نویسنده پرکار صحنه ای

نوشتن برای من هم ضرورت است و هم کار و هم نفس کشیدن

سرویس: شهرستانکد خبر: 286053|08:06 - 1394/04/27
نسخه چاپی
نوشتن برای من هم ضرورت است و هم کار و هم نفس کشیدن
پایگاه خبری امروله : مرتضی حاتمی از نویسندگان پرکار شهرستانن صحنه و استان کرمانشاه است که سال‌هاست در حوزه ادبیات و داستان‌نویسی قلم می‌زند. برای آشنایی بیشتر با این هنرمند کرمانشاهی با ایشان گفتگویی داشتیم که قسمت اول این گفتگو در ادامه خواهد آمد.

به گزارشامروله، متن مصاحبه مرتضی حاتمی باطاق نیوزرا در ادامه می‌خوانیم. 

 

با سلام و تشکر از اینکه وقت گران‌بهایتان را در اختیار طاق نیوز قرار دادید. لطفاً در ابتدای سخن بیشتر خودتان را معرفی بفرمایید.

 

حاتمی:مرتضی حاتمی هستم و در اولین روز بهمن ماه سال 1355 در شهر عرفان و تنبور، «صحنه» متولد شده‌ام. صحنه، شهری کوچک اما با آسمان و دنیایی بزرگ و مردمی خون گرم و نجیب است.

 

برای من تمام کوچه‌ باغ‌های صحنه، بوی باران و موسیقی و آواز می‌دهد و درخت‌ها و کوه‌ها و دست‌ها و باغ‌هایش لبریز از حس تعالی و بالندگی و خاطره است.

 

کودکی و نوجوانی‌ام در میان باغ‌ها و کوچه باغ‌های باصفای صحنه با بغلی از مجله‌ی «کیهان بچه‌ها» و کتاب‌های داستان گذشت.

 

نوشتن را از چه زمانی آغاز کردید؟

 

حاتمی:نوشتن را به طور جدی و تخصصی با انتشار داستان واره‌ای در هفته نامه‌ی «صفیرغرب» (که آن روزها به مدیریت زنده یاد سیدمحمدعلی کزازی اداره می شد) با عنوان «هیاهوی سکوت» که برای کودکان «حلبچه» نوشته شده بود، در سال 1373 شروع کردم.

 

 مراحل یادگیری نویسندگی را چطور گذراندید؟

 

حاتمی:البته قبل‌تر و در دوران کودکی هم در قالب‌های مختلف، می نوشتم. در دوران نوجوانی، داستان‌هایم را برای اصلاح و ویرایش به آقای فریبرز ابرهیم‌پور(ف.الف .نگاه) نویسنده و شاعر پیشکسوت کرمانشاهی، می دادم و از راهنمایی‌های ایشان بهره‌ها می‌گرفتم و شاگردی می‌کردم.

 

بعدها با بهره‌گیری از دانش و آموزه‌هایی از نویسندگان هم استانی همچون: «علی اشرف درویشیان؛ منصور یاقوتی» و در شعر از «محمد حقوقی»، «کوروش همه‌خانی» و به طور غیرمستقیم از آثار: «بیژن نجدی»، «هوشنگ گلشیری»، «شهریار مندنی‌پور»، «محمود دولت‌آبادی»، «غزاله علیزاده»، «اسماعیل زرعی» و تعدادی از نویسندگان خارجی، بهره‌ها بردم و قدردان لطف و عنایات این بزرگان ادبیات داستانی هستم.

 

در ادبیات نوجوان هم دانش و آموزه‌های مستقیم بزرگانی همچون: «مصطفی رحماندوست»، «ناصر کشاورز»، «هوشنگ مرادی‌کرمانی»، «عرفان نظرآهاری»، «سیدعلی کاشفی خوانساری»، « احمد خدادوست»، «بیوک ملکی» و... هم بهره ها برده‌ام و می برم.

 

 اولین کتاب شما چه زمانی و با چه عنوانی چاپ شد؟

 

حاتمی:اولین کتابم مجموعه داستانی‌ در ادبیات بزرگسال است با نام «سطرهایی که تبرئه نمی‌شوند». این کتاب در سال 1382 توسط «نشر ژنگ» تهران منتشر شد.

 

خوشبختانه این کتاب در مجلات تخصصی: «بخارا»، «نافه»، «گلستانه»، «شوکا»، «گیله‌وا»، «ادبیات داستانی»، «شوکران»، «حافظ»، «زنان»، «هنرپو» و «ایران» و نشریات استان‌های کرمانشاه، لرستان و ایلام معرفی و نقد و بررسی شد.

 حوزه علایق تخصصی و آثار شما بیشتر در چه قالب‌هایی هستند؟

 

حاتمی:آثار من در قالب های داستان کوتاه، داستان دنباله‌دار، نقد، گفت و گوهای تخصصی، شعر، نقد و برسی کتاب هستند و تا کنون در بیش از پنجاه نشریه مکتوب منتشر شده‌اند.

 

 فعالیت‌های تخصصی شما در حوزه ادبیات چه بوده‌اند؟

 

حاتمی:عضویت در تحریریه‌ی قدیمی‌ترین مجله‌ی کودک و نوجوان ایران«کیهان بچه ها» و همکاری با مجله‌ی«انتظار نوجوان» از فعالیت‌های من هستند و همچنین در «ماهنامه‌ پیشوک» در بخش «داستان و نقد و بررسی» همکاری می‌کنم و در این ماهنامه دبیر «بخش داستان» نیز هستم.

 

دبیری ادبی هفته‌نامه‌ «ایلام فردا» از سال 1389 تاکنون، دبیر سرویس ادبیات داستانی و ادبیات کودک و نوجوان سایت «بلوط» و همکار ثابت خبرگزاری‌های بین المللی «آرتنا» و «کردپرس» هستم و آثارم در زمینه‌های ادبیات داستانی و قالب‌های فرهنگی منتشر می شود.

 

علاوه بر این فعالیت‌ها، در زمینه‌ی «نقد» فعالیت جدی داردم و آثارم در این قالب‌ها در نشریات کاغذی و الکترونیکی منتشر شده است.

 آیا در جشنواره‌های ادبی هم حضور داشته‌اید؟

 

حاتمی:بله، انجام فعالیت‌هایی که در راستای تعالی سطح ادبی باشند، همواره از دغدغه‌های من بوده‌اند و در حد توان با جشنواره‌های مختلفی کار کرده‌ام.

 

داوری جشنواره‌های استانی و منطقه‌ای قصه‌گویی و مقاله نویسی، از سایر فعالیت‌هایی هستند که در حوزه فرهنگی-ادبی انجام داده‌ام.

 

همچنین در جشنواره‌ها و مسابقات مختلف ادبی و فرهنگی ملی و بین المللی موفق به کسب رتبه‌های برتر و برگزیده بوده‌ام.

 

آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چرا می‌نویسید؟

 

حاتمی:به قول زنده یاد «بهرام صادقی» نویسنده‌ی بزرگ و تاثیرگذار: «نوشتن سرنوشت من است». نوشتن برای من؛ هم ضرورت است و هم کار و هم نفس کشیدن. ضمن آن که گاهی وقت‌ها انسان در انجام برخی امور هیچ گونه اختیاری ندارد. هم چنان که من در تعیین جنسیت و انتخاب زمان دقیق لحظه‌ی تولد و حتی انتخاب نام، هیچ گونه اختیاری نداشته ام، واقعاً در این که «چرا می نویسم؟» هم هیچگونه نقش و اختیاری نداشته‌ام. اما برای آن که جواب درست‌تری را به شما داده باشم باید بگویم که بخشی مهم از سرنوشت من، « نوشتن» بوده است و باید بنویسم و کاری هم جز این بلد نیستم. من می‌نویسم چون باید لایه‌هایی پنهان از زندگی را باز و کشف و در قالب داستان منتقل کنم.

 

من می‌نویسم، تا جهان و آدم ها و اندیشه‌هایش را بهتر و کامل‌تر بشناسم. من می‌نویسم، چون نوشتن هویت من را نشان می دهد. من می‌نویسم، تا بتوانم باری و اندوهی را از دلی بردارم. من می‌نویسم، چون بایستی با نوشتن به ادب و فرهنگ ایرانی در حد توان و مقدور کمک کنم.

 

خواجه ابوالفضل بیهقی، بزرگ مرد نثر پارسی، در کتاب «تاریخ بیهقی» چنین نوشته است: «...و غرض من از نبشتن این اخبار آن است تا خوانندگان را فایده‌یی حاصل آید و مگر کسی را ازاین به کار آید.»

تا کنون چه آثاری از شما منتشر شده و یا زیر چاپ است؟

 

حاتمی:بعدازانتشار مجموعه داستان «سطرهایی که تبرئه نمی شوند»، اثری در قالب کتاب از من منتشر نشد. هرچند در این سال‌ها تعدادی از داستان‌هایم در کتاب‌ها و مجموعه‌های اشتراکی منتشر شدند، ولی به دلایل کاملاً شخصی به صورت مستقل کتابی را منتشر نکردم.

 

 فقط در این مدت، هم چنان نوشتم و مطالعه کردم و اندوخته‌هایم را در دو عرصه‌ی ادبیات کوک و نوجوان و بزرگسال افزایش دادم. در حدود یازده سال بعد از انتشار کتاب اولم، در مطبوعات کاغذی و فضاهای مجازی حضوری دایمی و در نشریات محلی و سراسری به عنوان دبیر و مشاور، همکاری داشته ام و تعدادی از کارها و نوشته هایم در قالب رمان و داستان کوتاه و نقد و بررسی آثار ادبیات داستانی و شعر کودک ونوجوان و بزرگ سال، هم در مجلات و نشریات تخصصی و کاغذی و الکترونیکی منتشر کردم و هرگز از نوشتن و انتشار در رسانه‌ها دور نبودم.

 

اواخر سال 1392 کم‌کم تعدادی از کتاب‌هایم را برای انتشار به ناشران دولتی و خصوصی، تحویل دادم.

 

با توجه به برخی سیاست‌های کلان و مباحث دیگر، با ناشران تفاهماتی هم داشته‌ام که البته گاه مطلوب نبود و نتیجه‌اش انصراف من را به همراه داشته است.

 

مدیر نشر[...] که در زمینه‌ی ادبیات کودک و نوجوان فعالیت می‌کند، یک مجموعه(دوازده جلدی) از بازآفرینی‌هایم از کتاب« قابوس نامه» را بی هیچ دلیل منطقی مفقود نمود!! و داد و البته هوار من هم به جایی نرسید.

 

اما در نیمه ی دوم سال با «نشر نارنج» در زمینه‌ی انتشار حدود پنج مجموعه دوازده جلدی بازآفرینی از ادبیات کلاسیک به توافق رسیدیم که به لطف خدا و سرمایه‌گذاری این نشر فعال، دوازده جلد از کتاب «مرزبان نامه» تا بعد از نمایشگاه کتاب امسال منتشر شده و سه عنوان هم کمتر از چندماه به چاپ دوم رسید.

 

الان هم درحال بازآفرینی جلدهای یازدهم و دوازدهم از بهارستان جامی هستم و ضمن آن که بعد از ارسال شش جلد از بازآفرینی قصه‌های مثنوی، با نشری دیگر در حال عقد قرارداد هستم، احتمالاً تا پایان شهریور ماه سال جاری، مجموعه دوازده جلدی از ادبیات کلاسیک را با نشر نارنج به پایان برسانم.

 

ضمناً «کوزه ای پر از خیال»(بازنویسی بیست حکایت از کلیله ودمنه) برای نوجوانان و «رنگ، شعر، الفبا»(آموزش الفبای فارسی به شیوه‌ای تازه) برای خردسالان، هم کاملاً آماده‌ی چاپ هستند و بازنویسی اول کتاب«فرهنگ داستان نویسان کرمانشاه» هم به پایان رسیده است.

 

رمانی دیگر با عنوان «راز کوچه‌باغ هفت توت» که محوری مردم شناسانه، اجتماعی و بومی دارد، هم در مرحله‌ی توافق میان دو اداره، برای مشارکت در سرمایه‌گذاری و انتشار آن به‌سر می‌برد و یکی از ادارات، توافق اصلی خود را اعلام داشته و اداره کل دیگر، همچنان برخی هنجارهای اداری و مالی در زمان انتشار آن، فاصله انداخته و البته مدیرکل فرهیخته‌ی این سازمان، هم چنان برقول خود متهعد و پای بند است. ان‌شاالله نام و همکاری این مدیران و اقدامات ارزنده‌ی فرهنگی‌شان به زودی اعلام خواهم کرد.

 آیا شما در حوزه ادبیات پایداری و مقاومت هم اثری دارید؟

 

حاتمی:رمانی با عنوان «فرار فرار» که موضوعش ادبیات پایداری و مقاومت است، هم‌اکنون دردست ناشری ایلامی است، که با وجود پذیرش و سرمایه‌گذاری انتشار و توزیع از سوی ناشر محترم، هنوز به برخی از توافق‌های نهایی و کاری نرسیده‌ایم. این رمان در حوزه ادبیات پایداری و مقاومت است و نگاهی تازه و نو به جنگ دارد.

 

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد