب سايت ضدانقلاب «راديو کوچه»، در تحليلي با عنوان «هاشمي روزنه اميد» نوشت: هاشمي به درستي در ميان اپوزيسيون جمهوري اسلامي به عنوان يکي از بانيان اين نظام شناخته ميشود... اپوزيسيون در شرايطي که توان و آلترناتيو ديگري براي تغيير نظام ندارد، بد نميبيند تا حداقل در برابر حضور هاشمي سنگاندازي نکند و نظارهگر جنگي باشد که بدون شک در آن پيروزي هر کدام از طرفين دعوا به تضعيف جمهوري اسلامي خواهد انجاميد(!)