به گزارشامروله، قبل از پیروزی انقلاب،کشور ایران نیز به عنوان یکی از دوستداران آمریکا و اسراییل در منطقهی خاورمیانه بود.همکاری های گسترده ی ایران و آمریکادر زمان پهلوی و در مقابل سوء استفاده های مالی،نظامی و بهره برداری های بی حد و حصر آمریکاییان از منابع ایران به چشم می خورد. ایران به عنوان کشوری مهم از لحاظ موقعیت جغرافیایی و همچنین تأثیرگذاری مذهبی در منطقه و پیروی گستردهی مسلمانان منطقه از رهبران دینی آن به عنوان مراجع تقلید تشییع و اهل سنت و در صدر آن رهبری انقلاب اسلامی از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ بنابراین از پای دراوردن چنین قدرتی از طریق دوستی و مرگ خاموش نفوذش بسیار منطقی است که از جمله سیاست های دیرینه آمریکا در ایران بوده است. کشورهای دیگری همچون مصر ، عراق، افغانستان ، عربستان و...
و به عبارت بهتر منطقه خاورمیانه که به دلیل وجود ذخایر گرانبها به نوعی قطب ثروت در دنیا است در دستور کار آمریکا قرار گرفت. وجود مردمانی که در چند سده ی گذشته از پیشرفت اقتصادی کناره گیری کرده و اعتماد به نفس و خودباوریشان را باخته، با وسوسه تجدد در آنان برای فروش محصولات خود و حس تنوع طلبی در وجودشان، منبع درآمدی برای آمریکاییان بودند، آنچنان که می دانیم از سیاست های آمریکا ایجاد تنش و جنگ افروزی برای فروش تسلیحات نظامی خود است که در کنار سایر محصولات این کشور، سود هنگفتی را برایشان حاصل می کند.
نفت یکی از بزرگترین دلایل حضور و ایجاد ارتباط آمریکا با منطقه ی خاورمیانه است. موقعیت استراتژی و بسیار مطلوب کشورهایی همچون ایران به دلیل وجود دریای خزر، تنگه ی هرمز، قرار گرفتن در همسایگی با کشورهایی همچون روسیه، عراق، افغانستان و کشورهای حوضه خلیج فارس و همچنین وجود کشوری همچون مصر در مجاورت اسراییل سبب شده، که آمریکا برای حفظ منافع اسراییل سعی در ایجاد و استمرار این روابط کنید و تا جایی که دوستانه به این مقاصدخود دست نیابد با جنگ و لشکرکشی، اجبار، تحریم و... که امروزه نیز در کشورهای منطقه شاهد عینی آن هستیم، وارد عمل میشود.
سؤال اینجاست که چرا آمریکا حفظ منافع اسراییل را حیاتی می داند؟ درمقام پاسخ باید گفت که تشکیل رژیم صهیونیستی مبتنی بر ظلم و خلاف اصول انسانی و بین المللی توسط دست نشانده های آمریکایی صورت گرفت، بنابراین اسرائیل فرزند آمریکا است چرا که زاده فکر و عمل آن هاست اما پس از سال ها همین فرزند به قدرتی برای پدر تبدیل شد که بر آمریکا فرمانروایی پنهان می کرد.
از آنجا که دولتمردان آمریکا و منبع انبوهی از ثروت این کشور توسط اسرائیل معین و تأمین می شود بنابراین پُر واضح است که آمریکا برای هر سیاست خود از اسرائیل کسب اجازه کند و برای حفظ و بقای قدرت آن بکوشد و این عمل از مجاوران رژیم صهیونستی که کشورهای مسلمان خاورمیانه هستند شروع می شود. دخالت سیاسی آمریکا در لیبی، مصر، سوریه، ایران، جنگ افروزی و اشغال افغانستان و عراق، تاراج سرمایه های ملی و منطقه ای در کشورهای خاورمیانه از جمله سیاست های اوست که برای دستیابی به آن از هیچ راهکاری فرو گذار نکرده است از جمله تروریست پروری. طالبان، و اخیراً نیز گروهک داعش از جمله سیاست های تروریست پرور آمریکا برای تسلیم و تحمیل خواسته هایش بر کشورهای منطقه و جامعه جهانی است.
در این بین انقلاب اسلامی ایران به گفته ی امام خمینی (ره) مشت محکمی بر دهان آمریکا زد و چنان قدرت نمایی در مقابل او کرد که هیچ کشوری نتوانسته بود آن را بروز کند.
حمایت های مردمی با رهبری امام خمینی(ره) به عنوان مرجعی دینی نه تنها باعث شکست آمریکای جهان خوار و سیاست های او در ایران شد بلکه تبدیل به الگویی برای مبارزه با استکبار و استعمار طلبی آمریکا شد که همان بیداری اسلامی است.
افغانستان کشوری است که در طول تاریخ همواره مورد تجاوز قرار گرفته است. روس ها در زمان اشغال افغانستان می پنداشتند که آن را مستعمره دائمی خود خواهند کرد اما پس از شکست در این کشور اظهار داشتند: « که هیچ کشوری نمی تواند برای مدت طولانی افغانستان را اشغال کند».
آمریکایی ها پس از گام نهادن بر راه رفته روسیه نمی اندیشیدند که به تمامی اهداف و مقاصدشان در افغانستان نرسیده و دوامی طولانی در این کشور نخواهند داشت، برای اثبات این ادعا همین بس که پس از گذشت تلاش فراوان آمریکایی ها در استقرار دائمی در افغانستان، سالانه سربازان منتقل یافته آمریکایی با وضیت نابسامان روحی توسط دولت آنان به بهانه ایجاد ثبات و پایان یافتن کار امنیت و صلح از افغانستان خارج می شوند، و تعداد کشته شدگان نظامی آمریکایی در افغانستان نشان دیگر این مدعاست.
در عراق پس از حکومت ظالمانه صدام که گماشته آمریکا بود در عراق مردم به این تصور که از دولت صدام رهایی یافته اند به استقبال اشغالگران آمریکایی آمدند در حالی که نمی دانستند صدام همان مأمور پنهان آمریکا است که دوران حکومتش به سر رسیده و به عبارتی مهره سوخته شده است. تاراج سرمایه و منابع عراق، ظلم ستیزی، بمباران و کشتار مردم همان وعده حقوق بشرمدارانه آمریکا در این کشور بود. در این بین گروهک های تروریستی همچون داعش که توسط آمریکا پرورش یافته و وارد عمل شده بودند قتل عام وحشیانه مردم را همراه با رعب و اسلام هراسی در جهان همراه داشتند.
شاید در ابتدا به نظر برسد با وجود اشغال مستقیم آمریکا چه نیازی به تروریست است؟باید گفت: زمانی که آمریکا نمی تواند به طور مستقیم جامعه جهانی را برای جنایات خود راضی و قانع نگه داشته و توجیح کند، برای رسیدن به مقصود هر چه سریعتر خود و در عین حال محکوم کردن مردم اشغال دیده به عدم توانایی در ایجاد امنیتشان، گروهک هایی را پرورش و گسترش می دهد اما فکر نمیکرد که کشوری همچون ایران می تواند با ایجاد ثبات، اطمینان و نفوذ، گروهکی همچون داعش را خلع جنایت کرده و شکست دهد.
دخالت آمریکا در سوریه توسط همین گروهک های تروریستی، گماشتگی حسنی مبارک در مصر و سایر مقامات عربی در منطقه و با پشتیبانی عربستان به عنوان جاسوسی دوجانبه، ثبات خاورمیانه را به هم زده بود اما وجود ایران به عنوان الگوی بیداری اسلامی و همچنین قدرتی که برای اولین بار در مقابل تروریست ایستاده و ثبات داخلی خود را در مقابل آنان حفظ کرد این امر را به اثبات رسانده که یکی از قدرتمندان سیاسی و نفوذگران در منطقه است.
آمریکا با تلاش های گسترده در به قول خود ایجاد« خاورمیانه جدید» پس از جنایات متعدد و روش های مختلف نتوانست نفوذ اسلام در مردم را از بین برده و همه کشورهای منطقه را دست نشانده خود کند و با موج بیداری اسلامی مواجه شد که تنفر آمریکایی را در پی داشت و این همان نتیجه ترس آمریکا از ایران بود که در خاورمیانه گسترش یافت و حتی در مواردی همچون روز قدس جهانی شد.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد