به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:
گویانیوز: جمهوری اسلامی تاجزاده را هم شیرفهم کرد!
هوشمندی حاکمیت باعث شده تا حتی کسانی مانند تاجزاده در خدمت انتخابات به بازی گرفته شوند و از هتل 5 ستاره اوین تحلیل شرکت در انتخابات به بیرون بفرستند.
این مطلب را پایگاه اینترنتی گویانیوز وابسته به محافل ضدانقلاب منتشر کرده و نوشته است: حاکمیت (رهبری) توانسته با تحمیل فراموشسپاری جنبش سبز، حتی تندروترین اصلاحطلبان را شیرفهم کند و به آنها بقبولاند که انتخابات برای حکومت وسیلهای است برای نمایش مشروعیت آن، نشان دادن رعایت سازوکارهای دموکراتیک در عمل، حذف محترمانه (و در صورت لزوم غیرمحترمانه) محافل نقزن، و اثبات این امر مهم که در حکومت اسلامی، آرای مردم محترم شمرده میشوند.
گویانیوز خاطرنشان میکند: اصلاحطلبان مراسم پرشور هل دادن خاتمی و هاشمیرفسنجانی به طرف میدان به راه انداخته و کار این شور به آنجا کشیده که مصطفی تاجزاده زندانی زندان اوین بساط ستاد تبلیغات انتخابات پهن کرده و از زندان اوین «تحلیل و راهکار» به سراسر ایران و جهان صادر میکند، تا به ایرانیان و جهانیان نشان دهد اوین «پنج ستاره» شده است. آنچه در هیاهوی شلتاقهای مشائی، و شور اصلاحطلبان داخل و خارج، کمتر مورد توجه و عنایت قرار گرفته است،هوشیاری هوشمند آیتالله خامنهای در این چالشها و دعواهاست.
این سایت وابسته به اپوزیسیون ضمن مرور بیانات ماههای اخیر رهبرمعظم انقلاب درباره انتخابات و دعوت به حماسه سیاسی و پایبندی به قانون نوشت: او با همین چند فراز تکلیف امت اسلامی و احمدینژاد و امثال خاتمی را روشن کرد و خط و ربط لازم پیش پایشان گذاشت.
همین نوع برخوردهای «هوشمندانه» سبب شدهاند که چهرههای اصلاحطلبی ابایی از شرکت در انتخابات مهندسی شده نداشته باشند، با این خیال که «حضورشان موقعیت سیاسیشان را تثبیت خواهد کرد»، همین نوع «هوشمندی»، اصلاحطلبان را به کارهای شگفتانگیز (مثل کارهای تاجزاده) یا حرفهای حیرتآور شکوریراد وا داشته است، کسی که همراه با حزبش تصور میکرد؛ «نسبت به انتخابات مجلس هیچ چیز تغییر نکرده و هیچ چشماندازی برای تغییر وجود ندارد، بنابراین موضع ما هم تغییری ندارد و همچون انتخابات مجلس نهم نباید در انتخابات کاندیدا معرفی کنیم»، اما ظرف مدتی کوتاه گفت «... در یک فرایند دموکراتیک در داخل حزب و در داخل مجموعه اصلاحطلبان براساس تحلیل مجموعه شرایط حاکمیت، اردوگاه رقیب و اصلاحطلبان به موضع جدید شرکت در انتخابات با نامزد حداکثری میرسند.»
گویانیوز در پایان مینویسد: میبینید که اصلاحطلبان با زبان بیزبانی چگونه به نقش خویش به عنوان «زینتبخشی به انتخابات به عنوان پاره پنجم پازل انتخاباتی حاکمیت» صحه میگذارند و نشان میدهند که این گروهها و زوائدشان در داخل و خارج از کشور را استادانه بر سر سبابه مبارک نشانده است. در هوشیاری این هوشمند همین بس که اصلاحطلبان در داخل کشور و اصلاحطلبان چپنما و معتدل صورت در خارج از کشور را در مسیری مهندسی شده راه میبرد.
سال 88 روی اسلام خط کشیدیم ولی امسال ...!
رئیسشورای مرکزی مجمع روحانیون میگوید ما به جمهوری اسلامی معتقدیم ولی میگوییم اشکالات آن مرتفع شود.
به گزارش سایت شخصی سیدمحمد خاتمی وی روز پنجشنبه در ملاقات با «جمعی از دانشجویان» گفته است: ما دارای جمهوری اسلامی هستیم که برآمده از انقلاب است. ما و همه افراد در جمهوری اسلامی زندگی میکنیم و به قانون پایبندیم. من و شما به جمهوری اسلامی معتقدیم ولی میگوییم اشکالات آن مرتفع شود. بدترین وضعیت این است که جامعه یک طرف قرار بگیرد و آن چه به نام جمهوری اسلامی است، با نهادهایش در طرف دیگر قرار بگیرد.
خاتمی افزوده است: امام فرمودند نگذارید انقلاب به دست نااهلان بیفتد. خوب طرف دیگر میگوید نااهلان کسانی هستند که آنها را از حکومت بیرون کردهایم و شما نااهلان را گروه دیگری میدانید. چطور باید این مساله را حل کرد؟ ما همه جمهوری اسلامی را قبول داریم و اگر بخواهد به هم بخورد وضعیت بسیار ناگواری پیش میآید.
او همچنین با رد نامزدی خود گفته است: شما به کسی میگویید بیاید، اما وقتی که به او اجازه داده نمیشود در یک جمع چندصد نفری آزادانه شرکت کند و حرف بزند و حتی یک انجمن اسلامی وقتی میخواهد مراسم 16آذر را برگزار کند، شرط این است که آن فرد را دعوت نکنید و حتی کسانی که تمایل به او دارند نیز ممنوع هستند. آیا تصور میکنید ولو مردم بخواهند، به سادگی راه را برای او برای گرفتن مسئولیت باز میگذارند؟
خاتمی در ادامه ضمن دفاع از نامزدی هاشمی گفته است: جناب هاشمی اعلام کردند که آمادهاند بیایند در صورتی که مخالفت رهبری نباشد. امیدوارم این تصمیم عملی شود. جایگاه جناب آقای هاشمی معلوم است. واقعا هم در این سالها مظلوم واقع شدهاند و ایشان قادر است که به سوی توسعه همهجانبه و رفع مشکلات کشور حرکت کنند و انشاءالله فضای سیاسی و فرهنگی هم بازتر خواهد شد و با هماهنگی با بالا میتوانند خطرات را کمتر کنند.
او همچنین دیروز در حاشیه مراسم ختم پدرهمسر کمال خرازی ابراز امیدواری کرد که هاشمی رفسنجانی به تصمیم نهایی برسد و در نهایت کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شود.وی گفت: البته بنده همه را خوب میدانم اما در شرایط فعلی فکر میکنم بهترین گزینه آقای هاشمی است.
اظهارات خاتمی درباره اعتقاد به جمهوری اسلامی و ادعای اینکه «ما همه جمهوری اسلامی را قبول داریم» در تناقض با عملکرد سازمان فتنه سال 88 که خاتمی جزو دستاندرکاران آن بود قرار دارد. یکی از دهها نشانه این تناقض، ایجاد فضای قانونشکنی و آشوبخیابانی که ضمن آن مدعیان جنبش سبز شعار نه شرقی نه غربی جمهوری ایرانی داده و روی شعار جمهوری اسلامی خط کشیدند.
وابستگان به گروهکها همچنین در آن 8ماهه آشوبگری به ساحت ولایتفقیه و حضرت امام خمینی(ره) و نهایت ساحت مقدس امام حسین علیهالسلام هتاکی کردند اما خاتمی در حالی که در محافل خصوصی تصریح کرده «من قبول ندارم تقلب شده باشد و 11 میلیون تقلب امکان ندارد» نه تنها حاضر نشد علیه این فتنهانگیزی عوامل ضدانقلاب موضع بگیرد و اعلام برائت کند بلکه خود یکی از آتشافروزان ماجرا بود.
همچنین لازم به یادآوری است که آقای خاتمی در مراسم 16 آذرسال 1383 به خاطر هو شدن از سوی شبه دانشجویان وابسته به گروهکها تصریح کرده «از اردوگاه اصلاحطلبان صدای دشمن به گوش میرسد» اما نه تنها هیچچارهجویی برای پالایش نفوذیهای دشمن در اردوگاه اصلاحطلبان صورت نگرفت بلکه روابط عمیقتر باعث تکوین فتنه سال 88 شد.
اغتشاش معنا یا همان گرگیجه همیشگی اپوزیسیون؟!
اعضای متواری گروهک ملی- مذهبی میگویند فعلا وقت مطالبه محوری نیست باید ضمن حمایت از کسانی مانند خاتمی و هاشمی به دنبال شخصمحوری رفت.
«تقی-ر» و «مرتضی-ک» که در پاریس اقامت دارند با نقض دعاوی چند سال گشته خود مبنی بر اینکه اپوزیسیون به جای مطالبه محوری دنبال شخص محوری رفته و آسیب خورده، اکنون تحلیلهایی در وب سایت شماری از سلطنتطلبان خارجنشین (روزنت) منتشر کرده و خواستار شخص محوری شدهاند. تقی-ر در این زمینه مینویسد: دوره فعلی زمان مطالبه محوری به معنی سال 88 نیست.
میشود این دوره را شخصمحوری نامید. درشرایط فعلی دو کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان، بخصوص خاتمی و حتی هاشمی باید بیایند تا فضا از این که هست بدتر نشود. در شرایط حاضر مهم این است که چهرههایی که میتوانند به بهبود فضا کمک کنند وارد میدان شوند. پس در این دوره به ناچار شخص محوری جایگزین مطالبهمحوری میشود؛ مطالبه محوری را هم باید دقیق مصرف کرد تا از اغتشاش معنا نجات پیدا کنیم.
وی با اشاره به آشفتگی جبهه موسوم به اصلاحات طی دهه گذشته مینویسد: فراموش نکنیم عملکرد شورای شهر اول تهران چه ضربه کاری به اصلاحطلبان زدکه از هزار هزار مقاله انتقادی راستها مخربتر بود، چون مردم در عمل دیدند که اعضای شورا اهداف دیگری دارند. پس عملکرد جامعه محوران هم مهم است. درک این شرایط سخت باعث میشود این بار خواسته داشته باشیم نه مطالبه محور باشیم به معنی سال 88. چرا که سطح بالای توقع برای کاندیداهایی که تحت فشار حکومت هستند میتواند آنان را ضعیف جلوه دهد و از کارایی آنان بکاهد.
یادآور میشود پیش از سایت گروهک ملی-مذهبی ضمن نوشتهها و تحلیلهایی تصریح کرده که هاشمی را به خاطر عملکرد دهه اول انقلاب مستحق مجازات میداند اما فعلا به او و خاتمی و کسانی امثال آنها به عنوان بهانههایی برای هزینهسازی و دردسرسازی علیه جمهوری اسلامی نگاه میکند.
پیامد اشغالگری آمریکا نفوذ فزاینده ایران در عراق بود
رئیس اسبق استخبارات سعودی گفت به لطف پیامدهای اشغال آمریکا، عراق به یک حوزه مهم نفوذ ایران تبدیل شده است.
شاهزاده ترکی فیصل سفیر سابق رژیم سعودی در آمریکا، حدفاصل سالهای 1977 تا 2001 ریاست سازمان اطلاعات عربستان را برعهده داشت. او ضمن سخنانی در اندیشکده بلفر وابسته به دانشگاه هاروارد که تحت عنوان «دکترین جدید سیاست خارجی عربستان در پی بیداری عربی» عنوان شده میگوید: ایران مسئله اول سیاست خارجی عربستان در دهه آینده است.
نگاهی به همسایگان عربستان مشخص میکند که چالشهای بزرگی در حوزه امنیت خارجی وجود دارد. موضوع اسرائیلی-فلسطینی همچنان موضوعی مهم و تراژیک است و احتمالا تا سالهای آینده موضوع دشواری باقی میماند. عراق همچنان برای تضمین امنیت خود تقلا میکند. حکومت ایران مشکلات متعددی ایجاد میکند.
وی میافزاید: اما الزامات سیاست خارجی عربستان در دهه آینده چیست؟ مساله اول عبارت از موضوع ایران است.
وی مدعی شده است: عربستان سعودی در واقع دو نگرانی در ارتباط با رهبران ایران دارد؛ اول، در ارتباط با برنامه هستهای ایران به نفع ما است که ایران اقدام به تولید سلاح هستهای نکند. دوم، تلاشهای مداخلهآمیز و بیثباتکننده رهبران ایران در دو کشور عراق و بحرین (با اکثریت شیعه)، و کشورهای دیگر دارای اقلیتهای شیعه همانند سوریه، یمن، کویت و لبنان است.
وی با بیان اینکه تحریمهای اقتصادی موجب مهار و بازداشتن ایران از برنامه هستهای نشده، به موضوع عراق میپردازد و میگوید: نمیتوان از ایران صحبت کرد و ذکری از عراق به میان نیاورد. ظرفیت و توان بالقوه عراق تا حد زیادی به دلیل سیاستهای ایران ضربه میخورد. ما چه خوشمان بیاید چه نیاید، این یک حقیقت جدید در منطقه است که عراق- کشوری که زمانی جنگی خونین علیه ایران راه انداخت- اکنون به لطف پیامدهای اشغال آمریکا به یک حوزه مهم برای نفوذ فزاینده ایران تبدیل شده است. هدف ما این است که این نفوذهای ویرانگر خارجی را کنار بزنیم. ما هر کاری بتوانیم برای پایان دادن به مداخلههای ایران در عراق انجام میدهیم.
به عنوان مثال، با وجود بدهیهای قابل ملاحظه عراق به عربستان که بیش از 25 میلیارد دلار است، دولت عربستان متعهد شده که بیشتر این بدهی را ببخشد اما مشروط به اینکه مسیر فرقهای و تحت نفوذ ایران که عراق در آن افتاده است، پایان یابد.
گویانیوز: جمهوری اسلامی تاجزاده را هم شیرفهم کرد!
هوشمندی حاکمیت باعث شده تا حتی کسانی مانند تاجزاده در خدمت انتخابات به بازی گرفته شوند و از هتل 5 ستاره اوین تحلیل شرکت در انتخابات به بیرون بفرستند.
این مطلب را پایگاه اینترنتی گویانیوز وابسته به محافل ضدانقلاب منتشر کرده و نوشته است: حاکمیت (رهبری) توانسته با تحمیل فراموشسپاری جنبش سبز، حتی تندروترین اصلاحطلبان را شیرفهم کند و به آنها بقبولاند که انتخابات برای حکومت وسیلهای است برای نمایش مشروعیت آن، نشان دادن رعایت سازوکارهای دموکراتیک در عمل، حذف محترمانه (و در صورت لزوم غیرمحترمانه) محافل نقزن، و اثبات این امر مهم که در حکومت اسلامی، آرای مردم محترم شمرده میشوند.
گویانیوز خاطرنشان میکند: اصلاحطلبان مراسم پرشور هل دادن خاتمی و هاشمیرفسنجانی به طرف میدان به راه انداخته و کار این شور به آنجا کشیده که مصطفی تاجزاده زندانی زندان اوین بساط ستاد تبلیغات انتخابات پهن کرده و از زندان اوین «تحلیل و راهکار» به سراسر ایران و جهان صادر میکند، تا به ایرانیان و جهانیان نشان دهد اوین «پنج ستاره» شده است. آنچه در هیاهوی شلتاقهای مشائی، و شور اصلاحطلبان داخل و خارج، کمتر مورد توجه و عنایت قرار گرفته است،هوشیاری هوشمند آیتالله خامنهای در این چالشها و دعواهاست.
این سایت وابسته به اپوزیسیون ضمن مرور بیانات ماههای اخیر رهبرمعظم انقلاب درباره انتخابات و دعوت به حماسه سیاسی و پایبندی به قانون نوشت: او با همین چند فراز تکلیف امت اسلامی و احمدینژاد و امثال خاتمی را روشن کرد و خط و ربط لازم پیش پایشان گذاشت.
همین نوع برخوردهای «هوشمندانه» سبب شدهاند که چهرههای اصلاحطلبی ابایی از شرکت در انتخابات مهندسی شده نداشته باشند، با این خیال که «حضورشان موقعیت سیاسیشان را تثبیت خواهد کرد»، همین نوع «هوشمندی»، اصلاحطلبان را به کارهای شگفتانگیز (مثل کارهای تاجزاده) یا حرفهای حیرتآور شکوریراد وا داشته است، کسی که همراه با حزبش تصور میکرد؛ «نسبت به انتخابات مجلس هیچ چیز تغییر نکرده و هیچ چشماندازی برای تغییر وجود ندارد، بنابراین موضع ما هم تغییری ندارد و همچون انتخابات مجلس نهم نباید در انتخابات کاندیدا معرفی کنیم»، اما ظرف مدتی کوتاه گفت «... در یک فرایند دموکراتیک در داخل حزب و در داخل مجموعه اصلاحطلبان براساس تحلیل مجموعه شرایط حاکمیت، اردوگاه رقیب و اصلاحطلبان به موضع جدید شرکت در انتخابات با نامزد حداکثری میرسند.»
گویانیوز در پایان مینویسد: میبینید که اصلاحطلبان با زبان بیزبانی چگونه به نقش خویش به عنوان «زینتبخشی به انتخابات به عنوان پاره پنجم پازل انتخاباتی حاکمیت» صحه میگذارند و نشان میدهند که این گروهها و زوائدشان در داخل و خارج از کشور را استادانه بر سر سبابه مبارک نشانده است. در هوشیاری این هوشمند همین بس که اصلاحطلبان در داخل کشور و اصلاحطلبان چپنما و معتدل صورت در خارج از کشور را در مسیری مهندسی شده راه میبرد.
سال 88 روی اسلام خط کشیدیم ولی امسال ...!
رئیسشورای مرکزی مجمع روحانیون میگوید ما به جمهوری اسلامی معتقدیم ولی میگوییم اشکالات آن مرتفع شود.
به گزارش سایت شخصی سیدمحمد خاتمی وی روز پنجشنبه در ملاقات با «جمعی از دانشجویان» گفته است: ما دارای جمهوری اسلامی هستیم که برآمده از انقلاب است. ما و همه افراد در جمهوری اسلامی زندگی میکنیم و به قانون پایبندیم. من و شما به جمهوری اسلامی معتقدیم ولی میگوییم اشکالات آن مرتفع شود. بدترین وضعیت این است که جامعه یک طرف قرار بگیرد و آن چه به نام جمهوری اسلامی است، با نهادهایش در طرف دیگر قرار بگیرد.
خاتمی افزوده است: امام فرمودند نگذارید انقلاب به دست نااهلان بیفتد. خوب طرف دیگر میگوید نااهلان کسانی هستند که آنها را از حکومت بیرون کردهایم و شما نااهلان را گروه دیگری میدانید. چطور باید این مساله را حل کرد؟ ما همه جمهوری اسلامی را قبول داریم و اگر بخواهد به هم بخورد وضعیت بسیار ناگواری پیش میآید.
او همچنین با رد نامزدی خود گفته است: شما به کسی میگویید بیاید، اما وقتی که به او اجازه داده نمیشود در یک جمع چندصد نفری آزادانه شرکت کند و حرف بزند و حتی یک انجمن اسلامی وقتی میخواهد مراسم 16آذر را برگزار کند، شرط این است که آن فرد را دعوت نکنید و حتی کسانی که تمایل به او دارند نیز ممنوع هستند. آیا تصور میکنید ولو مردم بخواهند، به سادگی راه را برای او برای گرفتن مسئولیت باز میگذارند؟
خاتمی در ادامه ضمن دفاع از نامزدی هاشمی گفته است: جناب هاشمی اعلام کردند که آمادهاند بیایند در صورتی که مخالفت رهبری نباشد. امیدوارم این تصمیم عملی شود. جایگاه جناب آقای هاشمی معلوم است. واقعا هم در این سالها مظلوم واقع شدهاند و ایشان قادر است که به سوی توسعه همهجانبه و رفع مشکلات کشور حرکت کنند و انشاءالله فضای سیاسی و فرهنگی هم بازتر خواهد شد و با هماهنگی با بالا میتوانند خطرات را کمتر کنند.
او همچنین دیروز در حاشیه مراسم ختم پدرهمسر کمال خرازی ابراز امیدواری کرد که هاشمی رفسنجانی به تصمیم نهایی برسد و در نهایت کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شود.وی گفت: البته بنده همه را خوب میدانم اما در شرایط فعلی فکر میکنم بهترین گزینه آقای هاشمی است.
اظهارات خاتمی درباره اعتقاد به جمهوری اسلامی و ادعای اینکه «ما همه جمهوری اسلامی را قبول داریم» در تناقض با عملکرد سازمان فتنه سال 88 که خاتمی جزو دستاندرکاران آن بود قرار دارد. یکی از دهها نشانه این تناقض، ایجاد فضای قانونشکنی و آشوبخیابانی که ضمن آن مدعیان جنبش سبز شعار نه شرقی نه غربی جمهوری ایرانی داده و روی شعار جمهوری اسلامی خط کشیدند.
وابستگان به گروهکها همچنین در آن 8ماهه آشوبگری به ساحت ولایتفقیه و حضرت امام خمینی(ره) و نهایت ساحت مقدس امام حسین علیهالسلام هتاکی کردند اما خاتمی در حالی که در محافل خصوصی تصریح کرده «من قبول ندارم تقلب شده باشد و 11 میلیون تقلب امکان ندارد» نه تنها حاضر نشد علیه این فتنهانگیزی عوامل ضدانقلاب موضع بگیرد و اعلام برائت کند بلکه خود یکی از آتشافروزان ماجرا بود.
همچنین لازم به یادآوری است که آقای خاتمی در مراسم 16 آذرسال 1383 به خاطر هو شدن از سوی شبه دانشجویان وابسته به گروهکها تصریح کرده «از اردوگاه اصلاحطلبان صدای دشمن به گوش میرسد» اما نه تنها هیچچارهجویی برای پالایش نفوذیهای دشمن در اردوگاه اصلاحطلبان صورت نگرفت بلکه روابط عمیقتر باعث تکوین فتنه سال 88 شد.
اغتشاش معنا یا همان گرگیجه همیشگی اپوزیسیون؟!
اعضای متواری گروهک ملی- مذهبی میگویند فعلا وقت مطالبه محوری نیست باید ضمن حمایت از کسانی مانند خاتمی و هاشمی به دنبال شخصمحوری رفت.
«تقی-ر» و «مرتضی-ک» که در پاریس اقامت دارند با نقض دعاوی چند سال گشته خود مبنی بر اینکه اپوزیسیون به جای مطالبه محوری دنبال شخص محوری رفته و آسیب خورده، اکنون تحلیلهایی در وب سایت شماری از سلطنتطلبان خارجنشین (روزنت) منتشر کرده و خواستار شخص محوری شدهاند. تقی-ر در این زمینه مینویسد: دوره فعلی زمان مطالبه محوری به معنی سال 88 نیست.
میشود این دوره را شخصمحوری نامید. درشرایط فعلی دو کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان، بخصوص خاتمی و حتی هاشمی باید بیایند تا فضا از این که هست بدتر نشود. در شرایط حاضر مهم این است که چهرههایی که میتوانند به بهبود فضا کمک کنند وارد میدان شوند. پس در این دوره به ناچار شخص محوری جایگزین مطالبهمحوری میشود؛ مطالبه محوری را هم باید دقیق مصرف کرد تا از اغتشاش معنا نجات پیدا کنیم.
وی با اشاره به آشفتگی جبهه موسوم به اصلاحات طی دهه گذشته مینویسد: فراموش نکنیم عملکرد شورای شهر اول تهران چه ضربه کاری به اصلاحطلبان زدکه از هزار هزار مقاله انتقادی راستها مخربتر بود، چون مردم در عمل دیدند که اعضای شورا اهداف دیگری دارند. پس عملکرد جامعه محوران هم مهم است. درک این شرایط سخت باعث میشود این بار خواسته داشته باشیم نه مطالبه محور باشیم به معنی سال 88. چرا که سطح بالای توقع برای کاندیداهایی که تحت فشار حکومت هستند میتواند آنان را ضعیف جلوه دهد و از کارایی آنان بکاهد.
یادآور میشود پیش از سایت گروهک ملی-مذهبی ضمن نوشتهها و تحلیلهایی تصریح کرده که هاشمی را به خاطر عملکرد دهه اول انقلاب مستحق مجازات میداند اما فعلا به او و خاتمی و کسانی امثال آنها به عنوان بهانههایی برای هزینهسازی و دردسرسازی علیه جمهوری اسلامی نگاه میکند.
پیامد اشغالگری آمریکا نفوذ فزاینده ایران در عراق بود
رئیس اسبق استخبارات سعودی گفت به لطف پیامدهای اشغال آمریکا، عراق به یک حوزه مهم نفوذ ایران تبدیل شده است.
شاهزاده ترکی فیصل سفیر سابق رژیم سعودی در آمریکا، حدفاصل سالهای 1977 تا 2001 ریاست سازمان اطلاعات عربستان را برعهده داشت. او ضمن سخنانی در اندیشکده بلفر وابسته به دانشگاه هاروارد که تحت عنوان «دکترین جدید سیاست خارجی عربستان در پی بیداری عربی» عنوان شده میگوید: ایران مسئله اول سیاست خارجی عربستان در دهه آینده است.
نگاهی به همسایگان عربستان مشخص میکند که چالشهای بزرگی در حوزه امنیت خارجی وجود دارد. موضوع اسرائیلی-فلسطینی همچنان موضوعی مهم و تراژیک است و احتمالا تا سالهای آینده موضوع دشواری باقی میماند. عراق همچنان برای تضمین امنیت خود تقلا میکند. حکومت ایران مشکلات متعددی ایجاد میکند.
وی میافزاید: اما الزامات سیاست خارجی عربستان در دهه آینده چیست؟ مساله اول عبارت از موضوع ایران است.
وی مدعی شده است: عربستان سعودی در واقع دو نگرانی در ارتباط با رهبران ایران دارد؛ اول، در ارتباط با برنامه هستهای ایران به نفع ما است که ایران اقدام به تولید سلاح هستهای نکند. دوم، تلاشهای مداخلهآمیز و بیثباتکننده رهبران ایران در دو کشور عراق و بحرین (با اکثریت شیعه)، و کشورهای دیگر دارای اقلیتهای شیعه همانند سوریه، یمن، کویت و لبنان است.
وی با بیان اینکه تحریمهای اقتصادی موجب مهار و بازداشتن ایران از برنامه هستهای نشده، به موضوع عراق میپردازد و میگوید: نمیتوان از ایران صحبت کرد و ذکری از عراق به میان نیاورد. ظرفیت و توان بالقوه عراق تا حد زیادی به دلیل سیاستهای ایران ضربه میخورد. ما چه خوشمان بیاید چه نیاید، این یک حقیقت جدید در منطقه است که عراق- کشوری که زمانی جنگی خونین علیه ایران راه انداخت- اکنون به لطف پیامدهای اشغال آمریکا به یک حوزه مهم برای نفوذ فزاینده ایران تبدیل شده است. هدف ما این است که این نفوذهای ویرانگر خارجی را کنار بزنیم. ما هر کاری بتوانیم برای پایان دادن به مداخلههای ایران در عراق انجام میدهیم.
به عنوان مثال، با وجود بدهیهای قابل ملاحظه عراق به عربستان که بیش از 25 میلیارد دلار است، دولت عربستان متعهد شده که بیشتر این بدهی را ببخشد اما مشروط به اینکه مسیر فرقهای و تحت نفوذ ایران که عراق در آن افتاده است، پایان یابد.