به گزارش امروله ،به نقل ازخبرگزاری تسنیم، موضوع بورس طی دو سه سال اخیر بهویژه از زمانی که شاخص بورس در اواخر سال 98 و اوایل 99 بهصورت غیرواقعی جهش غیرمنطقی داشته، مورد توجه عموم مردم قرار گرفته است و متأسفانه برخی سهامداران با این انگیزه که یکشبه پولدار شوند، سرمایههای خود را فروخته وارد این بازار شدند که البته بلدها به آنچه میخواستند رسیدند و نابلدها سرمایههایشان نابود شد.
طی ماههای اخیر و با روی کار آمدن دولت سیزدهم برخی سهامداران بهشکل منطقی خواستار بازگشت ثبات به این بازار بودند و البته عدهای هم در مقابل خواستههای غیرمنطقی برای جهش شاخص داشتهاند که این انتظار جز با افزایش نرخ تورم یا رشد نرخ ارز و آزادسازی قیمتها محقق نخواهد شد.
البته بسیاری از کارشناسان و فعالان بازار سرمایه معتقدند که بورس باید آیینه واقعی از اقتصاد باشد و شاخص بورس هم باید با عملکرد مثبت و موفق شرکتهای حاضر در بورس مثبت شود، که در این بین عملکرد شرکتهای بزرگ دولتی و شبهدولتی و در واقع حقوقیهای بورس هم مهم است که باید در راستای حفظ منافع همه سهامداران از جمله سهامداران خرد باشد که ظاهراً در برخی مقاطع اینگونه نبوده است.
در همین رابطه، ساعت 14:30 امروز خبرگزاری تسنیم با مشارکت رادیو گفتگو مناظرهای را با حضور برخی کارشناسان حوزه بورس و اقتصاد برگزار و بهصورت زنده از رادیو گفتگو و سایت و شبکههای اجتماعی خبرگزاری تسنیم بهشکل صوتی و تصویری پخش شد.
مهمانان این برنامه امین دلیری، معاون پیشین وزیر اقتصاد و مدرس دانشگاه، فردین آقابزرگی، مدیرعامل سبدگردان نیکان و کارشناس بازار سرمایه، دکتر رضا غلامی، کارشناس اقتصادی و دکتر مهدی رباطی تحلیلگر بازار سرمایه و اقتصاددان بودند.
این برنامه بهتهیهکنندگی دکتر معصومه اسمعیلنژاد و توسط کارشناس مجری، آقای محسن احمدی فرد اجرا شد.
* حرکات بازار سرمایه تحت خواسته های دولت رقم می خورد/ دولت باید منافع جمع را ببیند
فردین آقا بزرگی مدیرعامل سبدگردان نیکان و کارشناس بازار سرمایه گفت : اقتصاد و بازار سرمایه منفک از هم نیستند و روی هم تاثیر دارند، اقتصاد روی بازار سرمایه و بازار پولی اثر میگذارند ، اگر میخواهیم به صورت کیفی بررسی کنیم که بازار سرمایه حال خوب یا بد است باید مقیاسی را شاخص قرار بدهیم که عمدتا وظیفه ی بازار سرمایه تامین مالی بنگاه هاست .
وی افزود: از سال 95 معاملات بازار اولیه از 45 درصد در سال 99 به 7 درصد تنزل پیدا کرد یعنی تامین مالی از بازار اولیه 7 درصد بوده و بازار سرمایه از عهده ی کار اصلی خود بر نیامده است . دستکاری قیمت و نوسانات ناخواسته ، عدم توازن در سهام شناور آزاد ، عدم توازن از سهم دولت و حقوقی ها در بازار از جمله مشکلات بازار است. دولت بیش از 50 درصد از سهام بازار سرمایه را مستقیم و غیر مستقیم در اختیار دارد و طبیعتا کل حرکات در بازار سرمایه تحت خواسته های دولت رقم می خورد ، بنابراین دولت باید منافع جمع را ببیند.
وی گفت: عرضه صندوق های پالایشی و دارایکم به طور هدایت شده فضای بازار را به سمتی برد که با واقعیت های اقتصاد ما همخوانی نداشت. در سال 99 دولتمردان به طور مستقیم مردم را به حضور در بازار تشویق کردند. در حال حاضر این صحبت ها وارث یک ناهنجاری هایی است که در بازار دیدیم ، نه به آن روزهایی که در سال 99 داشتیم و نه به الان که بسیاری سهم های ارزنده در بازار هست کسی به آن ها نگاه نمی کند.
آقابزرگی در ادامه گفت: توجه ما به بازار سرمایه باید به این باشد که بازار وظیفه ی اصلی خود که تامین مالی بنگاه ها را چگونه انجام میدهد ، اما الان بازار تبدیل شده صرفا به محلی برای فروش اوراق بدهی.
مطلب بعدی نرخ بهره بالا است که منشا آن عرضه اوراق بدهی در سطح وسیعی است که باعث شده بازار به این رخوت فرو رود. حباب تا وقتی که نترکد کسی نمی داند که این بازار حباب دارد یا خیر ، بنابراین اینکه شاخص 2 میلیون حباب داشته یا خیر ، یک نظر شخصی نسبت به هر فرد است ، فلذا همین موضوع است که مارکت را به وجود می آورد. اصلا فلسفه ی بازار همین است ، اما در خصوص اینکه دولت در بازار چه وظیفه ای دارد ، باید بگویم که متاسفانه علی رغم تمامی موضوعاتی که بیان می شود اما بازار سرمایه همواره به عنوان یک موضوع کاملا حاشیه ای به آن نگاه شده و شاید مسئله بورس از بسیاری از مسائل برای دولت بی اهمیت تر است . شاید دلیل این موضوع این باشد که سواد مالی در کشور ما پایین است .
وی گفت: ارزش بازار سهام ما 220 میلیارد دلار است در حالی که یک هلدینگ ما حدود 10 میلیارد دلار ارزش دارد ، برای همین سیاست گذار به این بازار توجه کافی نداشته و ندارد. مثلا ما در سال 92-93 یک دفعه شاهد این بودیم که نرخ خوراک پالایشگاهی ها تغییر کرد و بازار سرمایه متاثر از آن شد. ذاتا در بازار سرمایه دستکاری مطرح نیست چرا که واقعیت اهمیتی برای سیاست گذار ندارد ، به دو دلیل یک اینکه سواد آن واقعا وجود ندارد اما امروز به دلیل بالا رفتن ضریب نفوذ بازار سرمایه ، کمی مهم تر شده اما هنوز خیلی جا برای پیشرفت دارد.
غلامی: شاخص بورس الان باید 900 هزار باشد
رضا غلامی در پاسخ به سوالی در خصوص سیاستهای دولت سیزدهم در مورد بورس گفت: شاخص بازار سهام در زمانی که به دو میلیون رسید واقعی نبود و الان نیز واقعی نیست و باید به 900 تا یک میلیون واحد برسد. فرض اقتصاد بر رفتار عقلایی است اما در حال حاضر رفتار اقتصادی مطرح است چرا که امروز رفتارهای گلهای وجود دارد.
وی افزود: دولت قبل آتشی که روشن شده بود را افزایش داد و تصور میکرد این اقدام درستی است. برخی معتقد هستند که وقتی دلار بالا میرود شاخص نیز افزایش مییابد ولی این صحیح نیست چرا که همه شرکتها صادر کننده نیستند در عین حال اقتصاد ما واردات محور است بنابراین نمیتوانیم انتظار داشته باشیم شرکتها در این شرایط سود داشته باشند.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: پس از هر دوره رونق طولانی حتما یک دوره رکود طولانی خواهد بود. وقتی که شاخص بورس به دو میلیون رسید دولت هر اقدامی کرد نتوانست دیگر شاخص را حفظ کند. انتظاری که دولت برای افزایش شاخص دارد غیر واقعی است. البته اگر بتوانیم سود واقعی را با کاهش هزینه و تقاضای بهینه افزایش دهیم شاخص ظرفیت افزایش را نخواهد داشت.
دلیری: اصلاح اقتصاد یا رشد بازار سرمایه؛ انتخاب کنونی دولت
دلیری در مورد توانایی دولت برای افزایش بهرهوری بازار سرمایه با استفاده از برنامهریزی و سیاستگذاری گفت: اقتصاددانها میخواهند که بازار سرمایه واقعی باشد. حدود دو سال قبل قیمت خودروها ده برابر افزایش پیدا کرد. دولت پس از مدتی میبیند که قیمتها مجدد افزایش پیدا کرده است و در اینجا منافع جمع را باید در نظر بگیرد.
وی گفت: برخی دوست دارند برای رشد بورس تورم افزایش پیدا کند. معاون بانک مرکزی گفته بود که یا باید به اقتصاد توجه کنیم یا بازار سرمایه. دولت این نظر را ندارد که بازار سرمایه بیاهمیت است. دولت سیاستهای خود را بر حمایت از بازار سرمایه گذاشت اما در مرحله اول باید کاری کنیم که بازار سرمایه از شاخصهای اقتصادی پیروی کند. بازار سرمایه یک بازار پر بازده است، اینگونه نیست که ما بخواهیم آن را خرابتر کنیم.
دلیری افزود: بازار سرمایه از سال 88 تا 98 بالاترین بازدهی را بین بازارهای دیگر داشته است. دولت باید بازارهای موازی دیگر را نیز در نظر بگیرد و گاهی دولت باید بین اصلاح در اقتصاد کشور و بازار سرمایه یکی را انتخاب کند.
آقا بزرگی در خصوص ظرفیت بازار سرمایه گفت : ظرفیت های موجود در بازار سرمایه ، اعتقاد من این است که دولت به خوبی واقف شده است وحدود پنجاه درصد کسری بودجه را از همین بازار تامین کرده است ، به هر حال همین افزایش تعداد فعالین بازار سرمایه ، مشکلی برای دولت ایجاد کرده است ، و ما نمی توانیم به اعتقاد هر یک از افراد رفتاری را برای بازار ترسیم کنیم ، اما هدف اصلی بازار سرمایه همانطور که گفتم تامین مالی بنگاه های اقتصادی است. بعضی موقع ها سازمان بورس به دلیل انتظاراتی که به وجود آمده نقشی را مجبور می شود ایفا کند که وظیفه ی بازار نیست . باید زیر ساخت های لازم و اصلاح قانون در دستور کار گیرد در فضایی که نگرش ، نگرش نقد شوندگی در بازار باشد. همانطور که ما انتظار داریم سازمان بورس باید حافظ منافع کل سهامداران باشد ، بانک مرکزی و دولت هم وظایفی دارند.
آقا بزرگی افزود : بازار سرمایه بازار پر ریسکی است، و البته پر بازده ترین هم هست، اما معمولا این ریسک گفته نمی شود ، افراد به طور مستقیم نباید ورود کنند ، و باید با عمق بخشیدن به بازار سرمایه بطور غیر مستقیم افراد واردشوند ، مثلا در بورس پکن و شانگهای تا 1 سال به افراد اجازه معامله مستقیم نمی دهند . بازاری خوب است که بیشترین سهم را تامین مالی بنگاه ها داشته باشند. کمبود نقدینگی باید از بازار سرمایه تامین شود ، سرمایه گذاری بازار سرمایه مانند سرمایه گذاری در بانک ها نیست و این انتظار را ما نباید ایجاد کنیم .
*رباطی: حمایت فعالان بازار سرمایه از تورم، سوء تفاهم است
رباطی در خصوص راهکارها و تدابیری برای کمک در بازار سرمایه گفت: سوتفاهمی در بازار سرمایه هست که میگویند فعالین بازار سرمایه دنبال تورم هستند تا بورس رشد بکند ، اما بحثی که هست این است که فعالین بازار نمی گویند قیمت ها را افزایش دهید تا بورس رشد کند ، بحث این است که قیمت ها فقط واقعی شود تا جیب دلال ها این وسط پر نشود. بنابراین دولت موظف است که این مابه التفاوت قیمت به جیب تولید کننده و سهامدار برود نه جیب دلال، پس بحثی که وجود دارد این است . مثل ارز 4200 تومانی که تمام شرکت ها زیان ده شدند ، در حالی که تمام محصولاتی که ارز 4200 به آن ها اختصاص داده شد قیمت های آن ها چند برابر هم شده است. بنایراین فعالین بازار دنبال شفاف سازی قیمت ها هستند.
وی افزود: در مورد راهکارها ، همه میدانند که راهکارها چیست ، این راهکار ها وقتی عملیاتی می شود که بازار سرمایه برای سیاست گذار اهمیت پیدا کند. دلیل اجرایی نشدن این راهکار ها اقتصاد سیاسی کشور است و ضریب نفوذ پایین بورس باعث شده بورس در تصمیم گیری ها خیلی مورد توجه نباشد.
بزرگی در خصوص راهکارهایی که برای حمایت از بازار سرمایه وجود دارد گفت :
1- کوچک سازی دولت بسیار اولویت دارد نسبت به انتشار اوراق
2- محوریت تامین مالی بخش خصوصی اهمیت دارد و باید بهای بیشتری به بخش خصوصی داد
*دولت با اقدامات در بخش واقعی اقتصاد بر بازار سرمایه تاثیر بگذارد
غلامی در خصوص تدابیر دولت برای بازار سرمایه و دخالت زیر مجموعه دولت در بازار سرمایه گفت: مشکل اصلی در اقتصاد اطلاعات بود. بازار سرمایه شکل گرفت تا در یک فضایی که اطلاعات در دسترس است یک رقابت همگن را ایجاد کند. دولت حق دخالت ندارد و نهایتا میتواند به عنوان یک بازیگر در بازار باشد. دولت باید زمین را مدیریت کند نه آنکه در آن دخالت کند.
وی افزود: شرکتهای دولتی که عرضه داشتند به عنوان یک بازیگر عمل کردند. فاصله بین بازار سهام و بخش واقعی وجود دارد. دولت میتواند در بخش واقعی اقتصاد اقداماتی انجام دهد تا در نتیجه آن بازار سرمایه نیز تاثیر بپذیرد. نرخ مبنای سود در بانکها خطکش اقتصاد است و این نرخ نیز باید کاهش یابد.
دلیری در مورد راهکارهای پیش روی دولت برای مدیریت بازار سرمایه گفت: دولت باید ترتیبی اتخاذ کند که بازار سرمایه ثبات داشته باشد. سرمایهگذاران خرد باید با استفاده از تحلیلهای درست در مدت تثبیت بازار انتخابهای مناسب داشته باشند. سرمایهگذاران باید به مسائل بخش واقعی اقتصاد توجه داشته باشند. ضمن اینکه دولت میتواند با در نظر گرفتن یک بیمه ریسک بازار را به حداقل برساند.