چرا آمریکا «اسد» را دوست ندارد

سرویس: اخبار کوتاهکد خبر: 313991|10:26 - 1400/03/17
نسخه چاپی
چرا آمریکا «اسد» را دوست ندارد
در سایه پیروزی‌های اخیر جبهه ضد صهیونیستی منطقه، ابقای بشار اسد در نظام سیاسی سوریه نقطه عطفی در این روند و سقوط پروژه‌هایی آمریکایی-اسرائیلی به شمار می‌رود.

به گزارش امروله ،حضور پررنگ مقاومت در سوریه به ویژه پس از آغاز بحران این کشور در سال 2011 همواره یکی از عوامل اصلی نگرانی غرب و آمریکا و برخی رژیم‌های عربی بوده است. طی سال‌های حضور تروریسم در سوریه و جنگ ویرانگری که در این کشور تحت هدایت واشنگتن و کشورهای غربی و نیز با بودجه مالی کشورهای عربی و در راس آنها عربستان سعودی اتفاق افتاد، محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران حامی اصلی دولت و ملت سوریه در برابر تروریسم بود.

«بشار اسد» که در سال 2000 و پس از پدر خود «حافظ اسد» رئیس جمهور فقید سوریه، تاکنون عهده‌‌دار این منصب بوده است به عنوان یکی از حامیان محور مقاومت در سوریه، همواره مورد خشم آمریکا و متحدان آن بوده و این طرف‌ها برای سرنگونی نظام وی لحظه‌شماری می‌کردند. یکی از ابزارهای غرب برای سقوط دولت اسد، تبلیغات رسانه‌ای و وانمود کردن این موضوع بود که بشار اسد رئیس جمهور منتخب و دلخواه مردم سوریه نیست. 

اما پس از تغییر قانون اساسی سوریه در سال 2012 و آغاز سازوکار برگزاری انتخابات مردمی جهت انتخاب رئیس جمهور که نخستین دوره آن در سال 2014 برگزار شد، به همه این شک و شبهه‌ها پایان داده شد و در آن سال بشار اسد با کسب حدود 90 درصد آرا در منصب رئیس جمهوری سوریه باقی ماند. 

همین سناریو در انتخابات اخیر نیز تکرار شد و مجددا بشار اسد با کسب 95 درصد آرا در سمت ریاست‌جمهوری سوریه ابقا شد. در این میان مخالفان اسد در داخل و خارج از کشور با اطمینان از اینکه شانس او برای پیروزی تقریبا صد در صد است با مانع‌تراشی‌های گوناگون تلاش کردند، از برگزاری این انتخابات جلوگیری کنند یا دست کم آن را به رسمیت نشناسند.

در هر صورت تغییری در نظام سوریه ایجاد نشده و بشار اسد به مدت 7 سال دیگر به عنوان رئیس جمهور سوریه با محور مقاومت همکاری خواهد کرد. اما آیا این موضوع تغییری در معادلات بین‌المللی در مرحله آینده به وجود می‌آورد؟

در ابتدا برای پاسخ به این سوال باید به بررسی اهداف ائتلاف ضد سوری منطقه‌ای و بین‌المللی برای سقوط دولت بشار اسد بپردازیم.

بعد از بحران سوریه در سال 2011  رژیم صهیونیستی درحالی که تلاش می‌کرد خود را بی‌طرف نشان دهد عضو مهمی از ائتلاف ضد سوری به شمار می‌آمد؛ چرا که در کنار هم‌پیمانان خود نگران گشترش نفوذ محور مقاومت در این کشور و در راس آن ایران و حزب‌الله لبنان بود.

درواقع سوریه تحت حاکمیت دولت اسد، یکی از مهم‌ترین حلقه‌های ارتباطی محور مقاومت محسوب می‌شود و دشمنان این محور به خوبی می‌دانند قطع شدن این رشته ضربه بزرگی به مقاومت خواهد بود؛ همانطور که سید «حسن نصرالله» دبیر کل حزب‌الله چندین بار اعلام کرده، موشک هایی که در جریان جنگ 33 روزه حزب الله با آن ها سرزمین های صهیونیست نشین را هدف قرار داده بود از کانال ارتباطی سوریه به آن رسیده بود. درواقع سوریه طی جنگ‌های اخیر اعراب با اشغالگران قدس، پایگاه گروه‌های عربی ضد صهیونیستی به شمار می رفت.

بنابراین مخالفان نظام سوریه و مقاومت هنوز هم بعد از 11 سال جنگ تروریستی در این کشور به توطئه‌های خود ادامه می‌دهند. علاوه بر آن ، قرار گرفتن سوریه در برابر اسرائیل و عدم تغییر در سیاست‌های دمشق در قبال تل آویو در طی چند دهه اخیر صهیونیست ها را متقاعد ساخته بود که راهی جز براندازی نظام بشار اسد باقی نمانده است.

در ابتدا رابطه محور مقاومت و نظام سیاسی کنونی سوریه مبتنی بر نیاز این کشور به مقاومت برای خروج از بحران و مقابله با نفوذ بیگانگان و گروه‌های تروریستی بود؛ اما به تدریج این مناسبات، دوسویه شد و یک وابستگی و انسجام کامل میان دو طرف شکل گرفته است. 

از سوی دیگر هم‌زمان با پیروزی‌های اخیر مقاومت فلسطین مقابل رژیم صهیونیستی و وحدت بی‌سابقه فلسطینیان، جبهه ضد صهیونیستی در منطقه درحال قدرت گرفتن است و در صورت تغییر نظام سیاسی سوریه، این معادله تحت تاثیر قرار می‌گرفت؛ اما در مرحله فعلی و با ابقای نظام بشار اسد در سوریه می‌توان آینده خوش‌بینانه‌ای برای گروه‌های مقاومت-چه در لبنان و چه فلسطین تصور کرد. 

اما در سطح داخلی ، آمریکا با حمایت‌ از گروه‌های مخالف نظام سوریه در داخل این کشور که بارزترین آنها شبه نظامیان دموکراتیک سوریه موسوم به «قسد» هستند در صدد تحریک اوضاع این کشور بوده و با استفاده از اهرم فشار اقتصادی و قانون «قیصر» به دنبال جایگزین کردن نظام سیاسی جدید در سوریه به جای دولت اسد است که تحقق این سناریو می‌توانست خلاء قدرت در سوریه و فجایعی مشابه بحران 2011 را به دنبال داشته باشد.

اما ملت سوریه نیز به ویژه طی دهه اخیر به خوبی درک کرده‌اند که چه کسانی کشور آنها را از چنگال تروریسم نجات داده و چه کسانی این کشور را به آشوب و هرج و مرج کشاندند. بر این اساس ادامه ریاست‌جمهوری بشار اسد در سوریه می تواند به معنای حرکت این کشور و کل محور مقاومت به سمت استقلال و شکست پروژه‌های صهیونیستی-آمریکایی باشد.